رجب طیب اردوغان زیر میز میزند؟
تحلیل اکونومیست از آینده سیاسی رئیسجمهور ترکیه
اردوغان موسسات دولتی را تحت اختیار خود درآورده و تعادل قدرت را از بین برده است. در زمان ریاست او در عمل رسانهها به ابزار تبلیغات دولت تبدیل شدهاند و بسیاری از منتقدان از جمله رهبران مخالف را زندانی کرده است.
اکونومیست در گزارشی که دنیای اقتصاد ترجمه کرده به بهانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ترکیه در ۱۴ ماه مه و همچنین اهمیت این کشور در معادلات سیاسی جهان، تحرکات رجب طیب اردوغان را بررسی کرد و نوشت : رفتار اردوغان میتواند آنچه را که امروز دموکراسی معیوب گفته میشود به سمت یک دیکتاتوری تمام عیار سوق دهد.
ترکیه به لحاظ نیروهای مسلح، دومین ارتش بزرگ ناتو را در اختیار دارد. هیچکس نمیتواند منکر تاثیرگذاری ترکیه در سوریه و اهمیت آن در نفوذ به غرب بالکان یا شرق مدیترانه و اخیرا در آفریقا باشد. مهمتر از همه نیز نقش مهم آن در دریای سیاه و جنگ روسیه در اوکراین است. هفتهنامه اکونومیست با توجه به اهمیت ترکیه سرمقاله این هفته خود را به انتخابات ریاستجمهوری پیشروی این کشور و تحرکات رجب طیب اردوغان اختصاص داده است.
بدیهی است که بهدلیل اهمیت ترکیه در معادلات سیاسی، به انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی ترکیه که رجب طیب اردوغان این هفته پیشنهاد کرد در ۱۴مه برگزار شود، توجه بیشتری شود. پیش از این نیز اردوغان در زمان ریاستجمهوری خود، این کشور را در آستانه وضعیت دشواری قرار داده است. از منظر اکونومیست، با نزدیک شدن به انتخابات، چگونگی رفتار او میتواند آنچه را که امروز دموکراسی معیوب دیده میشود به سمت یک دیکتاتوری تمامعیار سوق دهد.
زمانی که اردوغان برای اولینبار در مارس۲۰۰۳ به نخستوزیری رسید، وعدههای زیادی به ترکیه داد. اما او و حزب عدالت و توسعه در پیگیری آن چندان موفق نبودند. دولت اردوغان در سالهای اولیهاش ثبات اقتصادی و سیاسی جدیدی به کشوری بخشید که برای دههها فاقد آن بود. در ۲۰۰۵ او فرصتی برای آغاز رسمی مذاکرات درباره پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا خلق کرد که این کشور مدتها سعی در کسب آن داشت. با این حال، هر چه اردوغان مدت طولانیتری در صدر قدرت ماند، به قدرت مستبدتری بدل شد. پس از ۱۱سال نخستوزیری، اردوغان بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد و جایگاهی را که در عمل قدرت اجرایی ضعیفی داشت، به مقامی مسلط تغییر داد.
اردوغان بهطور پیوسته موسسات دولتی را تحت اختیار خود درآورده و تعادل قدرت را از بین برده است. در زمان ریاست او در عمل رسانهها به ابزار تبلیغات دولت تبدیل شدهاند و بسیاری از منتقدان از جمله رهبران مخالف را زندانی کرده است. اکنون که اردوغان به دهه سوم قدرت استبدادی خود نزدیک میشود، ترکیه را به قلعه شخصی خود بدل کرده است. باورهای غیرعادی او به سرعت به سیاست عمومی دولت تبدیل میشوند و در حال حاضر او از این قدرت برخوردار است که نظریه پولی خود را به بانک مرکزی سابقا مستقل ترکیه تحمیل کند. اردوغان در نظر داشت که از طریق ارزانتر کردن پول به مقابله با تورم بپردازد و این کار امروز، دلیل اصلی تورم ۶۴درصدی ترکیه شده است.
محبوبیت اردوغان، بهویژه در شهرها، درحال سقوط است. سه سال پیش حزب او در انتخابات شهرداری سه شهر بزرگ آنکارا، استانبول و ازمیر شکست خورد. نظرسنجیها حاکی از آن است که اگر مخالفان به ائتلاف خوبی دست یابند و انتخابات قانونی طی شود، ممکن است اردوغان چهار ماه دیگر ریاستجمهوری را از دست دهد.به نظر میرسد اردوغان مصمم شده است تا میدان سیاسی را که از قبل دچار مشکل بود، بیشتر به نفع خود شکل دهد. شهردار استانبول، اکرم امام اوغلو که در اذهان قابل قبولترین رقیب اردوغان به حساب میآمد، اخیرا بهدلیل «احمق» خواندن مقامات انتخاباتی اولین پیروزی او در شهرداری لغو شد.
امام اوغلو در ادامه به زندان و محرومیت از فعالیت سیاسی محکوم شد. از طرفی دیگر دولت به دنبال محکومیت قانونی حزب دموکراتیک خلق و به تعطیلی کشاندن آن است که اکنون نیز بسیاری از رهبران آن در زندان به سر میبرند. در زمان حکمرانی او، انتخابات به ندرت کاملا منصفانه بوده است؛ اما بهطور کلی آزاد بوده و رایدهندگان زیادی در آن شرکت کردهاند. ترس اردوغان از شکست احتمالی، به این نگرانی که انتخابات این بار نه عادلانه و نه آزاد است، قوت بخشیده است.اکونومیست معتقد است، آمریکا و اتحادیه اروپا اغلب از وارد کردن انتقاد به اردوغان خودداری میکنند؛ چراکه میترسند متحدی مهم و دردسرساز را از خود ناامید کنند. هیچکس نمیخواهد ترکیه کاملا سرکش شود، ناگفته مشخص است که رئیسجمهور منزوی و مستبد ترکیه میتواند دست به شرارتهای بزرگی در منطقه بزند. ترکیه میتوانست با یونان و قبرس به منازعات سرزمینی شدیدتری دامن بزند و درگیری بیشتری در سوریه ایجاد کند.
اردوغان میتواند با تغییر سیاستها، ۵میلیون مهاجر و پناهندهای را که فعلا در ترکیه سکنی گزیدهاند، به سمت جنوب اروپا هدایت کند. ترکیه همچنین میتواند با ادامه ممانعت از پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو، دردسرسازتر از امتناع فعلیاش در جانبداری از اوکراین ظاهر شود.با تمامی این اوصاف ترکیه حداقل برای بازگرداندن ثبات به اقتصاد آسیبدیده خود، همچنان به نظر مساعد غرب نیاز دارد. اگرچه مذاکرات عضویت در اتحادیه اروپا ممکن است به بنبست رسیده باشد، اما امید به ارتقای روابط با اتحادیه گمرکی و توسعه تجارت با اتحادیه اروپا هنوز وجود دارد.
این کشور کماکان به دنبال راهی برای احیای سرمایهگذاری مستقیم خارجی در پاسخ به عدم اطمینان سیاسی و اقتصادی است. از طرف دیگر ترکیه برای بهبود بهرهوری پایین خود به فناوری غرب متکی است و به سلاحهای غربی، به ویژه هواپیماهای جنگنده آمریکایی نیاز دارد. اگر اردوغان به دموکراسی پشت کند و به باشگاه دیکتاتورها بپیوندد، نمیتواند به هیچ یک از این موارد دست یابد.همه این معادلات درهم پیچیده به اردوغان انگیزه لازم برای حفظ روابط خوب با غرب را میدهد.وضعیت فعلی ترکیه میتواند به رهبران غربی قدرت چانهزنی دهد. رهبران غربی در عمل باید نشان دهند که مواضع اتخاذی اردوغان قبل از انتخابات را زیر نظر دارند. آنها میتوانند درباره ممنوعیتهای احتمالی آشکار و پنهان علیه امام اوغلو و حزب دموکرات خلق واکنش نشان دهند. هنوز برای عقبنشینی اردوغان از لبه پرتگاه دیر نیست و غرب هنوز میتواند درباره عواقب تصمیمات او هشدار دهد.
دیدگاه تان را بنویسید