موسسه خاورمیانه بررسی کرد:
آمریکا باز هم از خطوط قرمزش درباره ایران عبور کرد
کسانی که به دنبال یک معامله عملگرایانه با دولت ایران هستند، صرفنظر از رفتار داخلی آن، نمیتوانند یک احتمال کاملاً متفاوت را نادیده بگیرند و آن اینکه دولت ایالات متحده، به امید جلب همکاری ایران، یک بار دیگر بدون وادار کردن تهران به دادن هرگونه امتیاز مهم،از اصول خود عبور خواهد کرد.
سایت "موسسه خاورمیانه" در یادداشتی که روزنامه هم میهن آن را ترجمه کرد، درباره سیاست ایالات متحده نسبت به ایران نوشت:
پس از آغاز موج جدید اعتراضات، برخی از مقامات دولت جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده تاکید کردند که واشنگتن دیگر موضوع هستهای را اولویت اصلی خود در رابطه با ایران نمیداند.
در 14 نوامبر، فرستاده ویژه ایالاتمتحده در امور ایران، رابرت مالی گفت که اگرچه واشنگتن همچنان امیدوار است توافق هستهای یا برنامه جامع اقدام مشترک برجام را احیا کند، اما تمرکزش بر «آنچه در ایران در حال رخ دادن است».
در 2 ژانویه، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در تماس تلفنی با همتای اسرائیلی خود، الی کوهن، تأیید کرد که تلاشهای واشنگتن برای احیای توافق هستهای ایران در حال حاضر متوقف شده است و دلایلی از موضع غیرقابل حل هستهای تهران تا اعتراضات جاری را ذکر کرد. در نتیجه، تاکید واشنگتن بر تعلیق مذاکرات هستهای این سوال مطرح میشود که آیا حتی اگر تهران نشانههایی از انعطافپذیری در مواضع هستهای خود را نشان دهد، این موضوع ادامه خواهد یافت یا خیر. این موضوع از چند هفته پیش به دلیل اظهارات خوشبینانه جوزپبورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران پس از دیدار رودررو در اردن، اهمیت بیشتری پیدا کرد.
در 20 دسامبر، بورل در توئیتی نوشت: «ما توافق کردیم که باید ارتباطات را باز نگه داریم و برجام را براساس مذاکرات وین بازیابی کنیم.» در همان روز، امیرعبداللهیان در توئیتی نوشت: «در یک نشست سازنده، او و بورل بر عزم راسخ برای به نتیجه رساندن مذاکرات توافق کردند».
اهمیت گمانهزنیها در رسانههای ایران در مورد لزوم بازنگری در سیاست خارجی تهران را نباید دستکم گرفت. رسانههایی که از این ایده حمایت میکنند عمدتاً نزدیک به جناحهایی هستند که سالها از زمان ریاستجمهوری حسن روحانی از نزدیکی با غرب حمایت کردهاند. اما در حال حاضر اینگونه رسانهها منعکسکننده سیاست خارجی ایران نیستند و تاثیری ندارند.
تجربه سالها مذاکرات هستهای ثابت کرده است که نباید در اظهاراتی مانند توئیت خوشبینانه امیرعبداللهیان در 22 دسامبر درباره چشمانداز مذاکرات، چندان خوشبین بود. اظهارات رسمی دیپلماتهای ارشد ایرانی در گفتوگو با همتایان غربی خود معمولا امیدوارکنندهتر از انعکاس مواضع واقعی ساختار ایران است.
همانطور که گفته شد، زمان اظهارات امیرعبداللهیان و بورل در مورد مذاکرات دوجانبه از اهمیت ویژهای برخوردار بود: این سخنان در زمانی بود که مقامات ایرانی ادعا میکردند میتوانند بر اعتراضات خیابانی غلبه کنند. مقامات ایرانی تاکید کردند که شرایط جدید اولویتهای دشمنان جمهوری اسلامی را که زمانی امید به تغییر رژیم داشتند، اما اکنون نیاز به توافق با تهران دارند، تغییر داده است.
در 27 دسامبر، ابراهیم رئیسی خطاب به این «دشمنان» گفت: «شما بارها این را تجربه کردهاید، پس چرا آن را تکرار کردید؟ چرا پس از پایان ناآرامیها به ما پیام دادید که آماده گفتوگو هستید؟ شما که گفتید به دنبال سرنگونی هستید؟»
نگرانیهای جامعه بینالمللی در مورد برنامه هستهای ایران به حدی است که قدرتهای غربی احتمالاً برای دستیابی به توافق با تهران تقریباً هر کاری انجام میدهند. جمهوری اسلامی بهخوبی از این نگرانیها آگاه است و میداند چگونه از آنها برای شکل دادن به سیاستهای غرب استفاده کند. تهران در گذشته با موفقیت از این تاکتیک برای تأثیرگذاری بر مواضع واشنگتن در قبال سیاستهای داخلی خود استفاده کرده است. نمونه معروف آن در جریان تظاهرات خیابانی در سال 2009 بود، زمانی که ایران توانست با امیدوار نگه داشتن مقامات آمریکایی نسبت به چشمانداز توافق هستهای، مانع از حمایت مقامات آمریکایی از این اعتراضات شود.
برخی از مقامات در واشنگتن ممکن است هنوز بر این باور باشند که میتوانند با عدم اتخاذ موضعی قوی در برابر برخورد با معترضان ایرانی، سرانجام ایران را متقاعد کنند که در مورد برنامه هستهای خود انعطاف نشان دهد. در واقعیت، شانس موفقیت برای این رویکرد ممکن است صفر نباشد. با این حال، کسانی که به دنبال یک معامله عملگرایانه با دولت ایران هستند، صرفنظر از رفتار داخلی آن، نمیتوانند یک احتمال کاملاً متفاوت را نادیده بگیرند و آن اینکه دولت ایالات متحده، به امید جلب همکاری ایران، یک بار دیگر بدون وادار کردن تهران به دادن هرگونه امتیاز مهم،از اصول خود عبور خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید