کد خبر: 593242
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۴ ۱۱:۵۰:۵۰
| |

رضا نصری تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل:

چرخش ناگهانی اروپا به سمت سیاست‌های افراطی به دلیل استنباط‌شان از دخالت ایران در جنگ اوکراین است

حفظ روابط روسیه و ایران مهم است اما نباید سپر بلای ماجراجویی‌های مسکو در اروپا شود

یک کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: اصولاً چرخش ناگهانی اروپا به سمت سیاست‌های افراطی و نامتعارف علیه ایران به دلیل استباط آن‌ها و برداشت افکار عمومی از نقش ایران در جنگ اوکراین است.

چرخش ناگهانی اروپا به سمت سیاست‌های افراطی به دلیل استنباط‌شان از دخالت ایران در جنگ اوکراین است
کد خبر: 593242
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۴ ۱۱:۵۰:۵۰

رضا نصری تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که دستاوردها یا نکات مثبت حمایت‌های ایران از روسیه چه بوده است، گفت: موضع رسمی ایران در قبال موضوع اوکراین با آنچه در رسانه‌های جهان منعکس شده متفاوت است.

به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی رضا نصری را در ادامه می خوانید:

  • در واقع، امروز در رسانه‌ها و تریبون‌های بین‌المللی موضع ایران به شدت تحریف شده و زیر انبوهی از اتهامات دفن شده است به نحوی که صدای ایران دیگر به گوش نمی‌رسد. این موضع تحریف‌شده مخاطرات و پیامدهای منفی فراوانی برای کشور دارد.
  • حداقل این پیامد‌ها این است که افکار عمومی غرب را چنان علیه ایران برانگیخته که امروز لابی‌ها و جریان‌های ایران‌ستیز در پایتخت‌های غربی بستری یافته‌اند تا به راحتی برنامه‌های خود را پیش‌ ببرند و به سیاست خارجی دولت‌هایشان علیه ایران جهت جهت ببخشند. دولت ایران هم تاکنون موفق نشد به نحو موثری در مجامع بین‌المللی و محافل رسانه‌ای از کشور رفع اتهام کند.
  • عامل اصلی تشدید تنش بین‌ ایران و روسیه برداشت تحریف‌شده‌ای است که از همکاری ایران و روسیه در قضیه اوکراین در فضای عمومی آن‌ها حاکم شده است. حقیقت این است که افکار عمومی در اروپا به شدت متاثر از جنگ اوکراین است و طبیعتاً سیاستمداران اروپایی نیز نسبت به هرگونه «مشارکت» در جهت کمک به روسیه واکنش تند نشان می‌دهند.
  • به همین خاطر هم‌ اپوزیسیون وابسته به عربستان و اسرائیل و همچنین جریان‌های تجزیه‌طلب در خارج از کشور مدام اصرار دارند هر بار صحبتی از جنگ اوکراین می‌شود نام «ایران» را هم در کنار نام «روسیه» بنشانند تا ایران را در اقدامات سیاسی، حقوقی، امنیتی و بلکه نظامی غرب علیه روسیه شریک سازند.
  • امروز در مصوباتی که در کنگره آمریکا مطرح است یا در اقداماتی که در سطح اروپا در واکنش به روسیه می‌بینیم، همواره اسم ایران نیز مطرح است.
  • اصولاً چرخش ناگهانی اروپا به سمت سیاست‌های افراطی و نامتعارف علیه ایران به دلیل استباط آن‌ها و برداشت افکار عمومی از نقش ایران در جنگ اوکراین است. ضمن اینکه برخی در اروپا معتقدند باید ابتدا به افکار عمومی خود نشان دهند که در قبال مشارکت ادعایی ایران در اوکراین «واکنش» نشان داده‌اند تا بعد بتوانند متعاقبا بحث مذاکرات هسته‌ای را پیش بکشند.
  • این نکته نیز نباید فراموش شود که ایران هم در زمینه دیپلماسی و به ویژه دیپلماسی عمومی - بعضاً به دلیل مواضع نسنجیده برخی مسئولان ارشد که مسئولیتی هم در حوزه سیاست خارجی ندارند، ضعف‌های جدی داشته است.
  • همین کشورهای اروپایی کم‌تر از دو سال پیش در برابر دولت ترامپ در شورای امنیت با قاطعیت صف‌آرایی کردند تا تحریم‌های تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران را در زمان موعود لغو کنند؛ آن هم علیرغم اینکه خوب می‌دانستند نهادی که از لغو این تحریم‌های تسلیحاتی بیش از همه منتفع خواهد شد، سپاه پاسداران خواهد بود.
  • حال باید آسیب‌شناسی کنیم تا ببینیم در زمینه سیاست‌گذاری، گفتمان، تصویرپردازی و اجرای سیاست خارجی در یک سال اخیر چه ضعف‌هایی داشته‌ایم که امروز همین کشورها به راحتی بحث‌ از اقدامات رادیکالی از قبیل قرار دادن سپاه در لیست سازمان‌های تروریستی می‌کنند.
  • معتقدم حفظ روابط راهبری ایران و روسیه مهم است. اما این روابط نباید به گونه‌ای شکل بگیرد که ایران درگیر عواقب و پیامدهای اقدامات یا سپر بلای ماجراجویی‌های روسیه در اروپا شود.
  • اختلافات روسیه و اروپا اختلافات تاریخی و راهبردی است که دست‌کم در جنگ سرد و شیوهٔ توسعه ناتو ریشه دارد و قاعدتاً‌ هیچ ضرورتی ندارد ایران به صورت مستقیم درگیر این ماجرا شود.
  • در واقع، سیاست‌گذاری در ایران نباید به سمتی پیش برود که غرب بتواند جبهه جدیدی برای اعمال فشار به ایران باز کند یا اینکه برای کاهش هزینه‌های امنیتی و نظامی خود در صورت تشدید منازعات، این گزینه را داشته باشد که اقدامات تلافی‌جویانه‌اش را به جای روسیه بر سر ایران آوار کند. 
  • لازم است ایران در گام اول به ترمیم وجهه خود - که در چهار ماه اخیر به شدت لطمه دیده - بپردازد؛‌ سپس از موضع روسیه در قبال اوکراین به وضوح فاصله بگیرد و در نهایت با ارائه پیشنهاد و مبادرت به ابتکارات دیپلماتیک - از قبیل پیشنهاد برگزاری کنفرانس صلح - خود را عملاً به عنوان‌ یک «میانجی» پتناسیل میان غرب و روسیه معرفی کند.
  • قاعدتاً تحریم‌های تسلیحاتی اتحادیه اروپا علیه ایران باید با ارائه گزارش آژانس‌ (موسوم به Broader conclusions) یا حداکثر تا سال ۲۰۲۳ لغو شود. با توجه به تیرگی فزاینده روابط فی‌مابین، حتماً لابی‌ها و جریان‌هایی هستند که تلاش خواهند کرد این تحریم‌ها را بیش از زمان موعود تمدید کنند.
  • اینکه تا چه میزان موفق شوند بستگی به عوامل متعددی دارد که یکی از آن‌ها درایت، پویایی و حُسن اجرای سیاست خارجی دولت ایران است. 
  • روسیه حساسیت ویژه‌ای نسبت به تحکیم روابط میان «متحدین» خود و غرب دارد. چراکه می‌داند با حذف گزینه‌های دیگر متحدین خود، ضریب تسلط بر این کشورها افزایش می‌یابد.
  • به عنوان مثال، اگر برای ایران در حوزه راهبردی گزینه‌ای جز اتکاء به روسیه باقی نماند، یا اگر ایران مدام محتاج اِعمال «حق وتو»ی روسیه در شورای امنیت باشد، قطعاً میزان نفوذ و تاثیرگذاری مسکو بر سیاستگذاری‌های تهران نیز افزایش می‌یابد.
  • به همین خاطر طبیعتاً از دولت‌ها یا سیاست‌هایی که مایل به ایجاد نوعی موازنه میان غرب و روسیه هستند، استقبال نمی‌کند.
  • البته چنین رویکردی فقط متخص به روسیه نیست. در اغلب قدرت‌های بزرگ این نگاه «جنگ سرد»‌محور کماکان وجود دارد. مهم این است که ایران تحلیل درستی از این صحنه داشته باشد و متناسب با آن سیاستگذاری کند. 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها