کد خبر: 596495
|
۱۴۰۱/۱۱/۲۷ ۱۳:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» بررسی می‌کند:

انزوای بحرین، باعث گرایشش به اسرائیل شده است؟

چند روز پیش خبر سفر محرمانه رئیس ستاد ارتش اسرائیل به بحرین رسانه‌ای شد و هر رسانه بنا بر مشرب فکری و موضعش نسبت به منامه و تل‌آویو، آن را تفسیر و تحلیل کرد.

انزوای بحرین، باعث گرایشش به اسرائیل شده است؟
کد خبر: 596495
|
۱۴۰۱/۱۱/۲۷ ۱۳:۰۰:۰۰

سید عماد حسینی- چند روز پیش خبر سفر محرمانه رئیس ستاد ارتش اسرائیل به بحرین رسانه‌ای شد و هر رسانه بنا بر مشرب فکری و موضعش نسبت به منامه و تل‌آویو، آن را تفسیر و تحلیل کرد.

گرچه اسرائیل تلاش زیادی به کار بست تا این سفر در چارچوب فعالیت‌های محرمانه نظامی، به دور از دوربین رسانه‌ها انجام شود، اما یک خبرنگار بحرینی (بله این بار یک خبرنگار بحرینی) آن را رسانه‌ای کرد و بعد از آن تصاویری از ملاقات هرتزی هالوی با ولیعهد بحرین هم منتشر شد.

به اعتقاد کارشناسان، برخلاف دیدارهای سابق در راستای سازش عربی-اسرائیلی این بار طرف افشاکننده این سفر تل‌آویو نبوده است بلکه به احتمال قریب به یقین خبرنگار بحرینی به خواست یا در راستای اهداف و برنامه‌های منامه این سفر و حضور را رسانه‌ای کرده است.

به گفته این کارشناسان، گرچه بحرین از زمان آغاز بهار عربی، خود را در کنار عربستان سعودی دیده و در مقابل مخالفان عربستان قرار گرفته، مدت‌زمان قابل توجهی است که اقدامات کشورهای منطقه‌ای به نحوی رقم خورده که مراکز تصمیم‌گیری بحرین خود را در صحنه بازی‌های سیاسی منطقه‌ای در یک برهوت از سردرگمی یافته‌اند.

آنها در حالی تمام پل‌های روابط خود را با ایران- به عنوان بزرگ‌ترین کشور منطقه- خراب‌شده می‌بینند و از جایگاه یک کشور همسایه به یک کشور و ساختار متخاصم (اگر نگوییم دشمن) رسیده‌اند که برادر بزرگ‌شان یعنی عربستان را در حال مذاکرات علنی و سری با تهران می‌بینند و شاهد هستند که سایر کشورهای شورای همکاری از جمله امارات روابط خود را با ایران هر روز گرم‌تر می‌کنند!

در این بین محاسبات اشتباه آل خلیفه در قرار دادن تمام تخم‌مرغ‌های خود در سبد سازش عربی هم باعث شده است با کنار رفتن ترامپ از قدرت از یک سو و عدم همراهی علنی ریاض با روند سازش از سوی دیگر، شرایط کشورِ اصولاً ضعیف بحرین دشوارتر از گذشته شود.

سعودی‌ها از اینکه بحرین در روند سازش رویکردی همسو و در حمایت رقیب آنها در شورای همکاری یعنی امارات در پیش گرفته‌اند، احساسی بیش از ناخرسندی دارند و آن را در مواضع پیدا و پنهان خود در قبال منامه نشان داده‌اند.

برای محمد بن سلمان که بقای پادشاهی بحرین را وامدار تانک‌های سعودی و جولان آنها در میدان اللؤلؤه منامه در اوج بهار عربی می‌داند، همراهی آل خلیفه با محمد بن زاید، گناهی نابخشودنی به نظر می‌رسد.

در کنار آن، بحرینی‌ها در دوره تنش کشورهای عربی با قطر نیز چیزی فراتر از خصومت سایر کشورهای عربی با منامه از خود نشان دادند به نحوی که باعث شد اختلافات قدیمی بین دو کشور هم مجدداً به سطح بیاید و این اقدامات آنها با پایان تنش ریاض و دوحه، همچنان بین دوحه و منامه باقی بماند و حتی در نشست‌های اخیر بین مسئولان دو کشور نیز بقایای آن مشاهده شود.

امروز دولت حاکم بر منامه، خود را به معنای کامل کلمه از اینجا مانده و از آنجا رانده یافته است و گویا تقاص سیاست‌های اشتباه سابق در قبال همسایگانش را پس می‌دهد.

آل خلیفه همچنین خوب می‌داند که قادر به اعتماد به نیروهای امریکایی و ناوگان پنجمی که از آن میزبانی می‌کند هم نیست اما در این سرگردانی همچنان رویکرد فرار به جلو را در پیش گرفته و به سوی تنها دروازه‌ای که تصور می‌کند به رویش باز مانده یعنی همکاری تمام‌عیار با اسرائیل در همه زمینه‌ها حرکت می‌کند. و همانند یک پاکباخته امیدوار است آخرین قمارش یعنی همکاری با اسرائیل علیه کشورهای منطقه بتواند برایش نتیجه‌بخش باشد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها