جزئیات اصلاحات به سبک سعودی، سیرک ببنید تا گرسنه نمانید
ولیعهد برای آوردن نان سر سفرههای مردم سیرک را به یک وظیفه مدنی تبدیل کرده. یا به عبارت بهتر به شهروندان گفته که برای کمک به ساختن یک عربستان سعودی جدید بروید و لذت ببرید!
پس از چندین و چند دهه صحبت، کشورهای حاشیه خلیج فارس واقعا به دنبال اصلاحات هستند. با این حال این اصلاحات «پرخطر» خواهند بود! تلاشهای انجامشده در کشورهای حاشیه خلیج فارس برای افزایش تنوع و رویکردهای رقابتی این خطر را به همراه دارد که شهروندان را دچار نوعی «بیگانگی» کند.
به گزارش شفقنا از اکونومیست؛ در ریاض افراد زیادی با زبان لاتین آشنایی ندارند، ولی با این حال یک نویسنده سعودی برای توصیف وضعیت کشورش راهی بهتر از استفاده از یک اصطلاح لاتین به معنای «نان و سیرک» پیدا نکرده است. طبق توضیح این نویسنده، محمد بنسلمان در عربستان امروز یک ایده باستانی را با نگاه و دیدگاه خودش به اجرا گذاشته است. ولیعهد برای آوردن نان سر سفرههای مردم سیرک را به یک وظیفه مدنی تبدیل کرده. یا به عبارت بهتر به شهروندان گفته که برای کمک به ساختن یک عربستان سعودی جدید بروید و لذت ببرید!
ایده بنسلمان به نظر دارد موفق میشود. شاهزاده به ویژه در بین جوانان محبوب بود. با این حال نویسنده احساس میکند که تناقضی بزرگ در این میان وجود دارد. پادشاهی عربستان میلیاردها دلار برای اهدافی مختلف هزینه میکرد، از یک تور مشکوک گلف گرفته تا تامین مالی قرارداد عظیم کریستیانو رونالدو فوتبالیست پرتغالی- حتی با این که مشخص بود که مزایای زیادی برای شهروندان نخواهد داشت ولی مگر سعودیها تا چه زمانی میتوانند در سیرک زندگی کنند؟
چندین دهه متمادی شش عضو شورای همکاری خلیج فارس- یا به عبارت بهتر باشگاه پادشاهیهای نفتی- قراردادهای اجتماعی مشابهی را حفظ کرده بودند. درآمدهای نفت و گاز خزانههای این کشورها را مدام پرتر میکرد و شهروندان هم از مزایای این امر در قالب یارانه، کمک هزینه و ایجاد شغل در بخش عمومی بهره میبردند. در این بین خارجیها فقط تا زمانی که مفید بودند میآمدند و کار میکردند و میرفتند. این دو گروه عمدتاً زندگی جداگانهای داشتند.
ولی حالا دیگر اوضاع به این شکل نیست. در چند سال گذشته تغییرات سریع زیادی در شورای همکاری خلیج فارس ایجاد شده است. عربستان سعودی بسیاری از محدودیتهای اجتماعی خود را کنار گذاشته و با آغوش باز به استقبال جهان میرود. صحبتهایی در سراسر کشورهای خلیج فارس وجود دارد که حکایت از اخراج شهروندان از مشاغل دولتی فرمالیته و اجبار ورود آنها به بخش خصوصی میکند. همزمان سیاستهایی مانند کاهش یارانهها و مالیاتهای جدید و البته مسایلی چون ازدواج عرفی و مدنی که تا همین چند سال پیش تصورشان هم ممکن نبود، پشت سر هم بدون این که سروصدای چندانی به وجود آورد، اجرا میشوند.
این ماجرا البته در تمام کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به صورت یکپارچه پیش نمیرود. در کویت احساس میشود که برای یک نسل هیچ چیز تغییر نکرده. قطر با اقیانوسی از گاز طبیعی و جمعیتی کوچک عجلهای برای کاهش یارانهها و مشاغل عمومی ندارد. عربستان سعودی و امارات متحده عربی اما سریعتر حرکت کردهاند. این دو کشور که با هم بیش از 75 درصد از جمعیت شورای همکاری خلیج فارس و 70 درصد از تولید ناخالص داخلی 2 تریلیون دلاری آن را تشکیل میدهند، بیتردید با این حرکت تاثیر زیادی بر منطقه خواهند گذاشت.
حاکمان این دو کشور بر این باورند که باید این تغییر را تا انتها اجرا کنند. آنها برنامههای جدی (اگرچه تاکنون بینتیجه) زیادی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و آمادهسازی آن برای دوران پس از نفت دنبال کردهاند. آنها میخواهند در زمینههایی چون دیپلماسی و تجارت جزو بازیگران مهم جهان لقب بگیرند. و البته میخواهند شهروندان خود را راضی نگه دارند.
اینها اهدافی قابل ستایش هستند. با این حال آنها چالشها و تضادهای زیادی را هم باید حل کنند. تنوع به معنای سوق دادن شهروندان به بخش خصوصی است- که در این دو کشور هنوز برخی از شرکتها و فعالین این بخش هنوز آمادگی کافی ندارند. این رویکرد همچنین به معنای کاهش سود و منافع است که میتواند آسیبهای زیادی برای قراردادهای اجتماعی پدرسالارانه این کشورها به دنبال داشته باشد. حاکمان عربستان و امارات البته برای جبران این کمبودها اشکال جدیدی از ناسیونالیسم را پیش کشیده و دارند رواج میدهند- و این در حالی است که برنامههایی که در این کشورها دنبال میشود مستلزم ورود انبوه خارجیها به منطقهای است که از پیش هم حدود نیمی از جمعیت آن مهاجر بودهاند .
این یک دوران امیدوارکننده اما در عین حال گیج کننده در خلیج فارس است. اقتصادها و جوامع در حال باز شدن هستند، اما زندگی سیاسی همچنان بسته است. یکی از اعضای خانواده سلطنتی عربستان نسبت به این دوگانگی اعتراض دارد: «این که در کشور هیچ بحث و نقدی وجود نداشته باشد، اتفاق سالمی نیست». برخی از اهالی خلیج فارس به ویژه جوانان هم به طور خصوصی میگویند که نگراناند عجله برای افزایش تنوع و رقابت باعث آسیب به زندگیشان شود و به عبارت بهتر در این سرعت مردم این کشورها عقب بمانند.
مشهودترین تغییرات در عربستان سعودی است که برای دهههای متمادی تحت قواعد قرائتی سختگیرانه از اسلام اداره میشده است. شاهزاده محمد ولیعهد و حاکم دوفاکتوی این کشور در چهار پنج سال اخیر کنترل این قرائت بر ارکان زندگی مردم را کمتر کرده است. زنان در سال 2018 اجازه رانندگی را به دست آوردند. سینماها که از دهه 1980 به این سو ممنوع شده بودند، همان سال دوباره باز شدند. عربستان حالا میزبان کنسرتها و پارتیها و مجالس رقص پرشماری است. البته الکل هنوز غیرقانونی است، اما ممکن است این قانون هم به زودی تغییر کند و حداقل در مناطقی که هدفشان جذب گردشگران خارجی ثروتمند است، آزاد شود.
این تغییرات بسیاری از سعودیها را به حامیان پرشور شاهزاده محمد تبدیل کردهاند. البته در این بین عده معدودی هم هستند که دلشان برای پلیس مذهبی عربستان تنگ شده است. با این حال خود این کاهش کنترل به نفع عربستان است. به هر حال سعودیها چندین و چند دهه متمادی برای این که بادی به موهایشان بخورد مجبور بودند به شهرهای آزادتر خلیج فارس از قبیل دوبی یا حتی مناطق دورتر سفر کنند حالا اما این سیاستها با نگه داشتن این مسافران (و البته پولشان) در خانه به نفع اقتصاد عربستان تمام میشود.
این انقلاب اجتماعی عربستان را برای خارجیها هم جذابتر می کند. شاهزاده محمد به شرکتهای چندملیتی گفته است که اگر تا سال 2024 دفاتر منطقهای خود را به عربستان منتقل نکنند، قراردادهای دولتی را از دست خواهند داد. البته برخی از روسای این شرکتها هنوز در مورد مسایلی چون فضای کسب و کار و کمبود مدارس بینالمللی نگرانیهایی دارند. با این حال تغییرات اجتماعی عربستان باعث شده امیدواری درباره احتمال انجام این روند بیشتر شود.
اینها همه چالشهای زیادی برای امارات متحده عربی ایجاد میکند- که دیرزمانی مرکز تجاری خلیج فارس بوده است. مشاوران شرکتها در طول هفته برای حضور در جلسات کاری به ریاض پرواز میکنند و سپس برای تفریح آخر هفته به دوبی بازمیگردند. با این حال امارات متحده عربی نیز که نگران از دست دادن مزیت رقابتی خودش در قیاس با دیگر کشورهای منطقه است، تغییرات اجتماعی سریعی را مثلا در زمینه قوانین مربوط به خانواده، همخانگی بدون ازدواج، الکل و… در دستور کار قرار داده است. این کشور سال گذشته حتی تقویم خود را هم تغییر داد و تعطیلات آخر هفته را به شنبه و یکشنبه تغییر داد- که بهتر با بقیه جهان هماهنگ بود.
چنین تغییراتی البته تأثیراتی واقعی در زندگی مردمان این کشورها داشته است. بودجه سال 2012 عربستان پیشبینی میکرد که منابع غیرنفتی کمتر از 8 درصد از کل درآمد این کشور را تشکیل میدهند. این درصد یک دهه بعد، حتی با توجه به قیمتهای بسیار بالای نفت، به 31 درصد رسیده است (نمودار 2 را ببینید). به عبارت بهتر مالیاتهای بیشتر و یارانههای کمتر زندگی را برای شهروندان دشوارتر کرده است.
در این میان خارجیها هم احساس میکنند که تحت فشار قرار گرفتهاند– با این که همچنان و هنوز به سمت خلیج فارس هجوم میآورند. امارات متحده عربی در حال تجربه رونقی شگفتانگیز است و به طور روزافزونی مشاهده میکند که چگونه همه- از روسهای ثروتمند گرفته تا کارآفرینان ارزهای دیجیتال برای راهاندازی فروشگاه- به سوی دوبی میشتابند.
اما آیا این روند در آینده هم ادامه خواهد داشت؟ آیا شهروندان عربستان و امارات با این روند تغییرات کنار خواهند آمد؟
دیدگاه تان را بنویسید