کد خبر: 599183
|
۱۴۰۱/۱۲/۰۶ ۱۶:۱۰:۱۲
| |

پوتین قوی، پوتین مسیحی یا پوتین منطقی؟

برخی مشاهدات حاکی از آن است که پوتین ممکن است خودش را در نقش ژان دارک ببیند و خود را فردی بداند که برای انجام یک ماموریت قهرمانانه انتخاب شده است

پوتین قوی، پوتین مسیحی یا پوتین منطقی؟
کد خبر: 599183
|
۱۴۰۱/۱۲/۰۶ ۱۶:۱۰:۱۲

اگر ارزیابی شما از حرکت بعدی حریف به روانکاوی از راه دور بستگی داشته باشد، دچار مشکل خواهید شد. این مسئله در مورد تلاش‌های کنونی برای درک انگیزه‌های ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه صدق می‌کند.

به گزارش روزنامه هم‌میهن به نقل از موسسه رند، آنچه بعدها در جنگ اوکراین اتفاق می‌افتد، تقریباً منحصراً به طرز فکر، اراده و تصمیمات این مرد بستگی دارد. او بیش از 23 سال هدایت روسیه را بر عهده داشته است. حمله به اوکراین تصمیم او بود. او مسئول تشدید جنگ است. او به‌تنهایی در مورد حرکت بعدی تصمیم می‌گیرد. جامعه اطلاعاتی آمریکا به درستی پیش‌بینی کرد که روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد. روسیه در حمله به اوکراین اشتباه محاسباتی داشت. فکر نمی‌کرد اوکراینی‌ها توان دفاعی داشته باشند. روسیه در مرحله بعد چه خواهد کرد؟ توصیف‌های مختلف از پوتین سه شخصیت متفاوت را نشان می‌دهد: پوتین قوی، پوتین مسیحی و پوتین منطقی.

پوتین قوی: پوتین دوست دارد خود را به‌عنوان یک مرد سرسخت، یک درجه‌دار سابق کاگ‌ب با چشمان پولادین، سوار بر اسب با بالاتنه برهنه، استاد هنرهای رزمی جودو و بازیکن هاکی نشان دهد. ستایشگران روسی او به درستی اشاره می‌کنند که اقدامات او را باید در چارچوب تحولات قرن شانزدهم دید. زمانی که به دست آوردن و حفظ تاج، چه در مسکو، لندن یا قسطنطنیه، یک روند خونین بود و بعید بود شامل قتل یا اعدام نمی‌شد. روس‌ها اساسا به رهبران قوی علاقه دارند. البته این منحصر به روس‌ها نیست. براساس یک نظرسنجی که اخیرا انجام شده، حدود یک‌سوم آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند توسط رهبران قدرتمند و ضددموکراتیک اداره شوند.

پوتین مسیحایی: برخی مشاهدات حاکی از آن است که پوتین ممکن است خودش را در نقش ژان دارک ببیند و خود را فردی بداند که برای انجام یک ماموریت قهرمانانه انتخاب شده است. پوتین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را بزرگترین تراژدی ژئوپلیتیکی قرن بیستم می‌داند و شاید فکر می‌کند که سرنوشت او این است که سرزمین‌های ازدست‌رفته روسیه را بازگردانده؛ مردم را متحد کند و کشورش را به جایگاه واقعی خود در جهان بازگرداند. دیدگاه مسیحایی پوتین هیچ تمایزی بین کشور و خودش قائل نیست. برخورد با کسانی که خود را ناجی ملت‌شان می‌دانند، سخت است. جاه‌طلبی‌های اینگونه‌ای از مرزهای مستقر فراتر می‌روند.

پوتین منطقی: در آمریکا، اینکه کسی را منطقی خطاب کنیم یک تعریف و تمجید است. فرد منطقی یعنی کسی که بتوانیم با او معامله کنیم. اما ما باید مراقب باشیم که تصویر آینه را ملاک نگیریم. پرزیدنت بوش پس از دیدار با پوتین گفت: «به چشمان این مرد نگاه کردم. من او را بسیار صریح و قابل اعتماد یافتم.» سران مافیا و اربابان مواد مخدر آمریکای لاتین (برخلاف تصویر آل‌پاچینو در فیلم «صورت زخمی») در زمینه حرفه خود منطقی هستند. مدیران کارتل‌هایی که به‌رغم پیامدهای اجتماعی فروش مواد مخدر خطرناک، تولید را افزایش می‌دهند یا برای محافظت از سود خود، عیوب خطرناکش را می‌پوشانند، بازیگرانی حریص اما منطقی هستند.

تصمیم برای پرتاب بمب اتمی در ژاپن در سال 1945 توسط برخی غیرضروری و غیراخلاقی تلقی می‌شود، اما در آن شرایط می‌شد آن را به‌عنوان یک تصمیم منطقی در نظر گرفت. اصل آسیب تضمین‌شده متقابل که این تهدید را در خود دارد که در صورت حمله هسته‌ای، هم مهاجم و هم مدافع نابود می‌شوند، دیوانه‌کننده به نظر می‌رسد، اما حفظ قدرت تخریب به‌عنوان یک عامل بازدارنده غیرمنطقی نیست. ضرب‌المثلی هست که می‌گوید:«برای برنده شدن چقدر حاضری هزینه کنی؟» آیا پوتین عقب‌نشینی می‌کند یا تلاش‌اش را دوبرابر می‌کند؟ تا اینجا به نظر می‌رسد که او برای برنده شدن، قمار می‌کند.

روسیه نسبت به اوکراین نیروی انسانی، تسلیحات بیشتر و اقتصاد بسیار بزرگتری دارد. گاهی اوقات کمیت، در نهایت نوعی کیفیت نیز ایجاد می‌کند. مهم نیست که اوکراینی‌ها چقدر سخت می‌جنگند. این طرز فکر هنوز در روسیه وجود دارد که در نهایت می‌توان آنها را زمین‌گیر کرد. اوکراین برای جبران برتری عددی روسیه روی دریافت سلاح‌های پیشرفته‌تر حساب می‌کند. نبرد روسیه علیه غرب است، اما برای پوتین ممکن است غیرمنطقی نباشد که به این نتیجه برسد که غرب از احتمال تشدید تنش خواهد ترسید یا در نهایت از یک جنگ طولانی خسته خواهد شد. ما نمی‌دانیم که یک پوتین منطقی چگونه می‌تواند مسیرهای مختلف جنگ را ببیند.

یک فاجعه ممکن است توانایی‌های نظامی روسیه را کاهش دهد، اما آیا عزم پوتین را خدشه‌دار می‌کند؟ آیا او خطر بیشتر را در تشدید تنش می‌بیند یا در شکست؟ آیا پیروزی، جاه‌طلبی او را کم می‌کند یا در عوض او را متقاعد می‌کند که درست محاسبه کرده و در نتیجه غیرقابل توقف می‌شود؟

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها