انستیتو واشنگتن بررسی کرد:
آیا نخست وزیر عراق مهره ایران است؟
به نظر میرسد که نخستوزیر عراق با ابتکار عمل وزارت خزانهداری آمریکا برای محدود کردن قاچاق دلار به ایران و دیگر مسائل همکاری میکند.
هرچند هنوز برای اینکه نخستوزیر عراق را مهره ایران بدانیم، خیلی زود است، اما او در مسیری گام برمیدارد که در دولتهای قبلی عراق دیده شده است: انجام حداقلهای لازم برای جلوگیری از تیرگی روابط با واشنگتن و در عین حال برآورده ساختن مطالبات بیپایان شرکای خود که تحت حمایت ایران قرار دارند.
به گزارش روزنامه هم میهن به نقل از انستیتو واشنگتن، در ۱۶ ژانویه، محمد شیاعالسودانی، نخستوزیر عراق، میزبان مذاکراتی با برت مکگورک، هماهنگکننده شورای امنیت ملی ایالات متحده برای خاورمیانه و شمال آفریقا بود. اندکی پس از آن، بنا به گزارشها، سودانی، میزبان اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بود. زمان نزدیک این دیدارها تاکیدی است بر تعادلبخشی متزلزل از طرف نخستوزیر جدید عراق که بیش از ۱۰۰ روز از شروع فعالیت او گذشته است. از آنجا که سودانی مقام خود را مدیون جناح تحت حمایت ایران میداند که ائتلافی پارلمانی از گروههای شبهنظامی موسوم به «چارچوب هماهنگی» است، هنوز معلوم نیست آیا به عراق مستقل و دارای روابط قوی با ایالات متحده آمریکا متعهد خواهد بود یا همان راهی را در پیش خواهد گرفت که بسیاری از سلف او طی کردند: کاستن از نارضایتی واشنگتن و در عین حال قرار دادن بیسروصدای بغداد در کنار تهران. نشانههای اولیه چندان نویدبخش نیست.
موقعیت نیروهای نظامی آمریکا
از ژانویه ۲۰۲۰، که زمان ترور سردار قاسم سلیمانی است، حضور نیروهای نظامی ایالات متحده تا حدودی به یک آزمون برای سیاستمداران عراقی تبدیل شده است. پس از عملیات آمریکا که به ترور سلیمانی و ابومهدی المهندس، رهبر شبهنظامیان عراقی، در هنگام دیدار آنها در بغداد منجر شد، پارلمان عراق قطعنامهای غیرالزامآور را تصویب کرد که خواستار خروج فوری نیروهای آمریکایی بود. با این حال، استقرار نیروهای آمریکایی گرچه بهتدریج کاهش یافت، اما در نهایت تثبیت شد و وظیفه آنها بهصورت ظاهری از نقش رزمی به مشاورهای تغییر کرد و نزدیک به ۲۵۰۰ سرباز آمریکایی در عراق باقی ماندند. جای تعجب نیست که برخی از جناحهای چارچوب هماهنگی همچنان به مخالفت صریح با حضور این نیروها ادامه میدهند. اخیرا هادیالعامری، رئیس ائتلاف فتح، علنا درخواست دیرینه خود برای خروج کامل ارتش آمریکا را تکرار کرد.
دستکم در این موضوع، به نظر میرسد که سودانی ثابتقدم است. او در مصاحبهای با روزنامه والاستریت ژورنال در ۱۵ ژانویه، از ادامه حضور سربازان آمریکایی برای اطمینان یافتن و تضمین شکست دائمی داعش حمایت کرد. حمایت او از «توافق چارچوب استراتژیک عراق و آمریکا» که میگوید حضور آمریکاییها با درخواست و دعوت دولت عراق است، ممکن است شرکای او را در چارچوب هماهنگی خشنود نسازد اما سودانی احتمالا خواهد توانست برای کوتاهمدت کماکان مسئله را به حاشیه براند. با این حال، باید توجه کرد که حتی این موضع ممکن است به دو شرط بستگی داشته باشد: نخست اینکه دولت سودانی حمایت کافی در بودجه برای چارچوب هماهنگی فراهم کند، و دیگر اینکه ایران و شرکای عراقیاش کماکان مایل باشند بهرغم اعتراضات شفاهی، حضور آمریکاییها را تحمل کنند.
چالشهای حقوقی، قاچاق و نام «خلیج»
اوایل ماه جاری، وزارت خارجه ایران هیئتی را بهمناسبت سومین سالگرد ترور سردار قاسم سلیمانی به بغداد اعزام کرد. گفته شده است که هدف از این سفر آن بوده که سودانی را تحت فشار قرار دهند تا بگوید که فرمانده پیشین سپاه هنگام ترور شدن، «مهمان رسمی» عراق بوده است؛ موضوعی که برای تعقیب قانونی موضوع علیه واشنگتن، اهرم فشار بیشتری در اختیار تهران قرار میدهد. این درخواست آزمونی برای سودانی است که ظاهرا میداند پیوستن به تهران درباره این مسئله، زمینهساز پیچیده شدن روابط دولتش با ایالات متحده است و مزایای اقتصادی و امنیتی عراق را کاهش میدهد. تاکنون نخستوزیر عراق ترور هدفمند سلیمانی را بهعنوان «نقض آشکار حاکمیت و قلمرو عراق» محکوم کرده است اما هنوز با درخواست تهران مبنی بر «مهمان رسمی» توصیف کردن قاسم سلیمانی یا موافقت رسمی با تشکیل یک دادگاه مشترک با ایران برای بینالمللی ساختن این پرونده موافقت نکرده است. شرکای ائتلاف سودانی، قاسم سلیمانی را قهرمان شهید میدانند، بنابراین احتمالا در هر دو موضوع به او فشار خواهند آورد.
در امور دیگر، به نظر میرسد که نخستوزیر عراق با ابتکار عمل وزارت خزانهداری آمریکا برای محدود کردن قاچاق دلار به ایران و دیگر مسائل همکاری میکند. قاچاق ارز -که عمدتا شبهنظامیان عراقی آن را انجام میدهند- در جهت تقویت ایران و در عین حال تضعیف اقتصاد عراق عمل کرده است. از اینرو، اعمال محدودیتهای وزارت خزانهداری ایالات متحده میتواند به محدود کردن فساد، تقویت بخش بانکی عراق و تقویت اقتصاد محلی کمک کند. هرچند برداشتن این گام بدون شک مورد پسند بسیاری از شرکای ائتلاف سودانی نیست، اما هزینه سیاسیاش برای او اندک است زیرا میتواند بگوید که واشنگتن او را مجبور به چنین اقدامی کرده است. حتی چارچوب هماهنگی هم بهخوبی میداند که ایالاتمتحده با انتقال تقریبا یک میلیارد دلار در ماه از درآمد نفت عراق از طریق بانک مرکزی آمریکا به بغداد، در حق دولت عراق لطف میکند. موضوع کمتر بحثبرانگیز، تجدید درخواستها از بغداد برای تبعیت از اصطلاحات جغرافیایی ایرانی است.
اوایل ماه جاری، عراق برای اولینبار پس از سال ۱۹۷۹ میزبانی مسابقات فوتبال را برعهده داشت. سازماندهی و در نهایت پیروزی در رقابتهای برتر فوتبال منطقه برای عراق افتخارآمیز بود، زیرا این کشور در دوران صدام از مسابقات بینالمللی محروم شده بود و بعد از آن هم به دلایل امنیتی قادر به میزبانی نبود. با این حال، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران با طرح شکایت و درخواست از عراق برای عذرخواهی بابت استفاده از عبارت «خلیج عربی» به جای «خلیجفارس» به عراق فشار آورد. اما ظاهرا این درخواست برای عراقیها، حتی آنهایی که در چارچوب هماهنگی تحت حمایت ایران هستند، موضوعیت چندانی نداشت. بنابراین، برای سودانی نیز فوریت نداشت. در واقع، رد این خواسته عمدتا نمادین ممکن است برای پاسخگویی به درخواستهای اساسیتر ایران، آزادی عمل سیاسی بیشتری در داخل کشور به السودانی اعطا کند.
انتصابهای کابینه و مراودات تجاری
سودانی در اوایل با گزینش اعضای «عصائب اهلالحق»، گروهی که از طرف آمریکا در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی قرار دارد، برای وزارت آموزش عالی و ریاست ارتباطات دفتر نخستوزیری، جنجال برانگیخت. اما گزینههای او برای وزارتخانههای حاکمیتی مانند وزارت دفاع و خارجه نهتنها در واشنگتن نگرانی ایجاد نکرده بلکه موجب اعتمادسازی نیز شده است.
با این حال، منتقدان سودانی استدلال میکنند که انتصابهای دیگر او از آن زمان، باجدهی به شرکای ائتلاف تحت حمایت ایران است. هفته گذشته، با کاهش شدید ارزش دینار عراق در برابر دلار، سودانی رئیس جدید بانک مرکزی را منصوب کرد: علی محسن العلاق، که قبلا در این سمت خدمت کرده است و گمان میرود که به ائتلاف «اتحاد دولت قانون»، بزرگترین عضو چارچوب هماهنگی، گرایش دارد. العلاق بدون شک گزینه مورد نظر نوریالمالکی نخستوزیر سابق است که هماکنون ریاست ائتلاف را برعهده دارد و عملا به چهره بانفوذی در عراق تبدیل شده است. همچنین گفته میشود که المالکی به سودانی فشار میآورد تا شماری از دار و دسته او را در مقامات ارشد وزارت نفت بگمارد. در حوزه امنیتی، نخستوزیر، مقامات عصائب را به سمتهای مهم در سازمان اطلاعات ملی عراق منصوب کرده است. همچنین، بسیاری از افسران اطلاعاتی که قبلا اخراج شده بودند و وابسته به شبهنظامیان مورد حمایت ایران بودند، دوباره به کار گرفته شدهاند.
سودانی علاوه بر انتصابهای منفرد، در اواخر سال گذشته مدیریت شرکت «مهندس»، شرکت دولتی و متکی به بودجه دولت را هم به شبهنظامیان تحت حمایت ایران منتقل کرد؛ اقدامی که مصطفی الکاظمی، سلف او، بهطور نامحدود متوقف کرده بود. این شرکت مادر، که به یاد رهبر شبهنظامی که در کنار قاسم سلیمانی ترور شد نامگذاری شده است، دارای مجموعهای از کسبوکارهای متنوع در عرصههای ساختوساز، سرمایهگذاری، مخابرات و ارتباطات، تولیدات نظامی و بخش مهمانپذیری است. به این ترتیب، این شرکت جریانهای درآمدرسانی جایگزینی را به شبهنظامیانی ارائه میدهد که واشنگتن بسیاری از آنها را به دلایل مربوط به تروریسم و فساد در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده است.
نتیجهگیری
به نظر میرسید، تقسیم کاری آشکار میان دولت سودانی و شبهنظامیان تحت حمایت ایران در جریان است. به گفته قیس الخزعلی، رهبر عصائب اهل الحق، سودانی بهعنوان «مدیرکل» دولتی تحت رهبری «مقاومت» عمل خواهد کرد؛ اظهارنظری که رابطه همزیستی میان گروههای مسلح و نخستوزیر به ظاهر میانهرو را برجسته میکند. البته، سودانی به وضوح در تلاش است تا هر دو طرف را داشته باشد و به نظر میرسد که شرکایش در ائتلاف چارچوب هماهنگی تاکنون مشکل چندانی با این رویکرد نداشتهاند. مهمترین مسئله برای شبهنظامیان حمایت شدن است، که سودانی پیش از این در قالب اختصاص مناصب ارشد دولتی به آنها این حمایت را نشان داده است و بهزودی هم به شکل امتیازهای بودجهای نشان خواهد داد. بهعنوان مثال، بنا به گزارشها، مازاد بودجه ناشی از افزایش اخیر بهای نفت برای استخدام ۳۰۰ هزار کارمند جدید دولت صرف خواهد شد؛ این یک توزیع امتیاز انبوه است که بدون شک به نفع شرکای ائتلافی نخستوزیر خواهد بود.
هرچند هنوز خیلی زود است که سودانی را مهره ایران بشناسیم، اما او در مسیری قرار دارد که برای دولتهای عراق بیگانه نیست: یعنی انجام حداقلهای لازم برای جلوگیری از تیره شدن روابط با واشنگتن و در عین حال، برآورده کردن خواستههای شرکای مورد حمایت ایران. این دقیقا همان کاری است که سودانی دارد انجام میدهد. شاید یکی از انگیزههای سودانی برای انجام این کار این باشد که مانع از برگزاری انتخابات زودرس شود چون احتمال میدهد که در یک انتخابات زودرس، مقتدی صدر ممکن است بار دیگر به صحنه سیاسی عراق بازگردد.
دیدگاه تان را بنویسید