ابراهیم رحیمپور، معاون پیشین وزارت امور خارجه:
توافق با عربستان مساله اصلی و بزرگتر ما را حل نمیکند
مساله یمن هم کار را پیچیدهتر کرد و مسائل عراق و سوریه و لبنان هم بر فاصله میان ایران و عربستان افزود. از این منظر، اگر توافق کنونی روی جهان عرب تاثیرگذار باشد، میتوان امید داشت سیاست خارجی ایالات متحده تعدیل شود یا تغییراتی در آن صورت گیرد.
ابراهیم رحیمپور، معاون پیشین وزارت خارجه دولت دوازدهم در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: چین در دهههای اخیر سیاست خارجی خود را با اهرم اقتصادی پیش برده و کمتر شاهد بودهایم که چین در موضوعات امنیتی و سیاسی و نظامی بتواند نقشآفرینی قابل توجهی داشته باشد. میانجیگری پکن برای امضای توافق میان تهران و ریاض جهت احیای روابط دوجانبه شاید مهمترین موردی بود که ابتکار چین در زمینه سیاسی و امنیتی از یک پرونده مهم گرهگشایی میکند. حتی در مساله اوکراین هم که چین علاقهمند بود نقشآفرینی جدی داشته باشد، پیشنهاد پکن مورد استقبال جدی قرار نگرفت و ناکام ماند. دلایل زیادی برای این مساله وجود دارد. از یک سو نگاه عربستان به مساله است. اگر تحولات سفرهای روسای جمهور ایالات متحده و چین به عربستان با دقت مورد پیگیری قرار گیرد، آشکار است که عربستان سعودی اختلافاتی با دولت جو بایدن دارد و از سیاستهای واشنگتن در دوره اخیر راضی نیست، اما اینکه عربستان حاضر شد امتیاز چنین میانجیگری مهمی نصیب چین شود یک مساله حایز اهمیت است و پیام مهمی همراه خود دارد.
در خصوص ایران، شرایط کمی متفاوت است. در مقایسه با گذشته در حوزههای سیاسی و به خصوص اقتصادی مولفههای قدرت ما تضعیف شده است. در چنین شرایطی منطقی است که ما از حل شدن بخشی از مشکلاتمان در دنیا استقبال کنیم. زمانی که گفتوگوها با غرب و ایالات متحده تاکنون نتیجهای در پی نداشته و امکان استفاده از اهرم روابط با غرب برای تامین منافع ملی وجود ندارد، اینکه تهران از حل و فصل مسائل با ریاض و کاهش تنشها در سطح منطقه استفاده کند، مساله عجیبی نیست. تهران با استفاده از دیپلماسی پنهان کوشید تا مساله را حل کند.
گفتوگوها میان ایران و عربستان در چند جا و در چند سطح دنبال و در نهایت تصمیم گرفته شد که نه در سطح وزرای خارجه نظیر آنچه در رابطه با اروپا در سالهای گذشته به نتیجه رسیده بودیم که در سطح دبیران شورای امنیت ملی نتیجه نهایی اعلام شود.
با این اتفاق میتوان تصریح کرد که پس از ماهها دو تحول مثبت در حوزه سیاست خارجی - سفر آقای گروسی و تفاهم با آژانس و توافق با عربستان- روی داده است. با این اتفاقات ما بخشی محدودی از مشکلات خود در حوزه سیاست خارجی را حل کردهایم، اما کار اصلی که همان برجام است هنوز باقی مانده است.
هنوز جزییات توافق با عربستان معلوم نیست، اما اصل حرکت را میتوان مثبت دانست. اثرات آن روی بازار بورس، بازار نفت و بازار ارز مشاهده شد. برای اینکه دریابیم این حرکت اساسی است یا اقدامی تاکتیکی و موقت از سوی طرفین باید جزییات توافق مورد بررسی قرار گیرد و بررسی کرد کشورها در اجرای توافق چگونه عمل میکنند.
در سالهای گذشته ما شاهد بودیم که از دولت آقای احمدینژاد به بعد اعتماد میان دو کشور بزرگ اسلامی منطقه به کلی از بین رفته و ماجرای سفارت هم تیر خلاص را به رابطه ایران و عربستان زد. مساله یمن هم کار را پیچیدهتر کرد و مسائل عراق و سوریه و لبنان هم بر فاصله میان ایران و عربستان افزود. از این منظر، اگر توافق کنونی روی جهان عرب تاثیرگذار باشد، میتوان امید داشت سیاست خارجی ایالات متحده تعدیل شود یا تغییراتی در آن صورت گیرد.
این تحولات همزمان با بحران اوکراین صورت میگیرد. در شرایطی که دنیا با نگاه خوبی به ایران نمینگرد و از سوی دیگر دشواریهایی در خصوص موضوعات حقوق بشری در روابط ایران و اروپا وجود دارد؛ اتفاقاتی نظیر توافق با عربستان در این شرایط تحول مثبتی است، اما مساله اصلی و بزرگتر ما را حل نمیکند.
نباید دلخوش به همین توافق باشیم. این توافق به معنای دوستی با عربستان نیست و حرکت به سوی عادیسازی است و باید دید تاثیرات آن روی موضوعات منطقهای مثل یمن، سوریه یا لبنان چیست تا بتوان تصویر واقعیتری از شرایط ارایه کرد.
دیدگاه تان را بنویسید