پشت پرده حمایت ظاهری ترکیه از توافق ایران و عربستان
این احتمال وجود دارد که رقابت شدیدی که منطقه همواره شاهد آن بوده است، جای خود را به یک رقابت نرم بدهد. با این حال، نباید بیش از حد خوشبین بود.
اقدام ایران و عربستان سعودی برای عادیسازی روابط در پی میانجیگری چین، توجه ترکیه را به خود جلب کرده است. قبلاً زمانی که آنکارا و ریاض هر دو با تهران اختلاف داشتند، نمایشی از اتحاد وجود داشت، نوعی "محور سنی". اما زمانی که روابط ریاض و آنکارا تیره شد، چنین اتحادی بین ایران و ترکیه که در بسیاری از پروندههای منطقهای با هم در رقابتاند، وجود نداشت.
به گزارش امواج.میدیا، دوستی و رقابت با ایران مانند دو کفهی ترازوست که همدیگر را به پایین و بالا میکشانند، اما برای هر دو نهایتاً تعادل ایجاد میکند. اگر ایران در راستای خواستههای عربستان به جنگ خود بر سر نفوذ در منطقه پایان دهد –که انتظاری واقعبینانه نیست– ترکیه یکی از ذینفعان اصلی خواهد بود.
در مقابل این پسزمینه، وزارت خارجهی ترکیه بیدرنگ بیانیهای صادر کرد و به ایران و عربستان به خاطر توافق ۱۹ اسفند/ ۱۰ مارس که در پکن برای بازگشایی سفارتخانهها طی دو ماه آینده منعقد شد، تبریک گفت. در این بیانیه آمده است که این گام در راستای روند تنشزدایی و عادیسازی روابط است که مدتی است در غرب آسیا حاکم بوده است. این وزارتخانه همچنین تأکید کرد که این توافق کمک قابل توجهی به امنیت، ثبات و شکوفایی منطقه خواهد کرد.
معادلات در هم
در سالهای اخیر، اختلافات مداوم ترکیه با ایران به عاملی تعیینکننده در روابط ترکیه با عربستان تبدیل شده است. رقابت ایران و ترکیه، در عراق -جایی که دولت ِ حزب عدالت و توسعه خود را حامی سنیها میداند- و بر سر سوریه -جایی که آنکارا در کنار ریاض تلاش کرده است رژیم بعثی مورد حمایت تهران را سرنگون کند- تشدید شده است. تلاش ترکیه برای ورود به معادلات سیاسی لبنان از طریق اهل سنت، به رقابت با ایران در عرصهای که پادشاهی عربستان از لحاظ تاریخی بازیگر مهمی بوده، بُعد دیگری افزوده است.
در حالی که عربستان و ترکیه در سالهای اخیر از یکدیگر جدا بودهاند، این دو کشور در سال ۱۴۰۱/ ۲۰۲۲ با یکدیگر آشتی کردند. آنها همچنین سابقهی همکاری نزدیک با یکدیگر را دارند. این دو کشور در جریان تشکیل جیشالفتح سوریه در سال ۱۳۹۴/ ۲۰۱۵ و تصرف شمال منطقهی ادلب از دولت سوریه، با یکدیگر همکاری کردند. اما از آنجایی که نیروهای تحت حمایت ایران در نهایت رژیم دمشق را در قدرت نگه داشتند، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، محاسبات اشتباه ترکیه را بر گردن ایران انداخت؛ آن هم نه فقط محاسبات مروبط به سوریه.
در عراق، اردوغان به شدت با مشارکت واحدهای بسیج مردمی (حشدالشعبی) مرتبط با ایران در عملیات نظامی ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶/ ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ برای آزادسازی موصل از دست گروه داعش مخالفت کرد.
در یمن، رئیسجمهور ترکیه از همان ابتدا به طرفدار سرسخت مداخلهی نظامی به رهبری عربستان تبدیل شد، که در سال ۱۳۹۴/ ۲۰۱۵ برای بازگرداندن آن دولت یمن که در جوامع بینالمللی به رسمیت شناخته میشود، آغاز شده بود.
اردوغان با ارائهی حمایت اخلاقی و لفاظی، به جای پشتیبانی نظامی، گفت: "ما از مداخلهی عربستان سعودی حمایت میکنیم" و هشدار داد که "ترکیه ممکن است بر اساس تحولات وضعیت، ارائهی پشتیبانی لجستیکی را در نظر بگیرد." وی با اشاره به جنبش انصارالله مورد حمایت ایران -که بیشتر به حوثیها معروف است- و هدف حملهی به رهبری عربستان بود، تهران را مورد انتقاد قرار داد و گفت: "ایران و گروههای تروریستی باید [از صنعا، پایتخت یمن] عقبنشینی کنند." نکتهی دیگر این است که گروه اصلاح، شاخهی یمنی اخوان المسلمین مورد حمایت ترکیه، نیز در ائتلاف تحت رهبری عربستان حضور داشت.
افزون بر این، شناخت تأثیر اجزای تاریخی موجود در لفاظیهای اردوغان بسیار حیاتی است. آهنگ محبوب یمن تورکوسو (ترانهی یمن) -یک قطعهی فولکلور ترکی برای سربازانی که همگی پس از اعزام به یمن در جنگ جهانی اول،در راه مبارزه با نیروهای عرب و بریتانیا در نبرد کشته شدند- به شورش زیدیان شیعه علیه حکومت عثمانی اشاره دارد. گذشته، از این رو به حال مرتبط است که حوثیهایی که از سال ۱۳۹۴/ ۲۰۱۵ با نیروهای تحت رهبری عربستان جنگیدهاند، احیاگر زیدیه هستند.
جهش به زمان حال
در ترکیه، رسانههای تحت کنترل دولت همچنان از حوثیها، حشدالشعبی و گروههای مسلح تحت حمایت ایران در سوریه به عنوان "سازمانهای تروریستی" یاد میکنند. و اگرچه فضای سیاسی نرم شده است، سخنان نفرتانگیز رسانهها همچنان ادامه دارد.
اینها در زمینهای ژئوپلیتیکی رخ میدهند که عناصر حشدالشعبی مرتبط با ایران رویکرد تهدیدآمیزی نسبت به طرحهای ترکیه برای عملیات در شمال منطقه سنجار (شنگال) عراق ایجاد کردهاند و گاه و بیگاه به پایگاه باشیقه در نزدیکی موصل، جایی که نیروهای ترکیه در آن مستقر هستند، حملاتی موشکی ترتیب دادهاند. به موازات این شکاف سنی و شیعه، آنکارا در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶/ ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ -در زمان ظهور داعش- نیز تا حد زیادی حمایت ترکمنهای عراق را در خط کرکوک-موصل به ایران باخت.
با این وجود، علیرغم بیاعتمادی بین ایران و ترکیه، آنها میدانند چگونه در مواجهه با تنشها و تضاد منافع، یکدیگر را مدیریت کنند. در منطقهای پر از آشفتگی، مرز آنها از زمان عهدنامهی قصرشیرین در سال ۱۶۳۹ تغییر ناچیزی داشته است. در حالی که روابط ترکیه با عربستان و امارات متحدهی عربی رو به زوال گذاشته، پروندهی پرتنش این کشور با ایران بدون تغییر باقی مانده است.
انگیزهی فوری رویآوردن ترکیه به سوی ابوظبی و ریاض نیاز به پول داغ و گردش سرمایه بود، در حالی که محرک اصلی، شکست طرحهایی بود که مخاطبشان افکار عمومی اعراب بودند. برای اماراتیها و سعودیها، نیاز به پیروزی بر کشوری مانند ترکیه در رقابتشان با ایران، محرک دیگری برای عادیسازی مجدد روابط با آنکارا بود.
نگاه به آینده
با کاهش تنشهای خلیج فارس و ایران، این سؤال مطرح میشود که چه چیزی میتواند در عرصههای رقابتی که مربوط به آنکارا است، تغییر کند. برای اردوغان، بسیار مهم است که سرمایهگذاریهای اماراتی و عربستانی در زمانی که آشفتگیهای اقتصادی داخلی در حال افزایش است، به ویژه در سال انتخابات، قطع نشود.
از نظر عربستان، آشتی با ایران میتواند محیط امنتری را برای این پادشاهی جهت پیگیری و پیشبرد برنامهی توسعهای چشمانداز ۲۰۳۰ فراهم کند. از سوی دیگر، رقابت اقتصادی فزایندهی عربستان با امارات ممکن است فرصتهای جدیدی را در روابط تجاری ترکیه با هر دو کشور عرب خلیج فارس ایجاد کند. کاهش تنشهای اعراب و ایران نیز میتواند طرحهایی را برای اتصال خلیج فارس به ترکیه از طریق ایران پیش بکشد. در اینجا، ممکن است یک موقعیت برد-برد برای آنکارا و تهران شکل بگیرد.
مصالحهی ایران و عربستان ممکن است در معادلات سوریه نیز بازتاب داشته باشد. دخالت ایران در هرگونه اقدام عربستان برای برقراری مجدد روابط با دمشق، قابل اجتناب نیست. با این حال، نرمترشدن روابط کشورهای حاشیهی خلیج فارس و سوریه، ممکن است بازگشت سوریه به این منطقهی حیاتی عرب را تسهیل کند. ترکیه نیز، اگر نه بیشتر از عربستان، به همان اندازه خواهان تضعیف ایران در سوریه است. این موضوع میتواند باعث شود عربستان و ترکیه برای کاهش نفوذ ایران، بار دیگر دست به دست هم دهند.
در حالی که برای ایران بر سر میزی که روسیه، ترکیه و سوریه دور آن هستند، یک صندلی محفوظ است، تماسهای روزافزون عربستان با روسها فرصتی را برای بازگرداندن تعادل فراهم میکند. اینکه به جای روسیه، ایران در برابر عملیات نظامی جدید ترکیه در شمال سوریه که از تابستان گذشته برنامهریزی شده بود، ایستاد، آنکارا را به طور قابل توجهی خشمگین کرد. با این حال، همهی طرفها فهمیدهاند که برای دستیابی به هدف گستردهتر عادیسازی روابط بین سوریه و ترکیه، ایران نیز باید وارد بازی شود. به این ترتیب، عادیسازی روابط اعراب با سوریه، که سعودیها نقشی کلیدی در آن ایفا خواهند کرد، و عادیسازی روابط آنکارا با دمشق، که ایران در آن تأثیرگذار خواهد بود، فرآیندهایی موازی و در عین حال با ارتباط نزدیک هستند.
عربستان و ترکیه در مورد نفوذ فزایندهی ایران در عراق نیز نگرانیهای مشترکی دارند. در صورت اجراییشدن توافق پکن، امکان دارد جنگ بر سر نفوذ در این کشور قدری فروکش کند. اما اینکه فرض کنیم درگیریها بر سر مسائلی مانند عملیات نظامی ترکیه علیه حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، قراردادهای نفت و گاز با کردهای عراق، وضعیت کرکوک و بازسازی موصل همگی از بین خواهند رفت، زیادی خوشبینانه است. اختلافات اهل سنت و شیعه در مناسبات قدرت در بغداد نیز موجب ادامهیافتن رقابت بین ترکیه و ایران خواهد شد.
تمایل به تنوعبخشی به روابط بدون گیرافتادن بین نیروهای محور منطقه، انگیزهای بوده است برای اینکه عربستان روابط جدیدی را با ایران و ترکیه پایهریزی کند. این احتمال وجود دارد که رقابت شدیدی که منطقه همواره شاهد آن بوده است، جای خود را به یک رقابت نرم بدهد. با این حال، نباید بیش از حد خوشبین بود. پروندههای بغرنج، تحولات و تاریخچهی داخلی خود را دارند. و احتمالاً -صرف نظر از تغییرات در معادلات سیاسی در منطقه- برخی از مسائل همچنان پابرجا باقی خواهند ماند.
دیدگاه تان را بنویسید