کد خبر: 608299
|
۱۴۰۲/۰۱/۳۰ ۲۱:۵۵:۰۴
| |

معنای پیوستن عربستان به سازمان همکاری شانگهای برای ایران

از منظر عربستان، ادامه‌ روابط عمیق با غرب در کنار روابط رو به رشد با چین، یک موقعیت "برد-برد" است. این نگرشی است که اکثر کشورهای خلیج فارس دارند.

معنای پیوستن عربستان به سازمان همکاری شانگهای برای ایران
کد خبر: 608299
|
۱۴۰۲/۰۱/۳۰ ۲۱:۵۵:۰۴

جدیدترین نشانه از تقویت روابط عربستان سعودی با چین و روسیه، در اواخر ماه گذشته‌ی میلادی، و زمانی پدیدار شد که ریاض در سازمان همکاری شانگهای به عنوان طرف گفتگو دست یافت. با در نظر داشتن این‌که پکن و مسکو به حدی برای عربستان اهمیت پیدا کرده‌اند که این پادشاهی استقلال بیشتر خود از واشنگتن را ابراز می‌کند، این پیشرفت چندان تعجب‌برانگیز نبود.

به گزارش امواج میدیا، در چنین شرایطی، گامی که عربستان در راستای عضویت در سازمان همکاری شانگهای برداشته است، هم‌جهت با برنامه‌های بزرگ‌تر این کشور در صحنه‌ی بین‌المللی است. مانند امارات متحده‌ی عربی، عربستان نیز برای پیوستن به طرح‌های چندجانبه برای پیش‌برد منافع ملی خود ابراز تمایل کرده است. این‌که چنین تلاش‌هایی به رهبری شرق صورت می‌گیرد یا غرب، برای ریاض موضوعیت ندارد.

بنابراین، تبدیل‌شدن عربستان به طرف گفتگو در سازمان همکاری شانگهای، در قالب اقدامات این کشور برای تأثیرگذاری سازمانی گسترده در سراسر جهان می‌گنجد؛ اقداماتی همچون ایجاد مشارکت با دیگر مجامع بین‌المللی، از آسیا و اقیانوسیه گرفته تا اتحادیه‌ی آفریقا.

نقش سازمان همکاری شانگهای

با چندقطبی‌شدن نظم ژئوپلیتیک جهانی، عربستان که به دنبال فرصت‌هایی برای ادغام بیشتر خود در آسیا است، نیم‌نگاهی به شرق دارد. سعودی‌ها بیشتر ثروت خود را در آسیا به دست می‌آورند، چرا که صادرات نفت آن‌ها عمدتاً به سمت شرق می‌رود. اگرچه کسب جایگاه طرف گفتگو در سازمان همکاری شانگهای تا حد زیادی نمادین است، اما حاکی از آن است که وقتی صحبت از تجارت، سرمایه‌گذاری و جریان انرژی باشد، ریاض آینده‌ی خود را در آسیا می‌بیند.

دکتر تئودور کاراسیک، مدیر سابق بخش تحقیقات مرکز رَند برای سیاست عمومی خاورمیانه، در صحبتی با امواج.میدیا اظهار داشت: "ورود عربستان به روند الحاق به سازمان همکاری شانگهای گام مهمی است از بخشی از یک یکپارچگی منطقه‌ای بزرگتر در محدوده‌ی گروه امنیتی پکن و مسکو."

سازمان همکاری شانگهای که از دل گروه شانگهای پنج متولد شده است، یک نهاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی اوراسیایی است که در سال ۱۳۸۰/ ۲۰۰۱ تأسیس شد. این اتحادیه به رهبری چین و روسیه، چهار کشور محصور در خشکی آسیای مرکزی -قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان- و هند، ایران و پاکستان را در بر می‌گیرد. مصر، قطر و ترکیه نیز در وضعیت طرف گفتگو هستند. سازمان همکاری شانگهای یک اتحاد نظامی نیست. در عوض، بیشتر یک انجمن برای بحث در مورد معضلات امنیتی، شبکه‌های تجاری رو به رشد و تسریع یکپارچگی اقتصادی در سراسر اوراسیا است.

دکتر آندریاس کریگ، دانشیار دپارتمان مطالعات دفاعی کینگز کالج لندن در مصاحبه با امواج.میدیا گفت: "سازمان همکاری شانگهای در واقع یک سازمان دولتی بین‌المللی نیست که بتوان آن را با سایر نهادهای مهم مانند آسه‌آن یا ناتو مقایسه کرد. این سازمان بیشتر بستری برای گفتگو و ادغام است. این سازمان شبکه‌ای امنیتی یا سازمانی دفاعی مبتنی بر امنیت نیست...یک سازمان بین‌المللی بسیار رها است."

پیامدها برای غرب

این‌که عربستان جایگاه طرف گفتگو در سازمان همکاری شانگهای را به دست آورده است به خودی خود لزوماً برای ایالات متحده مایه‌ی نگرانی نیست. اما با تشدید رقابت قدرت‌های بزرگ، تقویت گسترده‌ی روابط عربستان با پکن و مسکو موجب بی‌قراری دولت جو بایدن و تشکیلات سیاسی در واشنگتن شده است. از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در اسفند ۱۴۰۰/ فوریه ۲۰۲۲، میزانی که عربستان و همین‌طور امارات در مورد روسیه سازگاری به خرج داده‌اند، مقامات آمریکایی را نگران کرده است. افشای اخیر اطلاعات پنتاگون مجدداً موجب تقویت ذهنیت واشنگتن نسبت به ابوظبی می‌شود؛ بازیگری مستقل با نقشی فزاینده که با مسکو علیه منافع غرب همکاری نزدیک دارد.

در واقع، یکی از انگیزه‌های اصلی بایدن برای دیدار با ولیعهد محمد بن سلمان آل سعود در جده در سال گذشته، تلاش برای دور کردن پادشاهی عربستان از چین و روسیه و در عین حال تأکید بر نفوذ و نقش واشنگتن به عنوان ضامن امنیت برای هر شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس بود.

با این حال، در ماه گذشته، عربستان و ایران هر دو با امضای توافق‌نامه‌ای با میانجیگری پکن برای احیای روابط دیپلماتیک، به تقویت موقعیت دیپلماتیک چین در خلیج فارس کمک کردند. کم‌تر از سه هفته بعد، سعودی‌ها و چینی‌ها سرمایه‌گذاری مشترک ۱۲.۲ میلیارد دلاری را در استان لیائونینگ چین راه‌اندازی کردند که ابعاد انرژی روابط دوجانبه را عمیق‌تر خواهد کرد. این تحولات پس از سفر تاریخ‌ساز شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، به ریاض در آذر ۱۴۰۱/ دسامبر ۲۰۲۲ صورت گرفت. برای بسیاری از ناظران، همه‌ی‌ این‌ها حاکی از ناکامی دولت بایدن در دور نگه‌داشتن عربستان از چین است.

پیوستن عربستان به سازمان همکاری شانگهای و به طور گسترده‌تر، شتاب‌ این پادشاهی در تمرکز ژئواکونومیک بیشتر بر آسیا، از دید واشنگتن بخشی از یک بازی با حاصل جمع صفر تلقی می‌شود. اما عربستان و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس به طور کلی این تصور را مردود می‌دانند و در عوض ترجیح می‌دهند مشارکت در حال تقویت خود در سراسر جهان را به عنوان یک ترتیب دوجانبه‌ی سودمند ببینند.

به گفته‌ی دکتر کریگ، از منظر عربستان، ادامه‌ی روابط عمیق با غرب در کنار روابط رو به رشد با چین، یک موقعیت "برد-برد" است. این نگرشی است که اکثر کشورهای خلیج فارس دارند. او توضیح داد که حتی چینی‌ها هم لزوماً به این موضوع به ‌عنوان یک بازی با حاصل جمع صفر نگاه نمی‌کنند، و افزود که در واشنگتن تصور این است که "هر چه به چین نزدیک‌تر شوید، باید از ایالات متحده دورتر شوید."

ایران و روابط شورای همکاری خلیج فارس با چین

بسیار مهم است که در نظر داشته باشیم الحاق اخیر ایران به سازمان همکاری شانگهای و عضویت کامل عربستان سعودی در آینده، برای روابط ریاض-تهران چه معنایی می‌تواند داشته باشد و همین‌طور توانایی چین برای تأثیرگذاری بیشتر بر نظم ژئوپلیتیکی زیرمنطقه‌ی خلیج فارس.

کسب جایگاه طرف گفتگو در سازمان همکاری شانگهای از سوی عربستان، باید در زمینه‌ای درک شود که چین نقش بسیار فعال‌تری در خلیج فارس ایفا می‌کند. پکن که به خاطر منافع اقتصادی خود مصمم به ارتقای ثبات در این بخش از جهان است، خلأ دیپلماتیک واشنگتن را پر کرده است. توافق ایران و عربستان که در ۱۹ اسفند/ ۱۰ مارس در پکن اعلام شد، پیشرفتی در اقدامات اینچنینی تحت رهبری چین بود.

عربستان و ایران که به ترتیب طرف گفتگو و عضو کامل در سازمان همکاری شانگهای هستند، نفوذ پکن را در خلیج فارس و به تبع آن منطقه‌ی وسیع‌تر افزایش خواهند داد. عضویت کامل عربستان -و احتمالا قطر-  در سازمان همکاری شانگهای در این دهه باعث افزایش نفوذ چین و ایجاد روابط قوی‌تر با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خواهد شد.

با نگاهی به آینده، سؤالات کلیدی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از این‌که پیوستن عربستان به سازمان همکاری شانگهای چگونه بر روابط ریاض با تهران تأثیر خواهد گذاشت؛ و این‌که در عین ایفای نقش ضامن توافق ۱۹ اسفند/ ۱۰ مارس، برای تقویت روابط ایران و عربستان چه کاری از دست پکن برمی‌آید.

مقامات سعودی به این موضوع پی برده‌اند که در مقطعی به ایران نیاز خواهند داشت تا با کل سازمان همکاری شانگهای به نفع الحاق کامل عربستان به این بلوک اجماع کند. این عامل احتمالاً سعودی‌ها را به یافتن راه‌هایی برای ترمیم روابط با تهران در بحبوحه‌ی این دوره‌ی جدید تنش‌زدایی در روابط دوجانبه ترغیب خواهد کرد.

در نهایت، پیش‌بینی میزان موفقیت چین در کاهش اصطکاک بین ایران و عربستان دشوار است. نظر به تاریخ روابط ریاض-تهران پس از سال ۱۳۵۷/ ۱۹۷۹، تنش بین پادشاهی عربستان و جمهوری اسلامی احتمالاً در آینده فروکش خواهد کرد. با توجه به این‌که ایران به عنوان جدیدترین عضو سازمان همکاری شانگهای و عربستان در این دهه به سمت الحاق حرکت می‌کند، این بلوک اوراسیایی حداقل برای دو رقیب منطقه‌ای زمینه‌ای برای مشارکت در گفتگوهای بیشتر فراهم می‌کند. در حالت ایده‌آل، این تعامل منجر به ثبات بیشتر در خلیج فارس و منطقه‌ی وسیع‌تر خواهد شد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها