هزینهای که عربستان با نزدیکی به ایران بر دست آمریکا گذاشت
کاخ سفید تصور می کرد رابطه اش با عربستان و دیگر کشورهای عربی، رابطه تصمیم گیرنده و مجری است ولی ریاض ناگهان این معادله را به شکل رابطه دو کشور هم سطح، تغییر داد.
به محض برگزاری نشست سه جانبه در پکن و انتشار بیانیه درباره عادی سازی روابط بین تهران و ریاض، سخنگویان دولت ایالات متحده آمریکا به سرعت اعلام کردند «هرگونه اعلام مشترک درباره عادی سازی روابط در منطقه، خبر خوبی است». روشن بود که کاخ سفید از این خبر غافلگیر شد ولی تلاش کرد افکار عمومی آمریکا را متقاعد کند که این مسئله طبیعی و تحت کنترل و در خدمت امنیت و ثبات و منافع آمریکاست. ولی در پشت لبخندهای دیپلماتیک، تعجب زیاد و احساس ناخرسندی دیده می شود.
به گزارش دیپلماسی ایرانی به نقل از ایندیپندنت عربی، تعجب آمریکا به علت آگاه نبودن از مسائل پشت پرده بود و اکنون صداهایی در میان نمایندگان جمهوری خواه شنیده می شود که می خواهند بدانند چرا دولت آمریکا به رغم سفر سال گذشته جو بایدن به جده و سفرهای متعدد ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا به ریاض، از این موضوع بسیار مهم آگاه نبوده است.
بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان در آمریکا می خواهند بدانند چرا آمریکا از مذاکرات سه جانبه بین هم پیمان خود عربستان و رقیب خود چین، و دشمن خود ایران آگاه نبوده است. هرچند این ناآگاهی موضوعی داخلی است ولی قطعا پیامدهایی در خارج از آمریکا خواهد داشت.
واشنگتن از تغییر گسترده و غیرمنتظره سیاست عربستان سعودی در خصوص ایران و چین، شوکه شده است. در شرایطی که کاخ سفید برای کاستن از تاثیرات اعلام خبر توافق پکن و تغییر موضع ائتلاف عربی تلاش می کرد، مدیر سازمان سیا ناخرسندی واشنگتن را از استقلال سیاسی عربستان و ائتلاف عربی از واشنگتن، ابراز کرد. ویلیام برنز بعد از دیدار با مقامات عربستان سعودی گفت که دولت آمریکا نزدیک شدن به ایران و چین را هضم نکرده است و این مسئله ایجاب می کند آمریکا در معادلات خود در منطقه بازنگری کند.
واکنش مقامات آمریکایی به امضای توافقنامه پکن نشان داد ناخرسندی آنان از دستیابی عربستان به توافق با تهران پیش از آن که دولت آمریکا بتواند با ایران به توافق برسد، از ناخرسندی آنان از استقلال سیاسی ریاض از سیاست های واشنگتن به ویژه در موضوع قیمت گذاری نفت، کمتر نبوده است. به عبارت دیگر، واشنگتن میخواست خودش آغازگر چنین ابتکار عملی باشد و به عبارت دیگر، به جای چین نقش میانجی را بین تهران و ریاض بازی کند. اما اشتباه دولت بایدن این بود که هم پیمانان خود در منطقه را دست کم گرفت و منافع آنان را لحاظ نکرد.
ائتلاف عربی در منطقه (به ریاست عربستان) دیگر حاضر نیست هزینه اشتباهات سیاستمداران واشنگتن را بپردازد و به این نتیجه رسید که باید خودش درباره نقشی که در سیاست های منطقه ای ایفا می کند، تصمیم بگیرد در حالی که روابط خوب و طبیعی خود با آمریکا را حفظ می کند. از نظر این ائتلاف، اقدامات دولت آمریکا در زمینه خارج کردن حوثی ها از فهرست تروریسم، تحویل دادن افغانستان به طالبان، تلاش برای وارد کردن کشورهای عربی در جنگ اوکراین، درخواست از عربستان و متحدانش برای صدور نفت بیشتر به بازار با قیمتی که واشنگتن تعیین می کند و مشارکت ندادن کشورهای عربی در مذاکرات با ایران، سیاست هایی اشتباه بود.
عربستان سعودی با امضای توافقنامه پکن اعلام کرد در مسائل حاکمیتی و دفاعی و دیپلماتیک، مستقل شده و قصد دارد روابطش با ایران را با شروطی که تعیین کرده است، عادی کند. پس از آن امارات متحده عربی و بحرین نیز اعلام کردند روابط خود با نظام بشار اسد را عادی خواهند کرد. کشورهای عربی همچنین مراودات اقتصادی با چین و روسیه و تدریجا ایران را گسترش دادند که این مسئله زلزله ای در دولت و کنگره آمریکا ایجاد کرد. کاخ سفید تصور می کرد رابطه اش با عربستان و دیگر کشورهای عربی، رابطه تصمیم گیرنده و مجری است ولی ریاض ناگهان این معادله را به شکل رابطه دو کشور هم سطح، تغییر داد. این چیزی بود که حاکمان واشنگتن به آن عادت نداشتند.
عربستان سعودی با امضای توافقنامه پکن استقلال خود را اعلام کرد بدون آن که وارد تقابل با واشنگتن شود. همچنین ریاض تصمیم گرفت آنچه را به نفعش است انجام دهد بدون آن که از سیاست متحد خود واشنگتن انتقاد کند. علاوه بر این، مقامات سعودی بلافاصله پس از توافق پکن، از افزایش مبادلات تجاری با واشنگتن مثل خرید تعداد زیادی هواپیمای بوئینگ خبر دادند. تصمیم گیری مستقل ریاض در توافقنامه پکن، ضربه ای سیاسی به دولت آمریکا بود ولی قراردادهای تجاری، سود زیادی برای شرکت های آمریکایی داشت و همین مسئله، نقطه ضعف یا قوت هر دولتی است.
دیدگاه تان را بنویسید