در خاورمیانه چه خبر است؟
خاورمیانه در بیشتر طول زندگی ما یک منطقه پر از درگیری بوده است. در حال حاضر، ممکن است عصر تنشزدایی در حال طلوع باشد.
خاورمیانه وارد موسم حلوفصل اختلافات شده است.
به گزارش هممیهن به نقل از واشنگتنپست ، سعودیها با کمک چین در حال عادیسازی روابط با ایران هستند. امارات خصومت با ترکیه و قطر را متوقف کرده است. اعراب در حال احیای روابط با اسد هستند. اعتبار میانجیگری توافق عربستان و ایران هم به چین میرسد. اما، در واقع، نیروی محرک در منطقه، امارات متحده عربی است؛ معمار سیاست خارجی «عدم اختلاف».
به نظر میرسد جنگ داخلی یمن، یکی از بیرحمانهترین جنگهای قرن حاضر، به سمت یک راهحل باثبات پیش میرود، آن هم به لطف میانجیگری خستگیناپذیر تیم لندرکینگ، فرستاده ایالات متحده و امتیازات عربستانسعودی، کشوری که آمریکاییها (اغلب به دلایل خوب) دوست دارند از آن متنفر باشند. یمن هنوز میتواند دوباره با جنگ روبهرو شود، اما پس از یک سال آتشبس، سعودیها بالاخره مستحق اندک اعتباری هستند.
به گفته کاخ سفید، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، پس از تماس تلفنی هفته گذشته با محمد بنسلمان، ولیعهد، «از تلاشهای خارقالعاده عربستان سعودی برای پیگیری نقشه راه جامعتر برای پایان دادن به جنگ استقبال کرد و حمایت کامل ایالات متحده را از این تلاشها ارائه کرد». در اواخر سال ۲۰۲۱، سازمان ملل تخمین زد که این جنگ که توسط رهبر عربستان و با حمایت آمریکا آغاز شد، 377 هزار نفر را کشته یا گرسنه نگه داشته است.
جنگ داخلی سوریه حتی غمانگیزتر است. به گفته دیدهبان حقوق بشر سوریه، از سال ۲۰۱۱، این درگیری بیش از 500هزار کشته برجای گذاشته و حدود ۶ میلیون نفر از این کشور مهاجرت کردهاند. اما این درگیری اسفبار فاقد میانجی یا نقشه راه ایالات متحده برای حل است؛ بنابراین کشورهای عربی بهتنهایی در حال انجام توافقهای جداگانه هستند. وزیر خارجه عربستان این هفته برای اولین بار از سال ۲۰۱۱ به دمشق سفر کرد. در ماجرای سوریه خستگی بر تن سیاستگذاران آمریکایی مانده که پس از تلاشهای دیپلماتیک ناموفق بیشماری قابل درک است.
ما به جای یک سیاست، تحریمهایی را علیه رئیسجمهور بشار اسد اعمال کرده و از هرگونه عادیسازی با او خودداری کردهایم. تحریمها ممکن است باعث شود اعضای کنگره احساس بهتری داشته باشند، و آنها کمی اهرم فشار به ما میدهند، اما هیچ کاری برای کاهش رنج سوریه انجام نمیدهند. این رویکرد من را به یاد نبود سیاست مشخص در آمریکا در قبال عراقِ صدام حسین میاندازد. توصیف نقش مناسب ایالات متحده در سوریه آسان است، اما اجرای آن بسیار دشوار است. اول از همه، ما یک تعهد اخلاقی داریم که به کردهای سوریه کمک کنیم - که نجیبانه برای نابودی داعش جنگیدند و جان باختند - تا جایی در سوریه فدرال آینده پیدا کنند. آسیبپذیری متحدان کُرد ما زمانی نشان داده شد که یک حمله پهپادی، احتمالاً از ترکیه، ژنرال مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای سوریه دموکراتیک تحت رهبری کردها را در این ماه در سلیمانیه عراق ترور کرد. برای محافظت از متحدان کُرد خود در سوریه آینده، ایالات متحده باید با شرکای منطقهای خود در امارات متحده عربی، اردن و عربستان سعودی همکاری کند. امیدوارم دیپلماسی محرمانه از قبل آغاز شده باشد. جهان به نیروهای دموکراتیک سوریه بدهکار است. پس از غلبه بر داعش، این شبهنظامیان مسئولیت اسکان زندانیان این گروه تروریستی را برعهده گرفتند که در صورت آزاد شدن، هر کشوری در اروپا و جهان عرب را تهدید خواهند کرد. بیتوجهی به نیروهای دموکراتیک سوریه پس از دادن 12هزار کشته در نبرد با داعش بسیار عجیب است.
خاورمیانه در بیشتر طول زندگی ما یک منطقه پر از درگیری بوده است. در حال حاضر، ممکن است عصر تنشزدایی در حال طلوع باشد؛ به استثنای غمانگیز درگیری پایانناپذیر اسرائیل و فلسطین. سیستم عامل جدید را میتوان در دو جمله خلاصه کرد: دوست پیدا کنید، پول درآورید. دولت بایدن نیز پس از دههها جنگ آمریکا در منطقه، دیپلماسی را دوباره میآزماید. ما با عراقیها، لبنانیها، اماراتیها، کُردها، سعودیها و شاید در نهایت با برخی از سوریها نیز معامله میکنیم. برخی از شرکای ما ناپسند هستند، اما این بخشی از دیپلماسی است. ما چندین دهه جنگهای کریه داشتهایم. وقت آن است که آرامش و صلحی کریه داشته باشیم.»
دیدگاه تان را بنویسید