کد خبر: 610401
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۱ ۱۷:۴۰:۵۹
| |

جمهوری اسلامی تشریح کرد:

خسران ایران در اثر تعامل با طالبان؛ نه با عزت سازگار است، نه با مصلحت

متأسفانه امروز در اثر ضعف دیپلماسی خارجی ما که از چند سال قبل هنگامی که تصمیم گرفته شد با طالبان علیرغم سوابق سیاهی که داشت تعامل شود، دچار خسران زیادی شده‌ایم.

خسران ایران در اثر تعامل با طالبان؛ نه با عزت سازگار است، نه با مصلحت
کد خبر: 610401
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۱ ۱۷:۴۰:۵۹

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «نه عزت، نه حکمت و نه مصلحت» این گونه آورده است: داستان جمهوری اسلامی ایران و افغانستان تحت سلطه طالبان، می‌توانست بدون مواجه شدن با گره‌های کوری که امروز سر برآورده‌اند، سرنوشتی روشن داشته باشد.

متأسفانه امروز در اثر ضعف دیپلماسی خارجی ما که از چند سال قبل هنگامی که تصمیم گرفته شد با طالبان علیرغم سوابق سیاهی که داشت تعامل شود، دچار خسران زیادی شده‌ایم. طالبان، با پرونده مالامال از عملکرد‌های تروریستی حتی علیه دیپلمات‌های ایرانی در مزارشریف و به شهادت رساندن حجت‌الاسلام عبدالعلی مزاری رئیس حزب وحدت اسلامی متشکل از شیعیان افغانستان فاقد صلاحیت تعامل با ایران است. حکومت خودخوانده طالبان با اینکه پیوسته از ایران امتیاز می‌گیرد، گستاخی هم می‌کند.

سخنان سخیف و سرتاسر اهانت یکی از مجریان تلویزیون کابل در حاشیه سخنان وزیر امور خارجه کشورمان که به سرپرست وزارت خارجه حکومت خودخوانده طالبان گفته است «جمهوری اسلامی ایران دولتی را در افغانستان به رسمیت خواهد شناخت که همه‌شمول باشد» نمونه‌ای از گستاخی طالبان در تعامل با ایران را به رخ می‌کشد.

این مجری تلویزیون با استفاده از الفاظ سخیف و رکیک ضمن اهانت به تمام مسئولین نظام جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، بر روی دو نکته تأکید می‌کند؛ یکی اینکه ایرانی‌ها حق دخالت در امور افغانستان را ندارند، زیرا حکومت طالبان خواست مردم افغانستان است و دیگر اینکه به تعبیر او وقتی امارت اسلامی افغانستان – یعنی حکومت خودخوانده طالبان – قوی شود ایران را هم در افغانستان ادغام می‌کند!

نکته اول یک دروغ آشکار است. زیرا اولاً مردم افغانستان سلطه طالبان را نپذیرفته‌اند. آن‌ها با شروع سلطه طالبان، فوج فوج به کشور‌های دیگر مهاجرت می‌کنند و حضور میلیون‌ها نفر از اتباع افغانستان در ایران که ما به چشم خود می‌بینیم شاهد صادق این واقعیت است. اعتراضات فراگیر مردم افغانستان چه در داخل و چه در خارج آن کشور به طالبان، دلیل دیگر نامشروع بودن حاکمیت طالبان بر این کشور است.

ثانیاً طالبان بدون مراجعه به آراء عمومی و صرفاً با تکیه بر زور و اسلحه و البته در چارچوب تبانی با آمریکا توانسته بر افغانستان مسلط شود و در ۲۱ ماه گذشته که حاکمیت خودخوانده‌اش را بر این کشور ادامه داده برخلاف تمام موازین بین‌المللی و حقوق انسانی عمل کرده و نشان داده که صلاحیت اداره یک کشور را ندارد. به همین دلیل است که هنوز هیچ کشوری حاکمیت طالبان را به سمیت نشناخته است. ثالثاً آنچه وزیر امور خارجه کشورمان گفته، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان است نه دخالت در امور آن کشور.

به رسمیت شناخته نشدن حکومت خودخوانده طالبان بر افغانستان به معنای نامشروع بودن این حکومت است. با توجه به این واقعیت، اکنون سؤال اینست که دولت جمهوری اسلامی ایران چگونه به یک حکومت نامشروع امتیازاتی می‌دهد که معمولاً به حکومت‌های قانونی و مشروع داده می‌شوند؟

اعزام نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان به عنوان سرپرست سفارت ایران در کابل، تحویل دادن سفارت افغانستان در تهران به نمایندگان طالبان، دعوت کردن از نماینده طالبان برای شرکت در مراسم رسمی عید فطر با حضور رئیس جمهور، دیدار‌های مکرر مسئولان ایرانی حتی در سطح وزیر امور خارجه با عناصر طالبان، پذیرفتن حضور نمایندگان طالبان در اجلاسیه‌های منطقه‌ای همسایگان افغانستان و…. نمونه‌هائی از امتیازاتی هستند که جمهوری اسلامی ایران به گروه طالبان با آن سابقه سیاه و پرونده تروریستی و عملکرد‌های ضدانسانی داده است.

شگفت انگیز اینکه علیرغم اعطای اینهمه امتیازات، گروه طالبان با گستاخی تمام از یکطرف زیر بار انجام وظایف قانونی خود در قبال ایران از جمله دادن حقابه هیرمند به مردم سیستان نمی‌رود و از طرف دیگر سخیف‌ترین اهانت‌ها را نثار مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران می‌کند و حتی ایران را به ضمیمه کردن به خاک افغانستان تهدید می‌نماید!

شگفت انگیزتر اینکه مسئولان ایرانی هیچ عکس‌العملی در برابر این گستاخی نشان نمی‌دهند. این روش، نه با عزت سازگار است نه با حکمت و نه با مصلحت. آیا حضرات در انتظار ظهور مجدد پدیده شرم‌آوری همچون یورش محمود افغان هستند؟!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها