کد خبر: 611699
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۸ ۱۱:۴۳:۰۴
| |

انتخابات 2024 آمریکا رنگ‌وبوی انتخابات 2016 را دارد؟

روزنامه نیویورک‌تایمز نوشته که این روزها رنگ و بوی احساسی که در سال 2016 در آمریکا شیوع یافته بود، دوباره به شدت به مشام می‌رسد.

انتخابات 2024 آمریکا رنگ‌وبوی انتخابات 2016 را دارد؟
کد خبر: 611699
|
۱۴۰۲/۰۲/۱۸ ۱۱:۴۳:۰۴

روزنامه نیویورک‌تایمز نوشته که این روزها رنگ و بوی احساسی که در سال 2016 در آمریکا شیوع یافته بود، دوباره به شدت به مشام می‌رسد.

به گزارش شفقنا، در این یادداشت که به قلم راس دوتات ستون‌نویس روزنامه نیویورک‌تایمز به رشته تحریر درآمده می‌خوانیم:

از حول و حوش زمانی که دونالد ترامپ کارزار انتخاباتی جدید خود را آغاز کرده، صحبت‌های زیادی در مورد این‌که چگونه جمهوری‌خواهان ضدترامپ با امتناع از رویارویی مستقیم با او و مشایعت ترامپ برای طی کردن مسیر نامزدی نهایی حزب دوباره مانند سال 2016 شکست را پذیرفته‌اند، ‌در فضای سیاسی آمریکا مطرح شده است.

این برداشت البته از دو جهت اشتباه به نظر می‌رسید. اول این که برخلاف سال 2016، جمهوری‎خواهان ضدترامپ یک جایگزین منحصر به فرد و محبوب مانند ران دیسانتیس فرماندار فلوریدا داشتند که بر پایه نظرسنجی‌های انجام‌شده رقابتی نزدیک با ترامپ داشت و از هر رقیب دیگری جلوتر بود. دومین دلیل هم این که برخلاف سال 2016 بیشتر رای‌دهندگان مرحله مقدماتی جمهوری‌خواهان در حال حاضر سابقه حمایت از ترامپ در دو انتخابات سراسری را دارند که باعث می‌شود ترامپ از نظر آن‌ها چندان مناسب ریاست‌جمهوری جلوه نکند.

ترکیب این دو واقعیت با هم مسیر نیروهای ضدترامپ را به اندازه کافی روشن و مشخص جلوه می‌داد: هر چه زودتر باید پشت سر دیسانتیس متحد شد و با استفاده از خستگی ترامپ به محو شدن آهسته او امیدوار بود و کمک کرد.

من اما در این میان اعتراف می‌کنم که تماشای سقوط دیسانتیس در نظرسنجی‌های اولیه و مشاهده واکنش جمهوری‌خواهان و رسانه‌ها به این اتفاق باعث شده بسیاری به نوعی به رقابت‌های 2016 فلاش‌بک بزنند. در حقیقت حالا که هفت سال از آن روزها گذشته،  واضح است که بسیاری از دینامیسم‌های اساسی که موجب انتخاب ترامپ به عنوان نامزد نهایی حزب شد، هنوز هم در جریان هستند.

بیایید شماری از این دینامیسم‌های منجر به انتخاب دونالد ترامپ را بشماریم. اول این که کمپین دیسانتیس علیه ترامپ محدودیت‌های ایدئولوژیک زیادی دارد. نیت کوهن در ارزیابی‌هایش از مبارزات اخیر دسانتیس این نکته را مهم‌ترین مساله کمپین او عنوان کرده است. طبق ارزیابی این کارشناس سیاسی؛ دیسانتیس یک سال اخیر را صرف به دست آوردن پیروزی‌های قانونی مطابق با راست‌گرایی مرسوم ارتدوکس کرده. مسیری که پیش‌تر در سال 2016 تد کروز نیز آن را پیموده بود و در نهایت هم به دلیل محدودیت‌های ایدئولوژیک کمپینش عرصه را به ترامپ واگذار کرده بود. رای‌دهندگان مقدماتی جمهوری‌خواه درست است که ذهن‌شان را ماتریسی از مواضع محافظه‌کارانه پر کرده، اما این برای غلبه بر جذابیت شخصیت و پرسونای ترامپ کافی نیست و نمی‌تواند به کمپین علیه او رونق دهد.

دومین دینامیسمی هم که در سال 2016 منجر به انتخاب ترامپ شد، عدم تناسب و تطابقی است که بین محافظه‌کاری فرهنگی و طبقه حامیان مالی کمپین‌های ضدترامپ وجود دارد. بخشی از مزیت دیسانتیس امروز در قیاس با وضعیت کروز در سال 2016 این است که به نظر او حامیان مالی بزرگ‌تری را در حزب جلب و جذب کرده است. اما بسیاری از این حامیان مالی واقعاً خواهان جنگ فرهنگی نیستند. آن‌ها شاید مانند بقیه جمهوری‌خواهان با حرکاتی که علیه بیداری عمومی صورت می‌گیرد، همراهی می‌کنند، ولی از جنگ‌های زرگری سطحی و نبردهای دیزنی‌وار متنفرند و معمولا طرفدار حق انتخاب مردم هستند. بنابراین حرکات محافظه‌کارانه اجتماعی از قبیل امضای ممنوعیت شش هفته‌ای سقط جنین فلوریدا که دیسانتیس نمی‌تواند نادیده بگیرد، حامیان مالی جمهوری‌خواه را ممکن است به فکر وادارند که چرا دسته‌چک‌هاشان را برای انتخاب کسی مثل نیکی هیلی یا حتی گلن یانگکین از جیب درنیاورند؟

این خود منجر به دینامیسم سومی می‌شود که می‌تواند یک بار دیگر هم تکرار شود: مشکل هماهنگی در میان حزب جمهوری‌خواه.  یادتان است که وقتی احساس شد که باید برنی سندرز از بین نامزدهای حزب دموکرات بیرون انداخته شود، چگونه همه رقبای جو بایدن ناگهان از رقابت های ریاست جمهوری کنار کشیدند؟ یادتان نرفته که در سال 2016 این اتفاق در میان جمهوری‌خواهان رخ نداد؟ خب، اگر شما یک پایگاه مالی ضدترامپ دارید که از دیسانتیس ناراضی است و مایل است روی نامزدهایی مانند نیکی هیلی و سناتور تیم اسکات سرمایه‌گذاری کند، آیا راه حل آسان این نیست که این اتفاق صورت بگیرد و دورهم‌نشینی این چند نامزد ضدترامپ در نهایت باعث شکستن آرای آن‌ها و پیروزی ترامپ در روندی شبیه سال 2016 نشود؟!

با این حال باز هم برخی از اتاق‌های فکر بر این باورند که ترامپ در حال حاضر حرکتی غیرقابل توقف دارد. این نشان‌دهنده گرایش دیگری است که پیروزی ترامپ در آن بار اول را هم به ارمغان آورد و چیزی نیست مگر سرنوشت‌گرایی عجیب جمهوری‌خواهان حرفه‌ای. گروهی که در سال 2016 از باور «او نمی‌تواند برنده شود» به زودی به باور «او را نمی‌توان متوقف کرد» تغییر عقیده دادند. اتفاقی که بعید نیست این بار هم روی دهد!

تحت تأثیر این دیدگاه، دوباره مانند سال 2016 بسیاری به این باور رسیده‌اند که ترامپ این بار در انتخابات عمومی پیروز نخواهد شد و در اثر این اتفاق جمهوری‌خواهان به سادگی از شر او راحت خواهند شد. فرضی که قبلا یک بار اشتباه از کار درآمده و بنابراین بعید نیست دوباره اشتباه عمل کند. و حتی اگر این‌طور هم نباشد، چگونه می‌دانید- و به این اطمینان رسیده‌اید- که او در سال 2028 بازنخواهد گشت؟

آخرین پویایی مشابه سال 2016 هم این است که رسانه‌ها و جریان اصلی مطبوعات هم‌چنان ترامپ را می‌خواهند و در عین این که خود را مدافع دموکراسی می‌دانند، می‌خواهند از نمایش ترامپ لذت ببرند. بنابراین، رقبای ترامپ نه تنها باید در برابر قدرت خود این مرد، بلکه باید با اهداف و انگیزه‌هایی بسیار فراتر مبارزه کنند…

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها