کد خبر: 615168
|
۱۴۰۲/۰۳/۰۸ ۱۶:۰۰:۰۰
| |

گزارش روزنامه اعتماد از وضعیت سوریه، ۱۲ سال بعد از آغاز جنگ داخلی:

در سوریه بشار اسد همه جا حضور دارد!

اعتماد نوشت: در فواصل کوتاه روی همه دیوارها تصاویر بشار اسد، نصب شده است. بشار اسد با لباس نظامی، با لباس غیرنظامی، با کراوات، بدون کراوات، ایستاده، نشسته. در تمام طول مسیر، در همه جای شهر و حتی شهرهای دیگر سوریه هم وضع به همین منوال است. بشار اسد در همه جا حضور دارد.

در سوریه بشار اسد همه جا حضور دارد!
کد خبر: 615168
|
۱۴۰۲/۰۳/۰۸ ۱۶:۰۰:۰۰

شهاب شهسواری- از همان ابتدای سفر برای گروه مشخص است که به سوی یک مقصد ویژه حرکت می‌کنند، زمانی که کارت‌های پرواز را دریافت می‌کنیم روی همه کارت‌ها یک اسم نوشته‌ شده است: «ابوصادق». من و همسفرانم در سفر به سوریه همگی یک نام داریم. ۱۲ سال بعد از آغاز جنگ داخلی در سوریه، فرصتی به دست آمده تا وضعیت این کشور بحران‌زده را از نزدیک ببینیم. در طول سال‌های گذشته مطالب زیادی در مورد سوریه خوانده‌ام و نوشته‌ام اما این نخستین‌بار است که فرصت می‌کنم سوریه جنگ‌زده را از نزدیک ببینم. این کشور برای بیش از یک دهه کانون بحران در منطقه بود و جنگ خانمان‌سوزی را به خود دیده است که باعث آواره شدن نیمی از جمعیت این کشور و کشته شدن صدها هزار نفر شده است. انتظار ندارم که در این سفر بتوانم همه رازهای این بحران خونین را کشف کنم، اما امیدوارم که بتوانم در پایان سفر از وضعیت کنونی سوریه و عواملی که باعث بروز این بحران شد، درک بهتری پیدا کنم.

به گزارش اعتماد، نخستین مقصد من و همراهانم در سفر دمشق، پایتخت سوریه است. دمشق شهری است که ابن‌بطوطه در قرن هفتم آن را در سفرنامه‌اش از «بهترین و زیباترین شهرهای جهان» می‌خواند و از سفرنامه ابن جبیر در موردش این‌چنین نقل می‌کرد: «دمشق بهشت شهر و مطلع نور تابان آن است. این شهر تا آنجا که ما جسته‌ایم و دیده‌ایم خاتمه بلاد اسلام و عروس شهرها است. ...آب در این شهر چندان است که پنداری خاک از فراوانی آب به تنگ آمده و مشتاق تشنگی است... غوطه سرسبز آن از سمت مشرق تا چشم کار می‌کند امتداد دارد و در هر یک از چهار جهت آن که بنگری، کران تا کران خرمی و سرسبزی خواهی دید و چه خوش گفته‌اند که اگر بهشت در زمین باشد دمشق جز آن است و اگر در آسمان باشد این شهر نظیر و مقابل آن است.» در این سفر از نزدیک خواهم دید که با بهشتی که در کتاب‌های گذشتگان آمده است مواجه می‌شوم یا با دوزخی که در اخبار این سال‌ها خوانده‌ام.

ماجرای نفت

در صف کارت پرواز فرودگاه تهران با یک آشنای قدیمی مواجه می‌شوم، از او در مورد وضعیت کنونی سوریه سوال‌هایی می‌پرسم. می‌گوید که برای کار به سوریه می‌رود، آنجا در شرکت مشاوره کار می‌کند که در حفاری چاه‌های نفت در استان حمص سوریه مشارکت دارد. با استانداردهای خاورمیانه و غرب آسیا تولید نفت سوریه چندان زیاد محسوب نمی‌شود. پیش از آغاز جنگ داخلی در سوریه این کشور روزانه کمی بیشتر از ۴۰۰ هزار بشکه نفت تولید می‌کرد که نزدیک به ۱۵۰ هزار بشکه از آن صادر می‌شد. با توجه به حجم کوچک اقتصاد سوریه، همین میزان صادرات نفت کمک بزرگی به اقتصاد سوریه بود. بعد از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ مناطق شرقی سوریه که میادین اصلی نفتی در آن واقع شده است به سرعت از سلطه دولت مرکزی خارج شد و دراختیار گروه‌های مسلح مخالف قرار گرفت. این میادین نفتی اکنون در مناطق تحت سلطه گروه‌های مسلح کرد با حمایت امریکا قرار دارد و مقام‌های دولت سوریه می‌گویند که امریکایی‌ها نفت تولیدی در شرق سوریه را غارت می‌کنند.   در سوریه می‌فهمم که گاهی امریکایی‌ها و کردها با واسطه‌هایی نفت تولیدی در خاک سوریه را به دولت سوریه می‌فروشند. دوست قدیمی‌ام می‌گوید که مناطقی که در استان حمص، تحت کنترل دولت سوریه چاه‌های جدید حفر می‌شود هنوز به درستی اکتشاف نشده‌اند و نفت چندانی از آنجا استحصال نمی‌شود. به جز صنعت نفت، ایرانی‌ها در حوزه‌های دیگری هم در سوریه فعال هستند. پروژه‌های نیروگاهی و معادن فسفات سوریه حوزه‌های مهم فعالیت ایرانی‌ها در سوریه است.

بازگشت به گذشته

پرواز از تهران به سمت دمشق با یک پرواز چارتری سوری انجام می‌شود. فاصله از فرودگاه امام خمینی(ره) تا فرودگاه بین‌المللی دمشق ۲ ساعت است. جنگ در سوریه چند سالی است که عملا تمام شده است و جز حادثه‌های گاه و بیگاه امنیتی و حمله گسترده ترکیه از شمال به خاک سوریه، اتفاق مهم دیگری در سال‌های اخیر رخ نداده است. انتظار چندانی از مواجهه با سوریه ندارم، اما فرودگاه بین‌المللی دمشق از سطح انتظارم هم پایین‌تر است، گویا به چند دهه قبل برگشته‌ام. ساختمان فرودگاه دمشق مشابه یک ترمینال اتوبوس در یک شهر کوچک ایران است، بیرون فرودگاه تعداد کمی خودرو پارک شده‌اند، خودروهایی که کهنگی و فرسودگی از سر و روی آنها می‌بارد. در دمشق زمان ایستاده است، خبری از خودروهای نو و جنب و جوش فرودگاه پایتخت یک کشور نیست.  چیزی که در فرودگاه دمشق یادآور خانه است تاکسی‌های زرد رنگ پراید است که به تعداد زیاد از فرودگاه گرفته تا سطح شهر دیده می‌شوند. تولیدکنندگان خودروی ایرانی در سوریه کارخانه دارند و تا پیش از آغاز جنگ داخلی محصولات ایرانی را در این کشور تولید می‌کردند. فرودگاه در استان ریف دمشق واقع شده است، استان بزرگی که استان کوچک‌تر دمشق را که پایتخت در آن واقع شده است، احاطه کرده است. ریف دمشق در دوران بحران یکی از اصلی‌ترین مراکز درگیری مسلحانه میان مخالفان و دولت سوریه بود. امروز دیگر خبری از درگیری‌های نظامی نیست، اما ایست‌های بازرسی ارتش در چند نقطه تا شهر دمشق عبور و مرور خودروها را بررسی می‌کنند. نحوه برخورد ایست‌های بازرسی نشان می‌دهد که چندان نگرانی امنیتی زیادی وجود ندارد و نیروهای ارتش بازرسی چندانی انجام نمی‌دهند.

نماد همیشه در چشم سوریه

از درون فرودگاه با یک پدیده منحصر به فرد در سوریه مواجه می‌شوم، در فواصل کوتاه روی همه دیوارها و هر جایی که امکان نصب عکس وجود داشته‌ باشد تصاویر بشار اسد، رییس‌جمهور سوریه نصب شده است. بشار اسد با لباس نظامی، با لباس غیرنظامی، با کراوات، بدون کراوات، ایستاده، نشسته. در تمام طول مسیر، در همه جای شهر و حتی شهرهای دیگر سوریه هم وضع به همین منوال است. بشار اسد در همه جا حضور دارد؛ در ادویه‌فروشی‌ها، نانوایی‌ها، سلمانی‌ها، کنار خیابان‌ها، روی دیوار مراکز دولتی، کنار اماکن مقدس و کنار اماکن تاریخی، جایی نیست که تصویری از بشار اسد نصب نشده ‌باشد، اما عکس‌های رییس‌جمهور هم رنگ و رو رفته است، اینجا هیچ چیز به نظر تازه نمی‌رسد. 

به مناسبت حال ممکن است تصاویر دیگری هم در کنار بشار اسد باشد. تک و توک مجسمه‌ها و تصاویری از حافظ اسد، رییس‌جمهور فقید و پدر او در شهر دیده می‌شود، در نزدیکی حرم حضرت زینب(س) و فرودگاه تصاویر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هم در کنار تصاویر بشار اسد دیده می‌شود و در نزدیکی حرم حضرت رقیه(س) تصاویر سید حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان در کنار تصاویر اسد نقش بسته است. روی کرکره‌های تمام مغازه‌های شهر هم به صورت یک‌دست نقش پرچم سوریه نقاشی شده است.

شهر خاموش

جنگ یک دهه‌ای تقریبا همه زیرساخت‌های سوریه را نابود کرده است، فارغ از اینکه میادین نفتی سوریه دراختیار چه کسی باشد، نیروگاه‌های برق سوریه هم بر اثر جنگ ازبین رفته‌اند. در مسیر فرودگاه تا مرکز شهر دمشق، روی سقف برخی خانه‌ها پنل‌های بزرگ خورشیدی خودنمایی می‌کند. اینجا هر کسی دستش به دهانش برسد روی سقف خانه‌اش یک نیروگاه کوچک خورشیدی درست کرده است تا به کالایی نایاب در سوریه دسترسی داشته ‌باشد: انرژی. شب که می‌شود از پنجره هتل می‌توان بخشی از شهر را که در دامنه کوه قرار دارد مشاهده کرد، تک و توک ساختمان‌هایی هستند که چراغ‌های‌شان روشن است. 

بسته به محله‌های مختلف در دمشق ساعات خاموشی متفاوت است، آنها که خوشبخت‌تر باشند در هر ۶ ساعت از روز دو ساعت برق دارند، اما برای برخی محله‌ها هر ۶ ساعت فقط یک ساعت برق وصل می‌شود. رستوران‌ها، هتل‌ها، فروشگاه‌ها و خانه‌هایی که ثروت بیشتری داشته ‌باشند برق اشتراکی از ژنراتورهای محلی می‌خرند تا در تمام روز برق داشته ‌باشند، اما اکثر شهروندان از این موهبت برخوردار نیستند. قیمت یک لیتر بنزین در سوریه نزدیک به ۴ دلار و گازوییل هم لیتری ۹۰ سنت است، حدود ۱۵۰ برابر قیمت سوخت یارانه‌ای در ایران. در اوضاع اقتصادی جاری سوریه، انرژی کالای بسیار لوکسی محسوب می‌شود. در محله‌های ثروتمندتر شهر، رستوران‌ها و فروشگاه‌های مدرنی است که تا نیمه شب پذیرای جوانان قشر مرفه‌تر سوریه هستند.

مخروبه‌های جوبر

یکی از نخستین نقاطی که در دمشق بازدید می‌کنیم، شهرک جوبر است. یکی از مناطق شهر دمشق بزرگ، چسبیده به شهر قدیم دمشق. جوبر پیش از بحران سوریه منطقه‌ای مسکونی با نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر جمعیت بود و در محل روستایی کهن به همین نام بنا شده است. نام جوبر در قرون نخست پس از میلاد مسیح در تلمود به عنوان یکی از محل‌های زندگی یهودیان شام آورده شده است. از میدان عباسیین، یکی از میادین اصلی شهر دمشق تا جوبر، کمتر از ۱۰ دقیقه راه است. در مسیر کم‌کم مخروبه‌های جنگ، ساختمان‌های فروریخته و آثار گلوله‌ها و ترکش‌ها روی دیوارها از پنجره خودرو معلوم می‌شود. شهرک جوبر بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ تحت سلطه گروه‌های مسلح مخالف که محلی‌ها به آنها «مسلحین» می‌گویند، قرار داشت. این منطقه وسیع مسکونی اکنون به خرابه‌ای خالی از سکنه تبدیل شده است، هیچ ساختمانی در این منطقه از بمباران جان سالم به در نبرده است و منطقه به شهر ارواح بدل شده است. از ۱۰۰ هزار ساکن پیش از بحران جوبر، دیگر هیچ کس اینجا نیست، از ساختمان‌های مسکونی کم و بیش فقط ستون‌های بتنی به جا مانده است که به سختی بخشی از سقف‌ها را نگه داشته‌اند.

۵ سال بعد از پایان جنگ در این منطقه و خروج مسلحین، هیچ نشانه‌ای از بازسازی در جوبر دیده نمی‌شود، انگار قرار نیست آثار جنگ از اطراف دمشق هرگز پاک شود و ساکنان به خانه‌های‌شان بازگردند. حتی منطقه هنوز پاکسازی هم نشده است، افسر ارتش به گروه ما هشدار می‌دهد که درون خانه‌ها وارد نشویم، چراکه ممکن است هنوز تله انفجاری یا بمب‌های عمل‌نکرده از زمان جنگ در آنها باقی مانده ‌باشد. افسر ارتش سوریه که قرار است در مورد وضعیت منطقه برای ما توضیح بدهد، وقتی دوربین‌ها و تلفن‌های همراه را می‌بیند، مردد می‌شود، می‌گوید اگر کسی تصویربرداری کند، حاضر به حرف زدن نیست. واضح است که علی‌رغم پایان جنگ، هنوز نگران خانواده و اطرافیانش است و نمی‌خواهد تصویری از او در حال صحبت در مورد مسلحین منتشر شود. آخر از حرف زدن منصرف می‌شود و افسر دیگری که لباس غیرنظامی پوشیده است به شرط عدم تصویربرداری حاضر می‌شود در مورد منطقه توضیح بدهد.

شهرک جوبر یکی از مناطق حساسی است که دو سال بعد از آغاز بحران سوریه به تصرف مسلحین در می‌آید. گروه‌های مخالف از اینجا به سادگی می‌توانستند شهر قدیم دمشق را هدف قرار دهند. زیر ساختمان‌های این منطقه شبکه‌ای از تونل‌های زیرزمینی برای لجستیک و جابه‌جایی نیروها ایجاد شده است. گفته می‌شود که استراتژی حفر تونل را مسحلین سوریه با واسطه از استراتژی‌های محور مقاومت و ایرانی‌ها آموخته‌اند. سال ۲۰۱۲ و کمتر از یک سال بعد از آغاز بحران سوریه، گروه حماس که در مبارزه با اسراییل تحت حمایت ایران قرار داشت، در سوریه از معارضان حمایت کرد و دفاتر خود را در این کشور تعطیل کرد، از همان زمان برخی گروه‌های فلسطینی با گروه‌های مسلح مخالف حکومت سوریه متحد شدند. اردوگاه پناه‌جویان فلسطینی به نام یرموک در نزدیکی دمشق، یکی از محل‌های اصلی درگیری در سوریه بود، جایی که جبهه خلق برای آزادی فلسطین در کنار ارتش سوریه با گروه‌های مسلح دیگر مبارزه می‌کرد. گفته می‌شود که در چارچوب همین فعل و انفعالات بود که گروه‌های مسلح مخالف دولت اسد با استراتژی حفر تونل آشنا شدند.

در مجموع مناطق تحت کنترل مسلحین در شرق دمشق و غوطه شرقی، نزدیک به ۳۵ کیلومتر تونل حفر شده است. یکی از ورودی‌های اصلی تونل در جوبر دست کم دو متر عرض و دو متر ارتفاع دارد، درون تونل با ستون‌های فولادی تقویت شده است، افسر ارتش می‌گوید که این ستون‌ها در واقع تیرهای چراغ برقی هستند که از غوطه شرقی به اینجا آورده‌ شده‌اند. این تونل‌ها بخشی به سمت شرق، منطقه عین ترما و غوطه شرقی در ریف دمشق کشیده‌ شده‌اند و بخشی برای نفوذ به مرکز شهر قدیم دمشق به سمت غرب امتداد یافته‌اند. گروه‌های مسلح با استفاده از همین تونل‌ها چند بار از دروازه‌های پایتخت عبور کردند و برای تصرف پایتخت تلاش کردند.

عقیل، از شهروندان ایرانی ساکن دمشق می‌گوید که بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ که اطراف دمشق تحت تصرف مسلحین بود، نگرانی از تصرف پایتخت به ‌شدت زیاد بود. مسلحین از مناطقی مانند جوبر و کفر سوسه، بارها تلاش کردند تا شهر را تصرف کنند. در این دوران زندگی در دمشق با اختلال جدی مواجه شده‌ بود و گاهی برای ساعت‌ها حتی یک خودرو هم در خیابان‌ها مشاهده نمی‌شد. عقیل می‌گوید که کنار سفارت ایران در سوریه یک تانک پارک شده‌ بود و به محل‌هایی را که از پشت سفارت به سمت شهر حمله می‌شد، حمله می‌کرد. محاصره دمشق و حملات به پایتخت سوریه تا سال ۲۰۱۸ ادامه داشت. ارتش از سال ۲۰۱۷ به تدریج مسلحین را در اطراف دمشق محاصره و حملات سنگینی را علیه آنها آغاز کرد. تخریب‌های گسترده در این مناطق حاصل حملات ارتش سوریه در دو سال پایانی محاصره دمشق برای بازپس‌گیری این مناطق از مسلحین است. گروه‌های مسلح مختلفی در این مناطق حضور داشتند. جیش‌الاسلام، فیلق الرحمن و جبهه النصره ازجمله گروه‌های اصلی بودند که جوبر را تحت تصرف خود داشتند.

گلدان‌های پشت پنجره

آن سوی جاده به سمت شرق، منطقه عین ترما قرار گرفته است. اینجا برخلاف جوبر، زندگی دوباره جریان دارد، مغازه‌ها باز شده‌اند و خانواده‌ها عمدتا به این مناطق بازگشته‌اند. اما برخی مناطق عین ترما هم مانند جوبر در درگیری‌ها با خاک یکسان شده‌اند. در میان خانه‌های تخریب شده عین ترما، پشت یکی از پنجره‌های یک مجتمع ساختمان نیمه مخروبه، نرده‌هایی نصب شده و گلدان‌هایی کنار پنجره قرار دارد. دیدن قطعات فلزی در یک ساختمان و چارچوب در و پنجره، در میان مخروبه‌ها چیز عجیبی است. در بخش‌های تخریب شده شهر، دیگر اثری از قطعات فلزی نیست، پیداست که تمامی ضایعات، فلزات، چارچوب‌های در و پنجره از این مناطق غارت شده‌اند. هر خانواده تا جایی که می‌توانست با خود چیزهایش را برده است، اما بعید است که کندن چارچوب‌های در و پنجره کار خانواده‌ها باشد. به نظر می‌رسد که بعد از آزادسازی مناطق از دست مسلحین، برنامه‌ای سازمان یافته برای غارت ضایعات در منطقه شروع شده‌ باشد.

با حضور ایست‌های بازرسی ارتش، بعید است که غارت ضایعات توسط افراد عادی انجام شده‌ باشد و به نظر می‌رسد افرادی با نفوذ به صورت سازمان یافته با استفاده از ماشین‌آلات سنگین ضایعات فلزی را جمع‌آوری کرده‌ باشند. عرفان، که پیش از این به عنوان نیروی مدافع حرم در سوریه جنگیده است، می‌گوید که تمامی خانه‌ها در این مناطق کولر گازی داشته‌اند و اگر امروز اثری از این کولرها دیده نمی‌شود به این خاطر است که بعدا آنها را غارت کرده‌اند. ساکن خانه‌ای که پشت پنجره‌اش گلدان چیده شده، با دیدن گروه پایین می‌آید. در میان این همه ساختمان مخروبه یک خانواده به خانه‌اش بازگشته است. خالد غنوم، نام ساکن این خانه است که بعد از سال‌ها آوارگی به خانه بازگشته است. او یک راننده تاکسی در دمشق است. می‌گوید زمانی که مسلحین منطقه را تصرف کردند او و خانواده‌اش را از خانه‌اش بیرون کردند. او مجبور شده برای زندگی به مرکز عین ترما برود، جایی که به گفته خالد به دلیل افزایش تعداد مهاجران در طول سال‌های اخیر اجاره خانه در آن به‌ شدت افزایش یافته است.

بسیاری از کسانی که در این مناطق زندگی می‌کردند، اکنون یا به مرکز عین ترما رفته‌اند یا به جاهای دورتر پناه برده‌اند. براساس آمار منتشره از سوی سازمان ملل متحد بیش از نیمی از جمعیت ۲۲ میلیون نفری سوریه آواره شده‌اند. براساس این آمار نزدیک به ۷ میلیون نفر از جمعیت سوریه در داخل این کشور بی‌جا شده‌اند و بیش از ۵ میلیون نفر به کشورهای خارجی به ویژه ترکیه، لبنان و اردن پناه برده‌اند. خالد می‌گوید هنوز خدمات عمومی در منطقه‌ای که زندگی می‌کند از سر گرفته‌ نشده‌اند. برق را از یک ژنراتور اشتراکی در عین ترما می‌گیرد و بچه‌هایش هم در عین ترما به مدرسه می‌روند. اینجا هم مانند جوبر، خبر از بازسازی نیست، هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که ساختمان‌های مخروبه و نیمه مخروبه این محله بازسازی شوند، اگر کسی مانند خالد غنوم به خانه‌اش بازگشته، ابتکار شخصی اوست.

سلاح‌های دست‌ساز

در نزدیکی خانه خالد ساختمان مخروبه دیگری قرار دارد که به نظر می‌رسد توسط مسلحین به عنوان کارگاه ساخت سلاح استفاده می‌شد. در اینجا از خمپاره‌اندازهای دست‌ساز تا موشک‌های دستکاری شده پیدا می‌شود. موشک‌هایی که مسلحین با ایجاد تغییراتی قدرت تخریب آن را افزایش می‌دادند با عنوان «موشک جهنم» شناخته می‌شود. این موشک‌ها از پیشران موشک‌های ساخت روسیه که به غنیمت گرفته‌ شده‌اند یا بعد از پرتاب از سوی ارتش عمل نکرده‌اند، استفاده می‌کنند و سرجنگی آنها تقویت شده است. نسبت سرجنگی این موشک‌ها به بدنه‌شان نزدیک به ۱۰ برابر بزرگ‌تر است. این سرهای جنگی با ورق‌های فولادی ضخیم ساخته می‌شدند و تا ۲۰۰ کیلوگرم مواد منفجره را حمل می‌کردند. هر چند موشک‌های دستکاری شده برد طولانی و دقت بالایی ندارند، اما قدرت تخریب بسیار زیادی دارند.

مسلحین از ابزارهای دیگر هم برای حمله استفاده می‌کردند، توپ‌های دست‌ساز مسلحین می‌توانستند کپسول‌های گاز شلیک کنند. برای مدتی طولانی به دلیل استفاده از کپسول‌های گاز به عنوان گلوله توپ، کپسول گاز در سوریه نایاب بود. عرفان می‌گوید که مسلحین حتی از فضولات حیوانی هم به عنوان مواد منفجره استفاده می‌کردند. گاز متانی که توسط فضولات حیوانی تولید می‌شود در محیط بسته می‌تواند به عنوان عامل انفجاری عمل کند. در دوران جنگ حمل و نقل فضولات حیوانی در دمشق ممنوع بود و ایست‌های بازرسی ارتش اگر محموله فضولات حیوانی می‌دیدند، آن را توقیف می‌کردند. کمی آن‌سوتر از کارگاه ساخت موشک، یک گودال بزرگ به عمق 5-4 متر واقع شده است. اینجا جایی است که تونل‌های حفر شده از جوبر تا غوطه شرقی با هم تقاطع پیدا می‌کنند. کامیون‌ها از طریق رمپ خاکی به کف این گودال می‌رسیدند و از آنجا لجستیک مورد نیاز برای مسلحین در نقاط مختلف را از طریق شبکه تونل‌های زیرزمینی توزیع می‌کردند. بر دیواره تونل‌ها جای تیشه و کلنگ مشخص است، معلوم است که ده‌ها کیلومتر تونل با دست کنده شده‌اند. افسر ارتش سوریه می‌گوید که سربازانی که توسط مسلحین به اسارت گرفته ‌می‌شدند برای حفر این تونل‌ها به بیگاری گرفته ‌شده‌اند.

نظام تک‌حزبی

در سوریه کمتر کسی می‌تواند به این سوال جواب قانع‌کننده‌ای بدهد که چرا جنگ داخلی در این کشور آغاز شد و انگیزه‌های مخالفان چه بود. وقتی از خالد غنوم در این مورد سوال می‌کنیم، مکث می‌کند و با لبخندی تلخ جواب می‌دهد که نمی‌داند. پیداست نظرش در مورد دلایل آغاز جنگ در سوریه هر چه باشد، نمی‌خواهد آن را با ما در میان بگذارد. از افسر ارتش وقتی در مورد دلایل آغاز جنگ می‌پرسیم، برانگیخته می‌شود و می‌گوید که هیچ دلیلی وجود نداشت. بسام الوعبدالله، استاد دانشگاه و عضو ارشد حزب بعث سوریه معتقد است که تنها دلیل آغاز جنگ در سوریه «پول» بود. او می‌گوید وضعیت اقتصادی سوریه در سال ۲۰۱۰ در بهترین شرایط خود طی دهه‌های اخیر قرار داشت، به صورت سنتی هم در جامعه سوریه اختلاف‌های مذهبی چندانی وجود نداشت و با وجود زندگی طیف گسترده‌ای از اقوام، ادیان و مذاهب مختلف در کنار اکثریت اهل سنت سوریه، مردم با صلح و بدون توجه به اختلاف‌های مذهبی در کنار هم زندگی می‌کردند.

این مقام حزب بعث معتقد است که برخی کشورهای خارجی برای آغاز جنگ در سوریه هزینه‌های کلانی انجام دادند. اما در میان سیاستمداران و اعضای ارشد حزب بعث، کسی وجود خودکامگی یا دیکتاتوری را در سوریه باور ندارد. بشار اسد از زمان ۳۴ سالگی‌اش در سال ۲۰۰۰ رییس‌جمهور سوریه است و قرار نیست تا سال ۲۰۲۸ که انتخابات بعدی برگزار می‌شود از مقام خود کناره‌گیری کند. با این حال مقام‌های حزب بعث می‌گویند که دیگر دوست ندارند که سوریه به عنوان یک حکومت تک‌حزبی شناخته‌ شود. عبداللطیب عمران، سردبیر روزنامه دولتی بعث و عضو ارشد حزب بعث سوریه، می‌گوید که دولت تلاش می‌کند تا احزاب جدید را تقویت کند. به گفته او با تصویب لایحه جدید احزاب فضا برای شکل‌گیری احزاب جدید آماده‌ شده است. آقای عمران می‌گوید که هنوز فرهنگ تحزب به درستی در سوریه شکل نگرفته است و رهبران حزب بعث در تلاش هستند که به احزاب جدید برای کادرسازی و گسترش فعالیت‌های‌شان کمک کنند. با این حال به نظر نمی‌رسد دورنمایی وجود داشته‌ باشد که قدرت در سوریه از سلطه حزب بعث خارج شود. تمامی ساز و کارهای سیاسی، امنیتی و نظامی در سوریه برمبنای تفکرات حزب بعث ایجاد شده است که نزدیک به ۶۰ سال است قدرت را در این کشور دراختیار دارد. مقام‌های حزب بعث ارتش سوریه را «ارتش ایدئولوژیک» می‌نامند، ارتشی که براساس ایدئولوژی حزب بعث تشکیل شده است.

حزب سوسیالیستی عربی بعث

حکومت حزب بعث مجموعه‌ای از ایده‌های اجتماعی مبتنی بر سه پایه پان‌عربیسم، سوسیالیسم و سکولاریسم است. در شرایطی که خانواده حاکم بر سوریه از اقلیت مذهب علوی هستند اما اعتقادات مذهبی و دینی چندان در شیوه حکومت سوریه نقشی ندارد و وزرا و مدیران از مذاهب و ادیان مختلف انتخاب می‌شوند. اداره کشور برمبنای ایده‌های اشتراکی یا سوسیالیسم، باعث شده است که امکانات در کشور به صورت غیرمتمرکز توزیع شود و امکانات اجتماعی فقط در دمشق متمرکز نشده‌ باشد. تا پیش از بحران سوریه امکاناتی مانند آموزش و درمان رایگان به صورت گسترده دراختیار شهروندان سوریه قرار داشت، هنوز هم در آنچه از سوریه 

باقی مانده است این امکانات دراختیار شهروندان قرار می‌گیرد. پان عربیسم، دیگر ستون حکومت در سوریه است، موضوعی که هفته پیش در بازگشت رییس‌جمهور سوریه بعد از ۱۲ سال به اتحادیه عرب مورد اشاره قرار گرفت. نام رسمی سوریه، جمهوری عربی سوریه است، نام ارتش این کشور ارتش عربی سوریه و حزب حاکم بر این کشور هم حزب عربی سوسیالیستی بعث سوریه نام دارد.

وضعیت برخی از آزادی‌های اجتماعی در سوریه نسبت به ایران بهتر است. در شهرهای سوریه، زنان بی‌حجاب و با حجاب در کنار هم در خیابان‌ها تردد می‌کنند و به نظر نمی‌رسد که مشکل زیادی با هم داشته‌ باشند. هیچ یک از وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی در سوریه فیلتر نشده‌اند. به گفته عقیل، به جز نزدیک به یک سال که فیس‌بوک در دوران بحران فیلتر شده ‌بود، هیچ وب‌سایت یا خدمات اینترنتی دیگری در سوریه فیلتر نیست. بطرس الحلاق، وزیر رسانه سوریه می‌گوید که دولت اعتقادی به محدودیت در اینترنت ندارد و به اعتقاد او اگر محدودیت یا فیلترینگ برای رسانه‌ای ایجاد شود علاقه بیشتری برای مطالعه محتوای آن در میان مردم ایجاد می‌شود. هر چند تلویزیون‌های سوریه به چند شبکه محدود دولتی خلاصه می‌شوند، اما دیش‌های ماهواره روی سقف همه خانه‌ها قرار دارد و شهروندان عمدتا شبکه‌های عرب زبان خارجی را تماشا می‌کنند. هیچ محدودیت قانونی در مورد استفاده از دیش‌های ماهواره در سوریه وجود ندارد.

اتاق پژواک

صحبت‌های مقام‌های ارشد دولتی و حزبی سوریه، پر از سرفصل‌هایی است که در اظهارنظرهای رسمی در ایران شنیده می‌شود. جنگ رسانه‌ای، پایان دوران نظام تک‌قطبی، زوال غرب، انتقال قدرت به شرق و اتحاد روسیه، چین و ایران، از جمله نکاتی است که بثینه شعبان، مشاور ارشد رییس‌جمهور سوریه، بطرس الحلاق، وزیر رسانه، بسام عبدالله، عضو حزب بعث و عبداللطیف عمران، سردبیر روزنامه بعث مورد اشاره قرار می‌دهند. مقام‌های سوریه در عین حال بارها به سفر اخیر سید ابراهیم رییسی، رییس‌جمهور اسلامی ایران به سوریه به عنوان نخستین سفر رسمی یک رییس‌جمهور ایران به سوریه بعد از ۱۳ سال اشاره می‌کنند. آنها تاکید می‌کنند که کشورهای دوست در دوران بحران در اولویت پروژه‌های اقتصادی و بازسازی سوریه قرار دارند. کشورهای دوست در ادبیات رهبران سوریه عبارتی است که به ایران و روسیه اشاره می‌کند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها