فرجیراد دیپلمات پیشین ایران تحلیل کرد:
چرا «امارات» برای دیدار باقری با تروئیکای اروپایی انتخاب شد؟
در مورد امارات تصور من این است که اروپاییها میخواستند موضوعاتی که با ایران درمیان میگذارند با موضوعاتی که آمریکاییها درخواست دارند، ترکیب نشود. زیرا قطر و عمان میانجیگری بین ایران و آمریکا را برعهده دارند و اروپا میخواست روش مستقل خود را داشته باشد.
عبدالرضا فرجیراد سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان، در پاسخ به این سوال که تحلیل شما درباره سفر وزیر خارجه ایران به قطر و عمان چیست و آیا این سفر در جهت مذاکرات هستهای قلمداد خواهد شد، گفت: بله، حتما همینطور است؛ دو کشور عمان و قطر هرکدام بخشی از کار واسطهگری و میانجیگری در مذاکرات هستهای را برعهده دارند.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی فرجی راد را در ادامه می خوانید:
- یک کشوری مانند عمان بیشتر در رابطه با مسائل زندانیان دو تابعیتی و آزادسازی پولهای بلوکه شده کار میکند و قطر در رابطه با تفاهمی که قرار است انجام شود تا احتمالا پولها در بانک قطری قرار بگیرد، کار میکند. بنابراین لازم است که با هر دو کشور گفتوگو شود.
- چون آنها هم با آمریکاییها در ارتباط هستند و پیامهایی که ردوبدل میشود و با گفتوگوهایی که به صورت میانجیگری یا مستقیم در نیویورک اتفاق میافتد، لازم است با مقامات این دو کشور هماهنگیهایی انجام شود. احتمال دارد با توجه به پیامهایی که قبلا توسط پادشاه عمان در سفر به تهران صادر شد، وزیر خارجه این سفر را انجام داده تا نظر طرف ایرانی را به این دو کشور منتقل کند.
- آمریکا به دنبال تفاهم نانوشته است. یعنی دو طرف چیزی را امضا نکنند که نیازی هم به مصوبه کنگره نداشته باشد. اگر بخواهد طرح توافق به کنگره برود، نمایندگان با آن مخالفت میکنند، بنابراین میخواهند به تفاهم شفاهی با یک اعتماد نسبی دست پیدا کنند که ممکن است بخشی از آن را عمان و قطر به وجود آورده باشند و بخش دیگر آن را اروپا که مذاکراتی را در امارات با ایران شروع کردند.
- نکته دیگر آنکه احتمال دارد که سفر آقای بلینکن وزیر خارجه آمریکا به چین با توجه به تجربهای که ما در میانجیگری چین بین ایران و عربستان داریم، در این میان تاثیرگذار باشد. ممکن است آمریکاییها به این نتیجه برسند که از این میانجی هم میتوانند در تفاهم اولیه میان ایران و آمریکا استفاده کنند.
- بنابراین احتمال دارد میان ایران و آمریکا تفاهمی به دست بیاید که در این تفاهم چیزی امضا نشود. زیرا این دو کشور به هم اعتماد نداشته و ندارند. بنابراین باید بین دو کشور اعتماد نسبی و متوسطی به وجود بیاورند تا تفاهم صورت بگیرد و پولهای بلوکه شده و زندانیان دو کشور آزاد شوند و همچنین ایران غنیسازی ۶۰ درصد خود را بیشتر نکرده و میزان فروش نفت تا یک اندازه مشخص بالا رود.
- بنابراین این موارد روی کاغذ نمیآید و اگر بیاید امضا نخواهد شد. باید اعتمادی بین دو کشور شکل بگیرد که این اعتماد باید توسط میانجیگری انجام شود که ممکن است کشور سومی هم مانند چین در این میان تاثیرگذار باشد.
- در مورد امارات تصور من این است که اروپاییها میخواستند موضوعاتی که با ایران درمیان میگذارند با موضوعاتی که آمریکاییها درخواست دارند، ترکیب نشود. زیرا قطر و عمان میانجیگری بین ایران و آمریکا را برعهده دارند و اروپا میخواست روش مستقل خود را داشته باشد و ببیند نظر ایران چیست و آمریکا به چه شکل میخواهد صحبت کند؟ غنیسازی هستهای را میخواهد چه کار کند؟
- بنابراین اروپا به دنبال مستقل عمل کردن بود و امارات را به این دلیل انتخاب کرد. نکته دیگر آنکه شاید طرف ایرانی یا دولت فعلی علاقهمند نباشد که کارها در عمان به نتیجه نهایی برسد.
- به دلیل آنکه در گفتوگوهایی که به برجام منتهی شد، عمان نقش ویژهای داشت اما شاید دولت فعلی میخواهد بگوید من مستقل کار کردم و به همین دلیل امارات را جهت گفتوگوهای سازنده انتخاب کرده باشد. ضمن آنکه اگر امارات بتواند در گفتوگوهای میان ایران و اروپا موفقیتی به دست بیاورد، به نفع خودش خواهد بود و روابط ایران و امارات نیز بهتر خواهد شد.
- علت مذاکره مستقیم آقای باقری با تروئیکای اروپایی با توجه به آنکه در گذشته این دیدارها با سران اتحادیه اروپا به ویژه آقای بوررل و انریکه مورا انجام میشد این است که آقای بورل و آقای مورا بیشتر واسطه بودند تا پیام ایران و آمریکا را به دو کشور برساندند و دیدید که چندین بار هم به ایران سفر کردند.
- اما یکی از بحثهایی که احتمالا اروپاییها با طرف ایرانی در امارات داشتند، مسأله هستهای بوده و در درجه بعدی میخواهند ببینند، چه چیزی در چنته طرف ایرانی است و در گفتوگوهایی که بین ایران و آمریکا صورت میگیرد، عمق گفتوگوها چه بوده تا ارزیابی مشخصی داشته باشند.
- مسأله بعدی آن است که اروپا نمیخواهد درباره مسائل هستهای صحبت کند. احتمالا در رابطه با همکاریهای ایران و اروپا بعد از توافق یا تفاهم میخواهد کار کند. یعنی شیوه کاری آنان با آمریکا فرق میکند و اروپا ممکن است این احساس را داشته باشد که اگر میان ایران و آمریکا تفاهمی صورت گرفت، فرصتی فراهم شود تا اروپا از این تفاهم عقب نیفتد.
- مسأله بعدی آن است که موضوعات دیگری مانند آزادی ۴ شهروند اروپایی از جمله زندانیان دانمارکی، بلژیکی و دو زندانی اتریشی – ایرانی هم وجود دارد. این یک قدم به سمت جلو است و اروپا میگوید اگر ما این کار مثبت را انجام دادیم، چرا ادامه ندهیم؟
- پس این کار را ادامه داده و مشکلات با ایران را کمتر میکنیم. حتی یک خبرهایی وجود دارد تا کنترلی روی سازمان منافقین در پاریس ایجاد شود که البته نمیتوانم آن را به طور کامل تایید کنم و ممکن است در گفتوگوهایی که عمانیها میانجی آن بودند تا آزادی شهروندان اروپایی انجام شود، این موضوع نیز از طرف ایران مطرح شده باشد.
- به نظرم اروپا احساس میکند که اگر با ایران مستقیم صحبت کند هم میتواند منافع بهتری داشته باشد و هم میتواند معامله بهتری در زمینه آزادی زندانیان و غیره داشته باشد.
- اینکه آیا توافقی که میان ایران و آمریکا شکل میگیرد در راستای توافق موقت یا احیای برجام قطعا احیای برجام نیست. احیای برجام تا انتخابات کار مشکلی است. توافق موقت هم اگر انجام شود باز هم به کنگره میرود و کاخ سفید نگران تصویب یا عدم تصویب آن است.
- من معتقدم ممکن است تفاهمی باشد که امضا نشود. در اینصورت میانجیگرها نقش بیشتری دارند که اعتمادسازی بین دو کشور به وجود بیاید. بنابراین ممکن است این تفاهم مقدمهای برای گفتوگوهای بیشتر بعد از انتخابات باشد تا ایران و آمریکا امتیازاتی به یکدیگر بدهند و بعد بر سر برجام مذاکرات جدیتری داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید