روزنامه هاآرتص گزارش داد:
«چین» محبوبتر از روسیه و آمریکا در بین جوانان عرب؛ یک آینده متفاوت در انتظار خاورمیانه!
ستوننویس روزنامه هاآرتص نوشت: واشنگتن نمیتواند ساعت را عقب کشیده و روابط چین با اعراب را دوباره به وضعیت گذشته برگرداند.
زوی بریل، ستوننویس روزنامه هاآرتص نوشت: واشنگتن نمیتواند ساعت را عقب کشیده و روابط چین با اعراب را دوباره به وضعیت گذشته برگرداند. این نویسنده همچنین نوشته که اگر نتانیاهو فکر میکند از طریق برقراری روابط نزدیک با چین میتواند ایالات متحده آمریکا را تهدید کند، بهتر است یک بار دیگر از خودش بپرسد که کدام کشور هم به صورت مستمر در عرصههای بینالمللی از اسرائیل حمایت دیپلماتیک میکند و هم اینکه تجهیزات و تسلیحات ضروری برای مبارزه مداوم با جمهوری اسلامی ایران را در اختیار اسرائیل قرار میدهد.
به گزارش شفقنا از روزنامه هاآرتص؛ چند هفته بعد بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل در کنار شی جینپینگ رئیسجمهور چین خواهد ایستاد و با او یک عکس مشترک شبیه همان عکسی که او در کنار ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه ایستاده است، خواهد گرفت.
منظور همان عکسی است که در بیلبوردهای تبلیغاتی انتخاباتی نتانیاهو در سال 2019 استفاده شد و رویش نوشته شده بود: «بیبی در یک سطح متفاوت، نتانیاهو در یک لیگ متفاوت».
این روزها، اما، هم بنیامین نتانیاهو و هم ولادیمیر پوتین تنزل یافته و جایگاهشان را تا حد زیادی از دست دادهاند- و در حال حاضر در فهرست نه چندان افتخارآمیز رهبرانی قرار گرفتهاند که کمتر کسی دوست دارد عکس مشترکش با آنها در انظار عمومی دیده شود.
اگر نتانیاهو فکر میکند بعد از دیدار با رهبر چین میتواند به جو بایدن رئیسجمهور آمریکا نشان دهد که اسرائیل گزینههای دیگری نیز دارد، بهتر است یک بار دیگر به این موضوع فکر کند. این درست است که چین رقیب اصلی ایالات متحده آمریکا در نبرد برای کسب هژمونی جهان است، اما اسرائیل نباید چشم بر این واقعیت ببندد که فاقد آن ارزش و اهمیت استراتژیکی است که چین برای تحکیم نفوذ بینالمللی خودش نیاز دارد. در واقع چه نتانیاهو از چین و رهبر چین از اسرائیل بازدید کند یا نه؛ چین بیشتر سرمایه دیپلماتیک و اقتصادی مورد نیازش را در خاورمیانه و از جمله در اقتصاد خود اسرائیل به دست آورده است.
ماه گذشته آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده برای ممانعت از چرخش ریاض به سمت چین از عربستان سعودی بازدید به عمل آورد. در آن دیدار بلینکن در زمینه تشریح تعهد آمریکا به افزایش همکاری با ریاض، قدردانی از استقبالی که از او شده و نیز قدردانی از کمک سعودیها در مبارزه با داعش کوتاهی نکرد. با این حال همتای او شاهزاده فیصل بنفرحان لحن متفاوتی داشت و با صراحت گفت که با افزایش تأثیر اقتصادی چین، همکاری عربستان با چین به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت. فیصل البته به این موضوع نیز اشاره کرد که «عربستان هنوز یک مشارکت امنیتی قوی با ایالات متحده دارد».
اگر کمترین تردیدی در زمینه قصد پادشاهی عربستان برای ایجاد تنوع در زمینه روابط خارجیاش- یا به عبارت بهتر فاصله گرفتن از دیدگاه سنتی تقسیم جهان بین دوستان و دشمنان ایالات متحده- وجود داشت، برگزاری کنفرانس تجاری اعراب و چین در ریاض، تنها چند روز پس از خروج بلینکن از عربستان سعودی، میتواند همه چیز را واضح توضیح داده و تردیدها را برطرف کند.
در روز اول کنفرانس تجاری اعراب و چین که با حضور نمایندگان 23 کشور و حدود 1200 نماینده از چین برگزار شد، تفاهمنامههایی در زمینه سرمایهگذاری 10 میلیارد دلاری امضا شد که البته 6 میلیارد دلار آن برای تولید خودروهای برقی چینی در عربستان سعودی و سپس صدور آنها به خارج از کشور بود. کمتر از سه هفته بعد از این کنفرانس هم یک هیات 24 نفره از عربستان سعودی در اجلاس تابستانی داووس در چین شرکت کردند- که این گروه شامل شش وزیر و معاون وزیر میشد.
تجارت دوجانبه عربستان سعودی و چین در سال 2022 به بیش از 116 میلیارد دلار افزایش یافت- که در قیاس با 87 میلیارد دلار تجارت فیمابین در سال گذشته به مراتب بیشتر بود. علاوه بر این، چینیها در پادشاهی عربستان سعودی فعالیتهای گستردهای، از فعالیتهای شرکتهای داروسازی تا آزمایشگاههای تحقیقاتی و البته پیگیری برنامههایی برای افتتاح یک پارک تفریحی عظیم را دنبال میکنند.
چین در عین حال روابط تجاری گستردهای با امارات متحده عربی نیز دارد؛ با قطریها هم توافقنامهای برای خرید 60 میلیارد دلار گاز طبیعی تا سال 2050 امضا کردهاند؛ و البته سرمایهگذار اصلی پروژههای توسعه میادین نفت و گاز عراق هستند. در واقع چین در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که به عنوان بخشی از طرح کمربند و جاده برنامههایی را برای ساخت پالایشگاه، نیروگاه، مدارس و محلات مسکونی در عراق دنبال میکند. در حال حاضر 30 درصد از صادرات نفت عراق به چین صورت میگیرد و این یعنی عراق سومین تامینکننده نفت چین است.
حضور اقتصادی چین در عراق- که به باور هواداران برقراری رابطه با پکن فقط یک موضوع اقتصادی نیست- باعث درگیریهای سیاسی پرشماری شده که بخش اعظم آن به روابط نزدیک چین با جمهوری اسلامی ایران و توافقنامه ۲۵ ساله فیمابین ارتباط دارد.
اجرای این توافقنامه البته به لغو تحریمهای امریکا وابسته است، چرا که چین تمایلی به نقض آشکار این تحریمها ندارد. البته اگر روسیه تصمیم به فروش جنگندههای سوخو-۳۵ به ایران بگیرد، چین نیز به احتمال زیاد به این جریان خواهد پیوست.
چین البته قاعده را بر این گذاشته که در درگیریهای نظامی خاورمیانه شرکت نخواهد کرد. تاکنون هم برخلاف آمریکا و روسیه، هرگز به این منطقه نیروی نظامی نفرستاده و هیچ گروه شبهنظامی نیابتی طرفدار چین نیز در کشورهای خاورمیانه- از سوریه تا عراق و یمن- وجود ندارد. فروش تسلیحات نظامی چینی نیز در این منطقه تاکنون شامل تسلیحات غیراستراتژیک بوده. به جای آن این کشور انتخاب کرده که نفوذ خود را با استفاده از یوان خریداری و جایگاه دلار را تضعیف کند. توافق این کشور با امارات متحده عربی و عربستان سعودی- و البته ایران- برای استفاده از یوان در برخی از معاملات دوجانبه در این راستا میتواند ارزیابی شود.
با این حال، استراتژی اقتصادی چین در منطقه که مبتنی بر کنترل کامل خاورمیانه با ابزارهای اقتصادی است، باعث شده است تا این کشور از بروز هر گونه درگیری که میتواند توانایی چین برای ایجاد یا هدایت رقابتهای سیاسی را محدود کند، جلوگیری کند. از این رو چین شروع به سرمایهگذاری در زمینه بهبود تصویر جهانی خود کرده و سعی کرده با روشهایی مانند کنترل خروجی رسانهها و ژورنالیستها، پرورش اینفلوئنسرها و همکاری در زمینه فعالیتهای مدنی، تصویر یک شهروند خوب را در جامعه جهانی از خود ترسیم کند. سیاستی که به نظر میرسد حداقل تا اینجای کار جواب داده است.
طبق نتایج یک نظرسنجی که به تازگی یک شرکت روابط عمومی در دبی به انجام رسیده، چین در بین جوانان کشورهای عربی محبوبتر از آمریکا و روسیه است و این به خوبی میتواند دیدگاههای نسل بعدی جهان عرب را منعکس کند.
دیدگاه تان را بنویسید