کد خبر: 624467
|
۱۴۰۲/۰۵/۰۴ ۰۱:۴۰:۰۰
| |

الجزیره:

آیا اسرائیل در آستانه جنگ داخلی قرار گرفته است؟

به نظر می‌رسد جنگ استعماری و مذهبی چند ده ساله اسرائیل علیه فلسطینیان به نوعی درگیری داخلی در میان یهودیان منتهی شده است- که گام به گام اوج گرفته و اکنون در مرز تبدیل به جنگ داخلی قرار دارد.

آیا اسرائیل در آستانه جنگ داخلی قرار گرفته است؟
کد خبر: 624467
|
۱۴۰۲/۰۵/۰۴ ۰۱:۴۰:۰۰

خبرگزاری الجزیره نوشت: بالاخره غول از بطری خارج شده و اسرائیل در آستانه یک جنگ داخلی قرار گرفته است. طبق پیش‌بینی نویسنده این خبرگزاری، متعصبان مذهبی تا زمانی که رستگاری آخرالزمانی موعودشان کامل نشود، در میانه مسیر متوقف نخواهند شد.

به گزارش شفقنا، در شرایطی که هنوز و هم‌چنان راهپیمایی خیابانی صدها هزار نفری مخالفان و منتقدان دولت ادامه دارد، رئیس‌جمهور اسرائیل این اعتراضات را به ایستادن در لبه پرتگاه شبیه دانسته و مفسران برجسته سیاسی نیز هشدار می‌دهند که با مشاهده اوضاع اسرائیل می‌توان گفت جنگ داخلی از آستانه گذشته و حتی چند وقتی است که آغاز شده است.

این درگیری فزاینده و داغ را عمدتاً می‌توان جنگ بین دو نوع صهیونیسم نامید؛ یا به عبارت بهتر درگیری صهیونیسم قبل و بعد از 1967- که می‌شود در قالب درگیری صهیونیسم لیبرال‌تر و سکولارتر با صهیونیسم متعصب‌تر و فاشیستی‌تر نیز توصیف کرد.

در شرایطی که در پنج دهه گذشته انواع مختلف صهیونیسم توانسته بودند اختلافات خود فراموش کرده و به نوعی آشتی دست یابند؛ اما در سال‌های اخیر تعمیق اشغالگری و آپارتاید و حرکت سیستم سیاسی اسرائیل در مسیر تثبیت و افزایش برتری یهودیان، فرصت بی‌نظیر برای عناصر افراطی جامعه اسرائیل فراهم کرده و آن‌ها را در آستانه یک حرکت عظیم قرار داده است.

این حرکت عظیم را ایجاد ائتلاف حکومتی جدید اسرائیل- متشکل از شش حزب که پنج حزب از این میان مذهبی یا به بیانی دیگر افراطی ارتدکس و افراطی صهیونیستی هستند- به اوج رسانده است.

دولت حال حاضر اسرائیل یکی از افراطی‌ترین و نژادپرست‌ترین عناصر رژیم صهیونسیتی است که می‌خواهد با تسلیم کردن قوه قضاییه به اکثریت پارلمانی اسرائیل، سیستم حکومتی را تغییر داده و دموکراسی جامعه‌گرای یهودی را به یک دیکتاتوری متعصب مذهبی تبدیل کند.

روایت اندکی تاریخ می‌تواند به روشن شدن موضوع کمک کند.

رهبران اسرائیل از سال 1948 به این سو، به عنوان یک جامعه استعماری مهاجرنشین، راه دیگر کشورهای مهاجرنشین از قبیل ایالات متحده آمریکا، کانادا و استرالیا را دنبال کرده و سعی کرده‌اند تنش‌های ایجاد شده در میان جوامع مختلف مهاجر را از طریق فرآیندهای دموکراتیک قانونی حل و فصل کنند. در حقیقت تنها از این طریق می‌شد اختلافات بین جوامع مهاجرین عراقی و لهستانی یا مراکشی و روسی را حل کرد. لازم به تاکید نیست که این امر شامل شهروندان فلسطینی نمی‌شود- که تا سال 1966 تحت کنترل مستقیم نظامی اسرائیل بودند.

در طول آن دوره نخبگان سکولار اشکنازی که روی جنبش کارگری تمرکز کرده بودند- که اسکان اولیه فلسطینی‌ها در اختیار داشت؛ از مزایای خود نسبت به مهاجران و گروه‌های مذهبی محافظه‌کار استفاده کرده و صاحب و مالک زمین‌های بسیاری شدند.

اما جنگ 1967 این را تغییر داد. در واقع اشغال و اسکان در اورشلیم شرقی و بقیه سرزمین‌های اشغالی به تسلط فزاینده مذهبی‌های متعصب و فراملی‌گرا شتاب بیشتری بخشیده است.

جنبش آن‌ها که برای نخستین بار در سال 1977 به قدرت رسید، از آن پس رویای یک سرزمین بزرگ‌تر یا کنترل کامل تمام سرزمین تاریخی فلسطین را در سر پرورانده است.

از آن زمان به بعد، آمریکا در قالب حمایت‌های اقتصادی و نظامی، جنبش راست رادیکال اسرائیل را قدرت بیشتری بخشیده و مماشات‌های اخیر اعراب و گروه‌هایی از فلسطینیان نیز در قبال متعصبین اسرائیل، دوز نژادپرستی را بیشتر کرده است. در این میان تشکیلات خودگردان فلسطین نیز با سرکوب مردم خود و محافظت از آپارتاید ریشه‌دار اسرائیل سعی دارد بقای خود را به یک ضرورت برای اسرائیل تبدیل کند.

در عین حال، تمایل رژیم‌های مستبد عربی برای کنار گذاشتن فرمول «سرزمین در برابر صلح» و امضای قرارداد عادی‌سازی و صلح بی‌قید و شرط با اسرائیل استعمارگر هم ضمن تامین مشروعیت برای نتانیاهو و متحدان متعصبش باعث شده دولت اسرائیل سیاست‌های توسعه‌طلبانه متعصبانه خود را افزایش دهد و نه تنها فلسطینی‌ها، بلکه اسرائیلی‌های سکولارتر و لیبرال‌تر را نیز مورد آزار و سرکوب قرار دهد.

این همان چیزی است که پروفسور یشایاهو لیبوویتز در اواخر دهه شصت پیش‌بینی کرده بود- که چگونه پس از جنگ 1967 مسایلی مانند اشغال و شهرک‌سازی باعث افزایش نژادپرستی، خشونت و نفرت ناشی از یک جهان‌بینی مذهبی آخرالزمانی- و به قول او «ظهور نازی‌های جدید» و البته به قول نویسنده‌ای دیگر باعث ظهور نازی‌های عبری- خواهد شد.

در پایان باید گفت که معلوم نیست این درگیری‌های سکولار-مذهبی که شعله‌ور شده، اسرائیل را در نهایت به کجا خواهد کشاند. اما آن‌هایی که در غرب هم‌وغم خود را گذاشته‌اند به جلوگیری از هسته‌ای شدن جمهوری اسلامی ایران، بد نیست کمی بیشتر بیندیشند و حمایت خود را از یک گروه متعصب هسته‌ای دیگر به نام اسرائیل متوقف کنند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها