«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
آفریقا؛ وقتی فصل زلزله، سیل و کودتاهای نظامیان یکجا فرا میرسد
پیش از آنکه زلزله در مراکش و توفان و سیل سهمگین لیبی ساختمانهای این کشورهای آفریقایی را سرنگون کند، ژنرالهای آفریقایی کار سرنگونی رهبران کشورهای قاره سیاه را یکی پس از دیگری آغاز کرده بودند.
سید عماد حسینی- پیش از آنکه زلزله در مراکش و توفان و سیل سهمگین لیبی ساختمانهای این کشورهای آفریقایی را سرنگون کند، ژنرالهای آفریقایی کار سرنگونی رهبران کشورهای قاره سیاه را یکی پس از دیگری آغاز کرده بودند.
به اعتقاد کارشناسان، امروز وحشت رهبران و حاکمان کشورهای آفریقایی از ژنرالهای ارتشهای خود حتی بیشتر از وحشت و هراسی است که مردم عادی از وقوع بلایای طبیعی در کشورهایشان دارند.
به هر روی، بعد از وقوع هشت کودتا طی مدتی بسیار کوتاه در این قاره، این وحشت و واهمه دور از انتظار نیست.
جالب اینجاست امروز کودتا در این کشورها را ژنرالهایی بر عهده میگیرند که در کشورهای غربی آموزش دیدهاند، اما ظاهراً از نوع روابطی که رهبران کشورهایشان با ایالات متحده و اروپا برقرار کردهاند چندان دل خوشی نداشتهاند و همین امر باعث شده تا علیه آنها بشورند.
شاید یکی از مهمترین شاخصهای این شورش بزرگ نظامی در آفریقا را باید مشکلات اقتصادی دانست.
با وجود آنکه بحران انتقال منابع غذایی از کشورهای حوزه دریای سیاه به جهان از یک سال پیش آغاز شده است اما این کمبود مدتها بود جهان را بهتدریج تحت تاثیر خود قرار میداد و آفریقا به عنوان یکی از فقیرترین مناطق جهان بیشترین تاثیر پذیری را از این امر داشته و به طور حتم در سالهای آتی نیز خواهد داشت.
کندی انتقال منابع غذایی باعث افزایش قیمت آنها شده و شمار زیادی از کشورها از جمله کشورهای آفریقایی تحت تاثیر این امر در معرض خطر گرسنگی و تبعات بعدی آن همچون تغییرات بنیادین سیاسی قرار گرفتهاند.
با این حال هرگز نباید از نقش و به تعبیری واضحتر، ضد حمله روسیه به حیاطخلوت غرب هم غافل ماند.
اکثر قریب به اتفاق کارشناسان بر این باورند که مسکو اقدام غرب تحت عنوان گسترش ناتو در نفوذ تدریجی به حیاطخلوت روسیه در کشورهای موسوم به بلوک شرق سابق را، با ورود پرسروصدا به کشورهای آفریقایی به عنوان یکی از سنتیترین مناطق تحت نفوذ غرب و حیاط خلوت آن پاسخ داده است.
به بیانی روشنتر، امروز آمریکا و کشورهای غربی بهوضوح میبینند ژنرالهای آفریقایی که تمامی دورههای نظامی خود را در این کشورها طی کردهاند علیه سیاستهای آنها اعلام شورش کردهاند، این در حالی است که تصور نمیشود سقوط این دومینوها به گابون به عنوان آخرین صحنه کودتا ختم شود بلکه احتمال تکرار آن در کشورهای دیگری از جمله گینه استوایی، موریتانی، سیرالئون، گامبیا، جمهوری آفریقای مرکزی و چند کشور دیگر هم وجود دارد.
استقبال مردم این کشورها از کودتاچیان در کنار کشف چمدانهای مملو از دلار و ارزهای خارجی در اقامتگاههای رهبران سرنگونشده، نشان از گستردگی فساد در این کشورها دارد که به طور حتم نقش خاص خود را در تضعیف ساختارهای حاکم آنها داشته است.
اطلاعات منتشرشده از سوی موسسات خیریه بینالمللی نشان میدهد در آفریقا امروز 440 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند که 30 میلیون نفر از آنها طی چند سال اخیر به این لیست پیوستهاند، همچنین مشخص شده است 50 درصد از جمعیت بالغ در آفریقا سواد خواندن و نوشتن ندارند.
این آمار در کنار برخی دیگر از دادهها گرچه بسیاری از محافل و سازمانها را متاثر کرده اما حاکمان آفریقا را هم نگران کرده و شاید به صرافت یافتن راهی برای دور زدن این مشکلات با هدف حفظ قدرت خود انداخته است.
به گفته ویکتوری اینگابری رهبر مخالفان رواندا که 6 سال از عمر خود را به اتهام شورش علیه دولت در زندانهای این کشور گذرانده، برخی از رهبران آفریقا حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند که مشکلات، فقر و نابرابری در کشورهایشان، خانواده نظامیان را هم تحت تاثیر قرار داده و فرماندهان عالیرتبه هم از این قاعده مستثنی نیستند.
دیدگاه تان را بنویسید