کد خبر: 634835
|
۱۴۰۲/۰۷/۱۴ ۱۳:۱۶:۱۲
| |

ساسان کریمی تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل:

بایدن می‌خواست از هرگونه تنش مرتبط با ایران جلوگیری کند، که با یک توافق شفاهی وغیررسمی به این خواسته رسید

تحلیل گر سیاست خارجی گفت: برای دولت بایدن هرگونه بازگشت به برجام در سیاست داخلی آمریکا و به خصوص در هنگام انتخابات امری سربسته و غیر قابل محاسبه است. بنابراین دولت بایدن به دنبال آن بود که از هرگونه تنش بیشتر در موضوعات مربوط به ایران جلوگیری کرده و خیال خود را آسوده کند که به نظر می­‌رسد با یک نوع توافق شفاهی و غیر‌رسمی به این خواسته دست پیدا کرده است.

بایدن می‌خواست از هرگونه تنش مرتبط با ایران جلوگیری کند، که با یک توافق شفاهی وغیررسمی به این خواسته رسید
کد خبر: 634835
|
۱۴۰۲/۰۷/۱۴ ۱۳:۱۶:۱۲

ساسان کریمی تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که تا به حال سه طرح پیشنهادی عمان، ژاپن و سپتامبر روی میز مذاکره کنندگان درباره توافق با غرب مطرح است. این طرح‌ها چه موضوعاتی را مطرح می‌کند آیا مربوط به احیای برجام، لغو تحریم‌ها یا توافق جدید فارغ از برجام است، گفت: بله. ظاهراً تمام ابتکارها به منظور بازگشت همه طرف‌­ها به اجرای تعهدات برجامی است. از نظر کنشگران مختلف در صحنه بین­‌الملل هیچ راه حل واقعی برای رفع تنش در مساله هسته‌­ای به جز برجام وجود ندارد. چرا که هیچ طرفی نمی­‌خواهد داده‌­های بیشتر و ستانده­‌های کمتری از آن داشته باشد. اتفاقاً حالا که زمان گذشته است به نظر می‌­رسد همگان و به خصوص منتقدان مختلف برجام به این نتیجه رسیده­‌اند که این مساله را به راحتی نمی‌­توان به شکل دیگر به «توافق» رساند.

به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی کریمی را در ادامه می خوانید:

 

  • اینکه غرب بخواهد با اقدام نظامی مانع برنامه­ هسته‌­ای ایران شود امری علی­ حده است، اما توافق نیست. در طرف مقابل هم اینکه برای ایران هیچ اهمیتی نداشته باشد که تحت تحریم و انزوا قرار گیرد یا ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بین‌­المللی قرار بگیرد هم مبنای دیگری برای محاسبه است.
  • اما اگر قرار باشد موضوع با توافق به نقطه­‌ای برسد که هم کسی نگران برنامه هسته‌­ای ایران نباشد، هم برنامه وجود واقعی داشته باشد که نیازهای ما را برطرف کند و هم تحریم­‌های بین‌­المللی، فصل هفتمی، یکجانبه و در نتیجه انزوا از بین­ برود، توافقی بهتر از برجام عملاً ممکن نبوده و نیست. بنابراین به محض آنکه قرار باشد کسی اقدامی برای «حل مساله از راه دیپلماسی» انجام دهد و به نتیجه برسد، به دشواری نوشتن یک توافق پی می‌­برد. وگرنه نقد سلبی صرف از آسان ترین کارهاست.
  • از نظر حقوقی تا زمانی که مکانیسم حل و فصل اختلافات برجام (اسنپ بک) به کار نیفتاده و در شرایط کنونی توافق در حال اجراست، غروب‌‌های آن از نظر حقوقی انجام می‌­شوند و این به غایت امر بعیدی بوده که طرف‌­های غربی پذیرفته‌­اند. اما آنچه اروپایی‌­ها می­‌گویند در واقع نقض برجام است که البته همیشه و از سمت همه طرف­‌های توافق متصور است.
  • برجام یک توافق بر مبنای اقدامات داوطلبانه برای همه طرف‌­هاست و همه در حد اقدام به ماندن در برجام یا اجرای مفاد آن ملزم هستند. ضمن آنکه اساساً محیط بین‌المللی محیطی اقتدارگریز است به جز در موارد بسیار محدود (که اتفاقاً شامل قطعنامه‌­های ذیل فصل هفتم است و موارد دیگری نظیر کشتار دست جمعی و غیره که ذیل اصل صلاحیت جهانی قرار می‌گیرد) دولت‌­ها را نمی‌­توان به امری مجبور کرد، مگر آنکه خود به سازوکار مورد استفاده تن دهند.
  • بنابراین غروب ۱۸ اکتبر سال جاری در شرایط کنونی انجام می­‌شود و تحریم‌­های تسلیحاتی مورد اشاره از نظر حقوقی برداشته می­‌شوند. اما اینکه اروپا بخواهد با نقض برجام تحریم‌­های تسلیحاتی خود را حفظ یا تجدید کند، امر دیگری است.
  • در حال حاضر ما خودمان هم تعهدات برجامی (شامل سطح غنی سازی و نظارت­‌های برجامی) را انجام نمی­‌دهیم که البته اقدامات ما ذیل مواد ۲۶ و ۳۶ برجام هستند و نه نقض توافق.
  • ولی در هر حال انجام تعهدات و عدم آن به طور کلی در محیط بین­‌المللی تا حد بسیار زیادی بر مبنای اراده سیاسی دولت‌­هاست و به سادگی نمی­‌توان دولتی را به انجام کاری مجبور کرد. هم تا کنون اینطور بوده و هم از این به بعد اینطور است.
  • بنابراین نمی‌­توان در محیط بین‌­المللی به دنبال تضمین حقوقی برای اجرای یک توافق گشت. چنین انتظاری تنها ناشی از خطای دید در محیط بین­‌المللی و نشناختن آن است و این خطاهای ادراکی به شدت آسیب­‌زا هستند. چه در تخریب یک توافق انجام شده مانند برجام و چه وقتی که از انجام یک توافق جلوگیری می­‌کنند.
  • تنها تضمین توافقات بین‌‌المللی، قدیمی شدن اجرای آنها، عادت کردن کشورها به اجرای آن و به خصوص انجام تجارت و سرمایه گذاری­‌های متقابل است، به طوری که منافع متقابلاً درگیر هم شوند.
  • به نظر می‌­رسد محاسبات دولت بایدن در این خصوص معکوس است. برای ایشان هرگونه بازگشت به برجام در سیاست داخلی آمریکا و به خصوص در هنگام انتخابات امری سربسته و غیرقابل محاسبه است. بنابراین دولت بایدن به دنبال آن بود که از هرگونه تنش بیشتر در موضوعات مربوط به ایران جلوگیری کرده و خیال خود را آسوده کند که به نظر می­‌رسد با یک نوع توافق شفاهی و غیررسمی به این خواسته دست پیدا کرده است.
  • بنابراین آنچه برای آمریکا مطلوب بود حاصل شده است. مساله‌­ غنی‌سازی و ابعاد دیگر هسته‌ای هم به نظر می­‌رسد برای ایشان روشن شده و دیگر مانند گذشته خود را برای این موارد به دست و پا نمی‌­اندازند و ایران را مشکوک به ساخت تسلیحات هسته‌­ای معرفی نمی­‌کنند، چراکه اساساً بعد از این سال‌­ها چنین استدلالی در مجامع نخبگانی و نیز افکار عمومی خریدار زیادی هم ندارد.
  • واقعیت این است که دیپلماسی مسیر دوم یا track two یک چیز کاملاً شناخته شده در دیپلماسی است و اساساً بخش عمده کار اندیشکده‌­ها در همه دنیا به خصوص در مواردی که دیپلماسی مستقیم واجد حساسیت‌­ها و دشواری‌­هایی بیشتری است همین است.
  • در عین حال این هم یک واقعیت مدام بوده که در تمام مدت، افراطیون همه طرف‌ها که با هر تلاشی برای رسیدن به راه حل میانه مخالفند، تلاش می‌­کنند این چانه‌زنی‌­های غیر‌رسمی را نوعی نفوذ و جاسوسی و غیره معرفی و از کلماتی مانند «افشا» و غیره استفاده کنند. هدفی که دنبال می‌­کنند هم بلاموضوع کردن افراد و نهادهایی هستند که شکل گرفته و می‌­توانند موثر واقع شوند.
  • باید توجه کرد که این موارد همیشه با هماهنگی دولت‌­ها انجام می‌شود و اساساً قرار است میان دولت­‌ها گفت‌وگوی غیرمستقیم و محتوایی را برقرار کنند که انجام آن در سر میز مذاکره رسمی نوعاً غیرممکن است. بنابراین این اطلاعات برای دولت‌ها به هیچ عنوان امر تازه‌­ای نیست.
  • اما در عین حال چنین فشارهایی موجب محافظه کاری آنها در موارد آینده خواهد شد که این نوع کنشگران و رسانه­‌ها که مشخصاً خود دستگاه تبلیغاتی دولت‌­ها و رژیم­‌های معینی هم هستند و منابع بی انتهای خود را از ایشان دریافت می‌کنند همین قصد را هم دارند.
  • برای یک دیپلمات و یک دستگاه دیپلماسی مهم این است که بتواند به بهترین نقطه ممکن (نه محال) در موضوع مورد گفت‌وگو دست پیدا کند. هیچ اهمیتی ندارد که از کدام مسیر این امر ممکن است. گاهی نیاز است از طرق رسمی یا غیررسمی، آشکار یا پنهان این امور انجام شوند و این ابداً عجیب نیست.
  • اتفاقاً اینکه کسانی مرتباً بخواهند امور را جنجالی کرده و برای خود وجاهت معرفی کردن امر اخلاقی و غیراخلاقی هم قائلند، تعجب برانگیز است. به هر کیفیتی اگر چنین ماجرایی وجود داشته است، باید از به وجودآورندگان آن به خاطر به روز بودنشان در کنشگری همه جانبه دیپلماتیک تشکر کرد.
  • این امور را من در تکمیل ماجرایی می­‌بینم که تلاش کرد خط رابرت مالی را زیر ضرب ببرد و از هرگونه احتمال حل واقعی مساله در سطح رسمی و علنی جلوگیری کند. این خط به دنبال روی کار آمدن افراطیون در ایالات متحده و احیای فشار حداکثری بر ایران است که بیشترین سود کوتاه‌مدت و بلندمدت را برای ایشان در پی داشته باشد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها