«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
فردای پایان جنگ؛ خوابهایی که تشکیلات خودگردان برای بازگشت به غزه دیده است
اگر به گفتههای در لفافه و دوپهلوی محافل نزدیک به طرفهای میانجی در جنگ غزه خوشبین باشیم، فاصله زیادی با توافق مبادله تمامی اسرا و احتمالا آتشبس دائم در نوار غزه نداریم.
سید عماد حسینی- اگر به گفتههای در لفافه و دوپهلوی محافل نزدیک به طرفهای میانجی در جنگ غزه خوشبین باشیم، فاصله زیادی با توافق مبادله تمامی اسرا و احتمالا آتشبس دائم در نوار غزه نداریم.
حتی اگر این سناریوها راهی به سوی واقعیت پیدا کند، گرچه با توجه به اصول و چارچوبهای از پیش اعلامشده حماس، پذیرش پیشنهاد توافق پاریس از سوی رهبران این گروه فلسطینی محتمل به نظر نمیرسد، اما به هر روی همه طرفها چه خوشبین و چه بدبین خود را برای دوره پساجنگ در نوار غزه آماده میکنند.
یکی از سناریوهای موجود، تحویل این منطقه به تشکیلات خودگردان فلسطین اشت، طرحی که آمریکا بهشدت درصدد تحقق آن است؛ شاید بتواند آن را در کوتاهمدت به جای راهحل دو دولت به سعودی بقبولاند یا حداقل داعیه زمینهسازی برای تحقق راهحل دو کشوری از طریق تشکیلات خودگردان داشته باشد و ریاض را به سوی توافقهای ابراهیم سوق دهد.
در همین راستا محمد اشتیه نخستوزیر تشکیلات خودگردان، که تقریباً در این جنگ چهار ماه خبر چندانی از او نبود، طی سخنانی از آغاز برنامه گسترده اصلاحات در داخل این تشکیلات خبر داد و قول داد در چارچوب این اصلاحات استانداران و سفرای جدیدی در آینده کوتاهمدت، فعالیت خود را آغاز خواهند کرد.
نخستوزیر تشکیلات خودگردان همچنین از اتخاذ تدابیر اقتصادی و مالی جدیدی در راستای این اصلاحات پرده برداشت و قول داد رفتارهای تشکیلات خودگردان شفافیت بیشتری پیدا کند و سطح خدمات برای شهروندان فلسطینی نیز بالاتر برود.
این اصلاحات در حالی اعلام میشود که سالهاست حتی طرفداران تشکیلات خودگردان نیز آن را در کمای عمیق مییابند که تنها برخی از اندامهایش به طور غیرارادی مشغول کار است.
بسیاری از تحلیلگران، دلیل شوک واردشده به تشکیلات خودگردان برای خروج از آن کما یا تلاش برای دمیده شدن روح به جسد بیجان این ساختار را به تحولات پساجنگ غزه مرتبط میدانند.
آمریکا هم بهشدت نیازمند ساختاری است که در عین ضعیف بودن در صحنه بینالمللی توانایی حاکمیت بر نوار غزه را داشته باشد.
تشکیلات خودگردان در یک دوره زمانی خاصی بعد از انتفاضه دوم توانسته بود گروههای مبارز فلسطینی در کرانه باختری را به طرز محکمی مهار کند.
ساختار امنیتی که مدتی قبلتر در اردن از سوی افسران آمریکایی آموزش دیده بودند، جانشین نیروهای امنیتیای شدند که به طرز سنتی از نیروهای فتح و ساف در بدنه تشکیلات خودگردان حضور داشتند و توانستند همکاری تنگاتنگی با سازمانهای امنیتی اسرائیلی برقرار کنند.
این فعالیت برای اسرائیل چنان کاراییای داشت که به اعتراف طرفداران ادامه حضور این تشکیلات، در حال حاضر نیز با وجود آنکه عملیات مبارزان فلسطینی در کرانه باختری به شکل روزانه انجام میشود اما همچنان به سطح و ضرباهنگ دوره انتفاضه دوم نرسیده است.
امروز دولت بایدن به دلایل مختلف داخلی و منطقهای به دنبال زنده کردن مجدد این ساختار است.
این پیامها به دست رهبران تشکیلات خودگردان هم رسیده است و برای نجات از انتقال پروندهشان به بایگانی تاریخ تکاپوی شدیدی را آغاز کردهاند، سخنان اشتیه درباره برنامه اصلاحات شامل مبارزه با جرم و جنایت و قانونگریزی، تقویت صلح و مکلف شدن کمیته مبارزه با فساد برای ارائه گزارشهای دورهای در مورد فعالیتهایش هم در این راستا قرار میگیرد.
موضوع فلسطین به شما چه ربطی دارد؟ حداقل این تشکیلات هر ساله باعث مرگ و معلولیت چندین هزار انسان بی دفاع نمی شود و طوفانهای نابود کننده مردم فلسطین را براه نمی اندازد.