«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
طرح دو کشوری از منظر کاخ سفید چگونه است؟
با شدت گرفتن جنگ در نوار غزه در حالی که روند ارسال کمکهای تسلیحاتی برای قتل عام فلسطینیان همچنان بین آمریکا و اسرائیل ادامه داشت، بایدن بارها از راهحل دو دولت سخن گفت.
سید عماد حسینی- با شدت گرفتن جنگ در نوار غزه در حالی که روند ارسال کمکهای تسلیحاتی برای قتل عام فلسطینیان همچنان بین آمریکا و اسرائیل ادامه داشت، بایدن بارها از راهحل دو دولت سخن گفت.
یکی از مهمترین طرفداران این ابتکار، دولت اوباما بود که جو بایدن در آن به عنوان معاون رئیسجمهور حضور داشت.
این دولت که راهبرد توجه به سوی آسیا را در دستور کار خود قرار داده بود وانمود میکرد درصدد سامان دادن به مسائل خاورمیانه است تا بتواند از این طریق منافع آمریکا را حفظ و با کاهش حضور خود در این منطقه نگاه خود را معطوف شرق آسیا و بهویژه قدرت گرفتن چین کند.
جو بایدن هم ظاهراً به دنبال ادامه دادن همان رویکرد است و او نیز بر ثبات در منطقه خاورمیانه از طریق توسعه توافقنامههای سازش و حل کردن اسرائیل در ساختار منطقه با کاتالیزور پروژههای اقتصادی متمرکز شد تا بدین ترتیب در مورد مقابله با پروژههای چین از یک سو و اطمینان از حفظ امنیت اسرائیل و تقویت حضور سیاسی و اقتصادیاش در چارچوب روابط حسنه با کشورهای عربی بهویژه کشورهای متمول حوزه جنوبی خلیج فارس اطمینان حاصل کند.
اما در این راه واشینگتن و بسیاری از مراکز تصمیمگیری غربی یک اشتباه بزرگ مرتکب شدند، این اشتباه که از دوره ترامپ به نحوی نهادینه شده بود، بر این اصل استوار است که میتوان به صلح منطقهای بدون حضور و مشارکت فلسطینیان دست یافت، همین امر باعث شد دولت بایدن نیز به خود زحمت طراحی نقشه راهی برای صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیان را ندهد و در این کار آنقدر پیش رفت تا اینکه عملیات طوفانالاقصی و حوادث 7 اکتبر 2023 به وقوع پیوست و از همین رو شکست این شرطبندی کاخ سفید از هر زمان دیگری نمایانتر شد.
حضور سراسیمه فرماندهان و سیاستمداران عالیرتبه آمریکایی در اتاق فرماندهی جنگ اسرائیل در روزهای اولیه نشان داد آمریکا این بار نیز مجبور است در مقابل رویکرد افراطیگرایانه راستگرایان صهیونیست مجدداً وارد میدان شود زیرا تقریباً همه کارشناسان متفقالقول معتقدند یکی از مهمترین علل وقوع حوادث 7 اکتبر افراطیگری اسرائیلیها بود.
همین امر باعث شد ضمن حمایت بیچونوچرا از کشتارهای اسرائیل علیه مردم غزه و با توجه به بیفایده بودن این رویکرد جنایتکارانه در بلندمدت درصدد حذف نهایی این خطر استراتژیک از مهمترین متحد خود در منطقه برآیند تا تنها راهحل باقیمانده را رویکرد صلح اعلام کنند.
رویکردی که گرچه با تابلوی زیبای دو دولت آراسته شده است اما به گفته اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران بیطرف بیش از هر چیز مشغول کردن فلسطینیان به مسیری به نام صلح است که گفته میشود در مقصد و پایان مسیر، آنها را به یک دولت خواهد رساند، دولتی که افراد معتدل در آن، حکومت و مردم فلسطین در قالب آن از گزینه مقاومت (که غربیها آن را خشونت نامیدهاند) چشمپوشی میکنند.
هنوز در این باره که چگونه قرار است این اهداف تحقق پیدا کنند و چه الزاماتی برای تحقق آن بهویژه در مورد اول یعنی رسیدن فلسطینیان در انتهای مسیر به دولتی فلسطینی وجود دارد، هیچ سخنی به میان نیامده است اما ظاهراً دو بخش دیگر یعنی به قدرت رساندن اعتدالگرایان یا همان شخصیتهای طرفدار غرب از طریق تقویت شخصیتهایی همچون محمد دحلان- که در حال حاضر در امارات به سر میبرد- و دوم از بین بردن جریانهایی که تندرو قلمداد میشوند از طریق حمله وحشیانه به نوار غزه و قتل عامل مردم این منطقه، در دست انجام است.
دیدگاه تان را بنویسید