واکنش سازمان ملل متحد به انهدام ایرباس ایرانی چه بود؟
واکنش شورای امنیت سازمان ملل نسبت به فاجعه ایرباس بههیچوجه با واکنش آن نسبت به حادثه لاکربی، که در 21 ماه دسامبر سال 1988 اتفاق افتاد، قابلمقایسه نبود.
اعتمادآنلاین| روز 12 تیرماه سال 1367، برابر با 3 ماه جولای سال 1988، ناو جنگی نیروی دریایی آمریکا، موسوم به «وینسنس»، که بهطور غیرقانونی به آبهای سرزمینی ایران در خلیجفارس وارد شده بود، با شلیک دو فروند موشک، هواپیمای مسافربری ایرباس خطوط هوایی ایران را که از فرودگاه بندرعباس عازم دبی بود، هدف حمله قرار داد و منهدم کرد.
بدین ترتیب، تمامی 290 سرنشین این هواپیما جان خود را از دست داند. مقامات آمریکا در نخستین واکنش خود، حملهِ ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران را ازنظر حقوقی توجیه و اظهار کردند که هواپیمای منهدم شده نظامی بوده و قصد داشته است به ناو مزبور حمله کند. پسازآنکه مشخص شد این هواپیما مسافربری بوده است، نه هواپیمای جنگی «اف-14» مقامات آمریکایی، بازهم به توجیه حقوقی عمل جنایتکارانه خود پرداختند و حاضر نشدند به تخلف خود اعتراف کنند و سرانجام، در این مورد، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا اظهار کرد: «اقدام ناو دریایی امریکا برای دفاع از خود بوده است.»
دو روز پس از جنایت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در ماجرای انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو جنگی وینسنس؛ جمهوری اسلامی ایران طی نامهای به رئیس شورای امنیت سازمان ملل خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. شورا پس از شنیدن سخنان وزیر امور خارجه وقت ایران و رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور وقت آمریکا، قطعنامهای را در تاریخ 20 ماه جولای سال 1988 صادر کرد.
در این قطعنامه، شورا ضمن استناد به نامهِ مورخه 5 ماه جولای سال 1988 (15 تیرماه سال 1367) جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و همینطور سخنان نماینده جمهوری اسلامی ایران، علیاکبر ولایتی (وزیر امور خارجه) و سخنان نماینده ایالاتمتحده آمریکا، جورج بوش (معاون رئیسجمهور) و ابراز تأسف عمیق از اینکه یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامهریزیشده بینالمللی 655، با شلیک موشک از ناو جنگی ایالاتمتحده بر فراز تنگه هرمز منهدم شده است و تأکید بر ضرورت تبیین حقایق سانحه از طریق بازرسی بیطرفانه و ابراز نگرانی عمیق از تشنج فزاینده در منطقه خلیج (فارس)، بیان کرد:
1) از سرنگون شدن هواپیمای غیرنظامی ایرانی درنتیجه شلیک موشک از یک ناو جنگی امریکا و کشته شدن انسانهای بیگناه عمیقاً متأسف است؛
2) همدردی صمیمانهِ خود را به خانوادههای قربانیان این سانحهِ غمانگیز و دولتهای آنها اعلام میکند؛
3) از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست ایران مبنی بر ایجاد فوری گروه حقیقتیابی برای بررسی تمام حقایق موجود و جنبههای فنی زنجیره حوادث مربوط به این پرواز و انهدام هواپیما و همچنین، از اعلام ایالاتمتحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری استقبال میکند؛
4) از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو در مورد هواپیمایی کشوری بینالمللی درخواست میکند که در تمامی شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری، بهویژه ضمایم آن کنوانسیون را برای جلوگیری از چنین حوادثی دقیقاً رعایت کنند؛
5) لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه (598) شورا را بهمنزله تنها مبنای حلوفصل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام میکند و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی میداند.
در این قطعنامه، واکنش شورای امنیت به اقدام جنایتکارانه آمریکا بسیار ضعیف بود چرا که تنها به ابراز تأسف و همدردی صرف بسنده کرد و از مسئولیت اصلی خود، که مطابق منشور ملل متحد از آن انتظار میرفت، غفلت کرد. در این قطعنامه، شورا از محکوم کردن دولتی که آگاهانه و عامدانه و تنها برای پیشبرد اهداف سیاسی و استراتژیک خود در منطقه اقدام جنایتکارانهای را انجام داده بود، طفره رفت و تنها اعلام کرد که از حادثهِ پیشآمده متأسف است!
واکنش شورای امنیت سازمان ملل نسبت به فاجعه ایرباس بههیچوجه با واکنش آن نسبت به حادثهِ لاکربی، که در 21 ماه دسامبر سال 1988 اتفاق افتاد، قابلمقایسه نبود. حادثه ازاینقرار بود که یکی از هواپیماهای مسافربری شرکت «پان امریکن» بر فراز شهر لاکربی در اسکاتلند منفجر شد و درنتیجه، 259 نفر کشته شدند. پس از سه سال تحقیق و بازجویی، سرانجام، مقامات آمریکایی و انگلیسی به این نتیجه رسیدند که دو نفر از اتباع لیبی در انفجار هواپیما دست داشتهاند. اما دولت لیبی این ادعا را رد کرد و بدین ترتیب، موضوع برای حلوفصل به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. در آغاز، شورا با تصویب قطعنامه 731، از دولت لیبی خواست تا به تقاضاهای دولتهای انگلیس و آمریکا (یعنی استرداد متهمان، افشای اطلاعات مربوط به آنها، تسهیل دسترسی به شهود و پرداخت غرامت) پاسخ مثبت دهد.
این در حالی بود که مطابق یکی از قواعد حقوق بینالمللی،در چنین وضعیتی، دولت مربوط (لیبی) یا باید متهمان را در محاکم داخلی خود محاکمه و مجازات میکرد یا آنها را برای محاکمه و مجازات به دولتهای ذینفع (آمریکا، انگلیس) استرداد میکرد. بنابراین، تصمیم شورای امنیت، این حق دولت لیبی را تضییع میکرد. تعلل لیبی در پاسخ مثبت به خواستههای انگلیس و آمریکا، شورای امنیت را بر آن داشت تا تصمیمهای شدیدتری را علیه آن دولت اتخاذ کند.
شورا در قطعنامه بعدی خود (748) که در این مورد صادر کرد، عدم استرداد اتباع لیبیایی مظنون به انفجار هواپیمای پان آمریکن را از سوی دولت لیبی تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی تلقی و تحریمهایی را علیه این دولت اعمال کرد. حال این پرسشها مطرح است، شورا چگونه میتواند برخورد متفاوت خود را با دو قضیه مشابه توجیه کند؟ چرا شورا در واکنش به فاجعه ایرباس، تنها به ابراز تأسف بسنده و از شناسایی و مجازات عاملان آن جنایت خودداری کرد.
درحالیکه در حادثهِ مشابهی که چند ماه بعد از انهدام ایرباس رخ داد، با جدیت وارد عمل شد و عاملان آن (لیبی) را تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی قلمداد کرد و تحت تحریمهای بینالمللی قرار داد؟ آیا این دو برخورد مختلف شورا در پیشگاه وجدان سالم بشریت قابل توجیه است؟ تردیدی نیست که پاسخ تمام حقوقدانان و انسانهای بیطرف و بیغرض به چنین پرسشی منفی خواهد بود و تنها کسانی بدان پاسخ مثبت خواهند داد که در روابط بینالملل، منطق زور و قدرت را از منطق عدالت و برابری برتر میدانند.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید