محمدعلی شاه عزل شد
در روز 25 تیر 1288 بعد از فتح تهران توسط نیروهای وفادار به مشروطه و تشکیل مجلس عالی، محمدعلی شاه قاجار از سلطنت عزل شد.
اعتمادآنلاین| به توپ بستن مجلس در 2 تیر سال 1287 هجری شمسی و بازداشت و سرکوب رهبران و فعالان نهضت مشروطه به عمر کوتاه نظام مشروطیت ایران پایان داد و سرآغاز استبداد صغیر شد. با این حال بحرانهای متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیش از 13 ماه دوران حکومت محمدعلی شاه را آشفته و متزلزل کرد. روزی که کلنل لیاخوف در تهران مجلس را به توپ بست، آشوب به سرعت شهرهای مهم ایران را در برگرفت. در تبریز که مهمترین شهر بعد از پایتخت بود، جنگ خیابانی مشروطهخواهان با نیروهای دولتی آغاز شد. تا 10 ماه پس از تخریب مجلس ملی، مشروطهخواهان تبریز به جنگ نابرابر با نیروهای دولتی و گرسنگی در نتیجه کمبود آذوقه ادامه دادند.
مجاهدین توانستند پیروزیهایی به دست بیاورند اما با بسته شدن جادهها و محاصره کامل شهر مردم گرفتار قحطی شدند، نه تنها وعدههای مکرر محمدعلی شاه در احیای مشروطیت هیچ تاثیری بر رهبران ملی و مردم نداشت، بلکه همه چاره استقرار آزادی و قانون را در فتح تهران میدیدند. این چنین بود که مشروطهخواهان در دو جبهه به تدارک سپاه پرداختند تا همزمان به سوی تهران حرکت کنند. فرماندهی قشون اصفهان را صمصامالسلطنه، خان بختیاری برعهده داشت تا اینکه برادرش سردار اسعد به او پیوست و در رشت، نهضت ملی به کمک سپهدار اعظم (محمدولی خان تنکابنی) و یپرمخان ارمنی آماده حضور در تهران شد.
در این دوران مملکت چه از نظر داخلی و چه خارجی اوضاع نابسامانی داشت. از یکسو دخالتهای دولتهای انگلستان و روسیه ادامه یافته و با قرارداد 1907میلادی به اوج خود رسیده بود و از سوی دیگر مشروطهخواهان تبریز، که از ابتدای استبداد صغیر به قیام بر ضد سلطنت سرکوبگر قاجار برخاسته بودند با ادامه مقاومت، سبب خیزش دیگر نیروهای انقلابی شدند. با مقاومت مردم تبریز در برابر حکومت محمدعلی شاه و نیروهای متجاوز روس و در ادامه قیام بر ضد نظام استبدادی، بختیاریها به سرکردگی صمصامالسلطنه در اصفهان سر به شورش برداشتند و شهر را تصرف کردند. سردار اسعد بختیاری که در اروپا بود با آغاز شورشها از راه خلیج فارس به ایران بازگشت و با تجهیز قشون اصفهان به طرف تهران حرکت کرد و در قم مستقر شد.
دولت با نزدیک شدن قشون بختیاری به وحشت افتاد؛ این چنین بود که سعدالدوله رئیسالوزراء، دست به دامن سر جرج بارکلی، وزیر مختار انگلستان شد تا با کنسول روسیه به ملاقات سردار اسعد رفته و او را از ورود به تهران منع کنند. خان بختیاری با رد ضمانت دولتهای خارجی در برقراری نظام مشروطه، عزم راسخش را در قیام علیه محمدعلی شاه و تصفیه عناصر استبدادی نشان داد. پیشنهادات دولت انگلستان و روسیه که تحت تاثیر مفاد قرارداد 1907 میلادی مبنی بر اشتراک سیاسی بیان شده بود با مقاومت سردار اسعد مواجه شد، بدین ترتیب پیشنهاد جای خود را به تهدید برای ورود نیرو از شمال ایران از طرف ارتش روسیه داد. در این هنگام نیروهای سپهدار اعظم به قزوین رسیدند و نمایندگان دو دولت برای جلب نظر فرمانده قوای شمال نزد او رفتند. جواب محمدولیخان تنکابنی همانند همرزمش، عزیمت قطعی به سمت تهران بود.
گیلان که همواره به عنوان مسیر ورود افکار تجددخواهانه و مترقی از اروپا شناخته میشد، پر بود از مجامع سری و مخفیانهای که در محیط استبدادی آن دوران نیروهای آزادیخواه را پرورش میداد. ریاست مجاهدان مشروطهخواه با یپرمخان ارمنی، میرزا حسینخان کسمایی و سردار محیی بود. مشروطهخواهان رشت به رهبری این سه تن به «باغ مدیریه» رشت یورش بردند و حاکم مستبد و دستنشانده آن، آقا بالاخان سردار افخم را کشتند. اما نگهداری قوای ملی شمال و کنترل رشت از عهده آنها خارج بود پس با درخواست از سپهدار اعظم برای فرماندهی نیروها، او را به عنوان پیشقراول سپاه مشروطه شمال در نظر گرفتند. هرچند محمدولی خان تنکابنی در محاصره تبریز در کنار عینالدوله حضور داشت اما با شدت گرفتن اوامر استبدادی محمدعلی شاه از قشون خارج شد؛ با این حال، پس از دریافت درخواست انقلابیون، با امتناع از ریاست نیروهای شمال، بیمیلی خود را نسبت به مشروطه نشان داد. سرانجام انقلابیون توانستند به شیوههای مختلف او را همراه کنند. با حرکت قشون به سمت جنوب و با تدابیر نظامی یپرمخان، قزوین به تصرف مجاهدان مشروطهخواه درآمد.
قوای شمال در مسیر حرکت به تهران با نیروهای دولتی به فرماندهی کاپیتان «زاپولسکی» روبهرو شدند و درگیریها به شکست و عقبنشینی آزادیخواهان انجامید. پیش از جنگ کوتاه قشون بختیاری با نیروهای قزاق، سردار اسعد به نیروهای سپهدار اعظم پیوست. نیروهای ملی با عملیاتی که نقشه آن توسط یپرمخان طراحی شده بود، از دروازه بهجتآباد وارد تهران شدند. سپهدار و سردار اسعد به مجلس ملی رفتند و نیروهای یپرمخان قزاقخانه را محاصره کردند. با نفوذ به تمامی نقاط شهر، فقط بخش مرکزی پایداری میکرد. نقاط قوت محمدعلی شاه، قصر قاجار و قزاقخانه بود و فرمانده کل و حاکم تهران لیاخوف روسی. تمام روز 23 تیرماه در تهران، جنگ خیابانی و گلوله باران ادامه داشت. کلنل روس که مقاومت را بیفایده دید با دستور صریح سفارت روسیه، نامهای به سپهدار اعظم نوشت و شرایطی برای تسلیم پیشنهاد کرد.
هنگامی که خبر محاصره تهران و نفوذ تا منطقه مرکزی شهر به محمدعلی شاه رسید، او و درباریان در کاخ سلطنتآباد پناه گرفته بودند. روسها که شرایط را بحرانی میدانستند از دخالت در امور داخلی ایران دست کشیدند. شاه که همواره متکی به نیروی روسها بود، چارهای نداشت جز اینکه به سفارت روسیه پناهنده شود. پس به همراه 500 تن از سران، درباریان و بستگان خود راهی زرگنده شد. بدین ترتیب در 25 تیر 1288 انقلاب مشروطیت که به ظاهر از دست رفته بود، جان دوباره گرفت. همان شب در مراسمی که در تاریخ مشروطه ایران به نام «مجلس فوقالعاده عالی» معروف است، محمدعلی شاه از سلطنت خلع شد. طی اعلامنامهای که بعد از این جلسه در شهر پخش شد، پسر دوازده ساله محمدعلی شاه به نام احمدمیرزا به عنوان شاه تازه تعیین شد و عضدالملک نیابت سلطنت را به عنوان بزرگ خاندان قاجار برعهده گرفت. در این جلسه، چون هیئت وزیران تشکیل نشده بود، هیئتی به جای آن مأمور رسیدگی به امور کشور گردید.
بعد از این ماجرا مذاکراتی طولانی میان سفارتهای روس و انگلیس درباره شرایط خروج محمدعلی میرزا از ایران، استرداد جواهرات ملی، بازپرداخت دیون و رهن املاک شخصی او که احتمال داشت دولت روسیه مصادرهشان کند، صورت گرفت و در موافقتنامهای که به امضای نمایندگان دولتهای مذکور و مشروطهخواهان رسید، برای شاه مخلوع 80 هزار دلار مقرری سالانه تعیین شد. محمدعلی میرزا با خانواده و ملازمانش از سفارت روسیه برای عزیمت به بندر «ادسا» راهی ساحل دریای خزر شد و با کشتی خاک ایران را ترک کرد.
با برچیده شدن بساط حکومت محمدعلی شاه، مجلس عالی فوقالعاده کابینه جدید را انتخاب کرد. سپهدار اعظم به ریاست وزرا و وزارت جنگ رسید و سردار اسعد بختیاری در وزارت کشور منصوب شد و یپرمخان ارمنی کار حفاظت تهران را برعهده گرفت و شهربانی کل را تصدی کرد. در پی این تحولات، با تلاش مشروطهخواهان، مهرماه سال 1288 هجری شمسی انتخابات مجلس در سراسر کشور برگزار شد و مجلس ملی رسماً گشایش یافت.
محمدعلی میرزا چندی پس از فتح تهران به فکر بازگشت به سلطنت افتاد، این چنین بود که با یاری روسها سپاهی فراهم کرد و به سوی ایران تاخت اما جز شکست نصیبش نشد و این تلاش ناکام باعث شد مقرری ماهیانه وی نیز قطع شود. وی بعدها به بندر ساوونا در ایتالیا تبعید شد و به سال 1344 هجری قمری در همین شهر درگذشت. پیکر وی پس از انتقال به کربلا در این شهر به خاک سپرده شد.
منبع: تاریخ ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید