کد خبر: 222451
|
۱۳۹۷/۰۵/۰۷ ۱۱:۴۲:۰۰
| |

پایان چهار امپراطوری

شاید «گاوریلو پرنسیپ» جوان ملی‌گرای صرب هیچگاه تصور نمی‌کرد که با ترور ولیعهد اتریش «آرشیدوک فرانتس فردیناند» در سارایوو به سال1914میلادی، جرقه اولین جنگ جهانی در سده بیستم که میلیون‌ها نفر را به کام مرگ فرستاد، روشن می‌کند. به‌عبارت روشنتر، ترور ولیعهد اتریش در بوسنی، دلیل نزدیک شروع جنگ بین‌الملل اول بود. این رویداد همانند بسیاری دیگر از رویدادهای تاریخی، تک علتی نبود و دلایل دوری نیز داشت که این دلایل بسیار عمیق‌تر از ترور ولیعهد اتریش توسط یک جوان ملی‌گرای صرب بود.

پایان چهار امپراطوری
کد خبر: 222451
|
۱۳۹۷/۰۵/۰۷ ۱۱:۴۲:۰۰

اعتمادآنلاین| قرن نوزدهم در اروپا در حالی آغاز شد که اندکی پیش از آن، انقلاب کبیر فرانسه به سال 1789میلادی به وقوع پیوست.

این انقلاب نقطه عطفی در روابط بین‌الملل به حساب می‌آمد و در تاریخ عمومی جهان، این انقلاب نقطه پایان قرون جدید و سرآغاز دوران معاصر محسوب می‌‌شود.

انقلاب ژوئیه 1789 و در پی آن، انقلاب‌های 1830 و 1848 فرانسه، باعث رشد روزافزون ملی‌گرایی و سرمایه‌داری در اروپا شد به گونه‌ای که وحدت دولت شهرهای ایتالیایی در نیمه قرن نوزدهم و همچنین وحدت آلمان به سال1871 که با تلاش‌های صدراعظم آهنین پروس و بعدها آلمان «اتو فون بیسمارک» صورت گرفت، از جمله تأثیرات این انقلاب‌ها رشد اندیشه ملی‌گرایی در اروپا بود.

پس از وحدت ایتالیا و آلمان، مناسبات بین قدرت‌های اروپایی وارد مرحله جدیدی شد.

آلمانی‌ها در قرن نوزدهم متوجه عقب ماندگی خود نسبت به دول بزرگ اروپایی همچون انگلیس شدند و بسرعت در راه مدرنیته و صنعتی شدن، گام برداشتند به گونه‌‌‌ای که پله‌های ترقی را ناباورانه طی کردند.

آلمانی‌ها همانند فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها به‌دنبال مستعمره بودند چرا که می‌پنداشتند از قافله استعمار عقب مانده‌اند، به همین خاطر به نفت خاورمیانه نظر داشتند و درصدد آن بودند تا با استفاده از جو ضد انگلیسی و روسی‌‌ که درکشورهایی نظیر ایران وعثمانی بواسطه سال‌ها رفتارهای استعماری این دو کشور جریان داشت، سیاستمداران و افکار عمومی ایران و عثمانی را به خود جلب نماید.

ایتالیا نیز به شمال آفریقا و به طور خاص لیبی نظر داشت و درصدد آن بود تا قدرت خود در مدیترانه‌ را همچون روم باستان احیا کند.

این عوامل سبب شد تا در دهه‌های پایانی سده نوزدهم، دسته بندی‌های جدیدی بین قدرت‌های بزرگ اروپایی پدید آید.

اندکی پس از وحدت آلمان و شکست فرانسه مقابل آلمان، مجمع امپراطوران سه‌گانه با ابتکار آلمان شکل گرفت که این سه امپراطوری عبارت بودند از آلمان، اتریش و روسیه.


در سپتامبر سال 1872 دیداری بین فرانتس فردیناند، امپراطور اتریش-مجارستان، «قیصر ویلهلم اول» امپراطور آلمان و «الکساندر دوم» تزار روسیه در برلین ترتیب داده شد که طی آن سه امپراطور بدون آنکه صحبتی از یک معاهده در میان باشد، به توافق رسیدند.

اما این اتحاد دیری نپایید و روسیه تزاری که پس‌از شکست عثمانی، بواسطه حمایت آلمان از امپراطوری اتریش-مجارستان به نتایج دلخواه خود در تسلط بر بالکان نرسیده بود، از این مجمع کناره‌گیری کرد و عملاً مجمع امپراطوران سه‌گانه فروپاشید.

اگرچه این مجمع دوام چندانی نداشت اما به طور کلی رقابت میان قدرت‌های بزرگ اروپایی از سال 1871تا 1914 تداوم یافت و دولت‌های رقیب وانمود می‌کردند که در صورت داشتن تسلیحات فراوان دول دیگر به آنها حمله نخواهند کرد، لذا دوره مذکور در تاریخ اروپا به دوره «صلح مسلح» معروف است. در این مقطع بود که اتحاد مثلث و اتفاق مثلث شکل گرفت.


کشورهای آلمان، اتریش-مجارستان و ایتالیا که در سال1915 و در بحبوحه جنگ، از آن خارج شد و به اتریش-مجارستان اعلان جنگ داد، اعضای اتحاد مثلث و کشورهای فرانسه، روسیه و انگلستان اعضای اتفاق مثلث بودند. بدین ترتیب ملی‌گرایی افراطی، نظامی‌گری (میلیتاریسم) و توسعه امپریالیسم از مهم‌ترین عوامل آتی بروز جنگ اول محسوب می‌گردد.

ملی‌گرایی در شکل خشونت‌آمیز آن در اروپا در حال رشد بود که این امر باعث منازعه میان کشورهای اروپایی می‌شد. توسعه و پیشرفت تسلیحات نظامی که رقابت میان دول اروپایی نیز آن را ناگزیر می‌نمود، شاخصه بارز دوران صلح مسلح اروپا بود.این رقابت‌ها به تقسیم آفریقا و تسلط اقتصادی اروپا در بیشتر بخش‌های آسیا منجر شد.

رقابت‌های امپریالیستی باعث اختلافات و برخوردهای بی‌پایان میان کشورهای بزرگ گشت، بخصوص موضوع مهم در 10 ساله قبل از جنگ جهانی اول، رقابت تجاری میان انگلستان و آلمان بود.

در زمینه علل آنی جنگ جهانی اول نیز بایستی به بحران‌های مراکش، اغادیر و بحرانهای سه گانه بالکان اشاره کرد که منتج به جنگ‌های بالکان شد. صرب‌ها از مدت‌ها قبل برای ایجاد کشوری واحد متشکل از اسلاوهای جنوب، درصدد تصرف بوسنی بودند که آن زمان بخشی از متصرفات عثمانی به حساب می‌آمد ولی از 1878 عملاً در دست اتریش-مجارستان بود.

بنابراین صرب‌ها کینه امپراطوری اتریش-مجارستان را در دل داشتند که در نهایت ترور ولیعهد اتریش-مجارستان را در پی داشت و اندکی پس از آن، آتش جنگ اول جهانی هنگامی که آلمان به روسیه اعلان جنگ داد، شعله‌ور شد. پس‌از شروع جنگ، «ولادیمیر لنین» با کمک آلمانی‌ها وارد روسیه شد و با روی کار آمدن بلشویک‌ها در روسیه، این کشور با آلمانی‌ها قرار داد صلح امضاء کرد و عملاً از جنگ خارج شد.

جنگ جهانی اول در پایان، چهار امپراطوری را نابود ساخت.

امپراطوری آلمان از بین رفت ودولت جمهوری (جمهوری وایمار)ج ایگزین آن شد.

در اتریش نیز جمهوری اعلام شد و به حکومت یکی از قدیمی‌ترین خانواده‌های امپراطوری اروپا یعنی سلسله هابسبورگ خاتمه بخشید.

همچنین جنگ جهانی اول نقطه پایانی بر امپراطوری عثمانی گذاشت و از دل این امپراطوری، جمهوری ترکیه و کشورهای عربی پدید آمد.

امپراطوری تزارها در روسیه نیز به دست انقلابی‌های بلشویک افتاد که این اولین حکومت کمونیستی جهان در اکتبر1917 و اوایل قرن بیستم بود.

امریکا نیز که در روند جنگ و پیروزی بر متفقین تأثیرگذار بود، پس از پایان جنگ به مرکز اقتصادی و زرادخانه جهانی تبدیل شد و با اعطای وام به آلمان برای پرداخت غرامت به متفقین، در عمل به‌صورت بانکدار جهانی درآمد.

آلمانی‌ها وام‌های دریافتی را به متفقین می‌دادند و آنها نیز چون بدهکار امریکا بودند، همان مبلغ را به آن کشور بازمی‌گرداندند. بدین ترتیب امریکا به‌عنوان یک قدرت بزرگ وارد صحنه سیاسی جهان شد.

در نهایت باید گفت که جنگی که در سال1914 آغاز و در 1918 پایان یافت، از نظر ژرفا و گستردگی تا آن زمان بی‌سابقه بود، این جنگ درست مانند یک انقلاب بین‌المللی عمل کرد و مناسبات سیاسی و اجتماعی جهان را به مرحله جدیدی وارد ساخت.

میلیون‌ها نفر کشته و میلیون‌ها نفر دیگر زخمی شدند. همچنین میلیاردها دلار خسارت، نتیجه جنگی بود که دولت‌های اروپایی برای اهدافی به مراتب حقیر، آن را به پا کرده بودند و حتی عهدنامه صلح ورسای و تشکیل جامعه ملل که برآیند جنگ اول جهانی بود نیز نتوانست به اهداف سیری‌ناپذیر اروپایی‌ها خاتمه دهد که نتیجه آن، ظهور نازیسم و فاشیسم در اروپا و در نهایت بروز جنگ جهانی دوم با ابعادی فاجعه بار‌تر وحشتناک‌تر از جنگ اول بود.

منبع: روزنامه ایران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها