۲۷ سال پیش در چنین روزی:
بختیار کشته شد
در روز 15 مرداد 1370 شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر حکومت پهلوی در پاریس به قتل رسید.
اعتمادآنلاین| شاپور بختیار در سال 1294 شمسی در خانوادهای از ایل بختیاری چشم به جهان گشود.
پدر وی محمدرضا معروف به «سردار فاتح» و مادرش نیز «ناز بیگم» بود. بختیار تحصیلات ابتدایی خود را در خانه پدری و دوران دبیرستان را تا کلاس سوم در اصفهان سپری کرد. سپس برای ادامه تحصیلات به بیروت رفت و از یک مدرسه شبانهروزی فرانسوی دیپلم متوسطه گرفت.
بختیار در سال 1313 به دلیل مرگ پدرش به تهران بازگشت ولی دو سال بعد عازم پاریس شد. در سال 1939 سه لیسانس در رشتههای حقوق قضایی، فلسفه و علوم سیاسی گرفت و سپس به تحصیل در رشته اقتصاد عمومی پرداخت. وی در سال 1318 شمسی با یک دختر فرانسوی ازدواج کرد اما پس از دریافت دکترای حقوق از دانشگاه سوربن، در سال 1324 بدون همسر و سه فرزندش به تهران بازگشت و به فاصله کمی پس از بازگشت، بواسطه نسبت خویشاوندی با ثریا اسفندیاری، همسر دوم محمدرضا، که او نیز از ایل بختیاری بود با شاه جوان دیدار کرد.
وی در مدتی کوتاه وارد مشاغل دولتی شد و در وزارتخانه تازه تاسیس «کار» تا مقام معاونت وزیر نیز پیش رفت. از آن پس مدارج ترقی را در ادارات دولتی پیمود و با جبهههای سیاسی مختلف به ویژه جبهه ملی همکاری کرد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 که منجر به سقوط دولت دکتر محمد مصدق و بازگشت شاه به کشور شد، وی نیز مثل بسیاری از فعالان جبهه ملی خانهنشین شد.
وی چندی بعد به دلیل فعالیت سیاسی در حزب ایران و اتهام «اخلالگری و توهین به مقام سلطنت»، در اواخر سال 1332 زندانی شد. سپس به زادگاه خود تبعید شد، اما یکسال بعد بار دیگر بازداشت و این بار به سه سال حبس محکوم شد. بختیار به گفته خودش، از کودتای 28 مرداد تا بهمن 1357 حدود پنج سال و هشت ماه را در زندان به سر برد و مدت هفت سال نیز ممنوعالخروج شده بود. با آغاز دور تازه فعالیت جبهه ملی ایران در سال 1339 که فضای سیاسی در ایران به صورت نسبی باز شده بود، بختیار بار دیگر وارد گود سیاسی شد اما تا سال 1345 سه بار دیگر هم بازداشت شد.
در حالی که روند رو به رشد مخالفت مردم با رژیم پهلوی هر روز شدت مییافت و در هنگامهای که رژیم سلطنتی در بحران عمیق سیاسی به سر میبرد و دولتهای منصوب شاه در سال 1357 یکی پس از دیگری سقوط میکردند، شاپور بختیار در 16 دی ماه به نخستوزیری رسید اما تنها توانست این سمت را 37 روز حفظ کند.
وی که تلاش میکرد شرایط را عادی جلوه دهد بارها وجود بحران را رد کرد، خود را مرغ طوفان نامید و خواستار تمکین مخالفان به قانون اساسی مشروطه شد. با این حال 37 روز پس از قبول مسئولیت از سوی او، انقلابیون که پشتیبانی تودههای مردم را به همراه داشتند بر اوضاع مسلط شدند و رژیم سلطنتی که از ماهها قبل در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود سرنگون شد.
با سقوط رژیم پهلوی، گزارشهای گوناگونی درباره سرنوشت او از رادیو پخش یا در مطبوعات منتشر میشد. در ابتدا خبر کشته شدن وی اعلام شد، بعد گفته شد که بختیار خودکشی کرده است.
سپس گفته شد که او دستگیر و زندانی شده است. در همین زمینه، حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری در کتاب «خاطرهها» از دستگیری فردی که به گمان او امکان دارد بختیار بوده باشد، در روزهای اول انقلاب خبر میدهد و مینویسد: «در لحظات نخست ورود (به مدرسه علوی)، شخصی را آوردند که سرش با کت پوشیده شده بود. او را به اطاقهایی که پشت مدرسه برای بازداشت سران رژیم پیشبینی شده بود، بردند. پرسیدم این شخص که بود، گفتند: بختیار. در آن ایام روزنامهها هم نوشتند که بختیار دستگیر شد. بعدها، همان روزنامهها نوشتند که بختیار فرار کرد.»
شاپور بختیار، پس از یک دوره اختفا در تهران به خارج گریخت و عازم فرانسه شد. او در فرانسه فعالیتهایی را علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی آغاز کرد. نام وی در برخی پروندهها از جمله کودتای نافرجام نوژه در تیرماه 1359 و طرح تجزیه خوزستان به میان آمد که هر دو با شکست مواجه شد.
بختیار نزدیک به 12 سال به فعالیتهایش علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داد تا اینکه سرانجام در نیمه مرداد 1370 در 77 سالگی در ویلای مسکونیاش در حومه پاریس به قتل رسید.
منبع: تاریخ ایرانی
دیدگاه تان را بنویسید