بخش هفتم
کودتا به روایت اسناد سرویسهای جاسوسی . 7
سالها بعد، معاون فاطمی در باختر امروز مدعی شد که مصدق شخصا دستور داد تانکها برای برقراری نظم و قانون در شهر از پادگانها خارج شوند. بنابراین، مهمترین مانع پیشروی کودتا برطرف شده بود.
اعتمادآنلاین| 1. به نوشته خبرنگار نیویورکتایمز، دولت در 18 اگوست 27 مرداد برگزاری هرگونه تظاهرات خیابانی را به دلیل زدوخوردهای خودسرانه هواداران جبهه ملی و حزب توده ممنوع کرد. همین خبرنگار، اطلاعاتی گمراه کننده مبنی بر دیده شدن زاهدی در منطقه دوردست آذربایجان ارائه کرد. اما زاهدی به کمک آمریکایی ها در تهران مخفی شده بود.
2. صبح روز بعد، جبهه ملی و حزب توده دستورات مصدق را رعایت کردند. نیروی سوم اعلام کرد خطر موجود از سوی راستیها برطرف شده، اما خطر حزب توده همچنان پابرجا بوده و ادامه دارد. در همین حال، 6 روزنامه مخالف که همچنان آزاد بودند تا فعالیت کنند، به طور مشخص فرمان شاه مبنی بر نخستوزیری سرلشگر زاهدی را منتشر کردند. روزنامه ستاره اسلام کاشانی نیز یکی از این شش جریده بود.
3. بامداد 28 مرداد، اعضای کابینه به منظور بحث درباره طرحهای مربوط به همهپرسی تعیین سرنوشت سلطنت در منزل مصدق تشکیل جلسه دادند. صدیقی - وزیر کشور - وظیفه آماده کردن صندوق های آرا را برعهده گرفت. در ساعت 8 صبح نیز به استانداران اعلام کرد که برای همه پرسی پیش رو آماده باشند.
تقریبا در همین ساعت، دستهای 300 نفری از اوباش مسلح به چاقو، سنگ و چماق، از جنوب تهران و بازار به سوی مناطق شمالی شهر به راه افتادند و آن دکههای روزنامهفروشی را که نشریات هوادار دولت را می فروختند تخریب کردند؛ رانندگان و عابرانی را که از دادن شعار «زنده باد شاه» خودداری میکردند کتک زدند؛ مغازهها را در صورت نبستن، تهدید به غارت کردند؛ به تئاتر سعدی - مرکز فعالیتهای اجتماعی روشنفکران چپگرا - حملهور شدند و دفاتر حزب ایران، نیروی سوم، روزنامههای باختر امروز و به سوی آینده - مهمترین روزنامه حزب توده - را به آتش کشیدند.
4. با ادامه حرکت آنان به سوی مرکز شهر، افراد دیگری نیز به آنها پیوستند که به گفته کرمیت روزولت بعضی از آنها «افراد بیکاری بودند که مجانی با کامیونهای اجارهای آورده شده بودند» برخی حامیان فدائیان اسلام بودند، برخی اعضای حزب زحمتکشان، سومکا و آریا؛ برخی دهقانانی که از املاک سلطنتی ورامین آورده شده بودند و از همه مهمتر، برخی زندانیانی بودند که از زندان مرکزی آزاد شده بودند.
5. در ساعت 2 بعداز ظهر، گارد سلطنتی که بسیاری از آنان لباس شخصی بر تن داشتند، کامیونهای ارتشی را از پادگانها به داخل شهر آوردند. در شرایطی که اوباش در حال چپاول بودند، فرماندهان ارتش هم تانکهای خود را به سوی شهر روانه کردند. سرتیپ دفتری - فرمانده گارد مسلح گمرک ۔ به رغم مخالفت رکن دوم و رئیس ستاد ارتش به سمتهای مهم گمارده شده بود. مصدق احساس میکرد که با وجود این خویشاوند نزدیک، اوضاع بهتر اداره خواهد شد. صدیقی در خاطرات خود مینویسد در ساعت 11 صبح نخستوزیر با دستور ارائه سمتهای ریاست شهربانی و فرماندار نظامی به سرتیپ دفتری به او تلفن کرد. به بیانی دیگر، یکی از دسیسهگران کودتا اکنون سه منصب کلیدی را در دست گرفته بود: فرماندار نظامی، رئیس شهربانی و فرمانده گارد مسلح گمرک! سرگرد همایونی مینویسد فرماندار نظامی جدید فورا افسران سلطنتطلب را برای بازداشت فرماندهان تیپهایی که در خدمت مصدق بودند اعزام کرد.
6. سالها بعد، معاون فاطمی در باختر امروز مدعی شد که مصدق شخصا دستور داد تانکها برای برقراری نظم و قانون در شهر از پادگانها خارج شوند. بنابراین، مهمترین مانع پیشروی کودتا برطرف شده بود. 32 تانک و کامیون نظامی مملو از سرباز اجازه یافتند از قرارگاههای خود خارج شوند اما آنها دنبال پاکسازی اوباش نرفتند بلکه مستقیما به سمت تصرف مکانهای استراتژیک تعیین شده در نقشه اولیه حرکت کردند.
سرهنگ ممتاز بعدا تصدیق کرد که تانکهای اعزامی برای دفاع از دولت، کار خود را با حمله به همان دولت به پایان رساندند. تانکها طی همان روز ستادهای ارتش و ساختمان تلفن و تلگراف را تصرف کرده و ارتباط بین دولت و قرارگاههای تحت فرماندهی هواداران مصدق را قطع کردند. صدیقی، وزیر کشور به منزل مصدق گریخت. در ایستگاه تصرفشده رادیو، افرادی مانند زاهدی، برادر شاه، پسر کاشانی و سردبیران مهمترین روزنامههای هوادار شاه نخستین کسانی بودند که خطاب به ملت سخن گفتند.
7. تا ساعت 5 بعدازظهر، تانکهای تحت فرماندهی افسران هوادار شاه و نیز اوباش خیابانی به سردستگی شعبان بیمخ در مقابل منزل مصدق به یکدیگر پیوستند. طی این روز، مصدق با اکثر مشاوران خود به تناوب دیدار کرد.
منبع: کودتا، نوشته، یرواند آبراهامیان، نشر نی
دیدگاه تان را بنویسید