چگونه ایران و عراق در جنگ جهانی اشغال شدند؟
دولت ایران به هیچ وجه حاضر به قبول شنیدن مطالب اولیای دولتین انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی نبوده و اجازه نمیداد ارتش خارجی به هر منظور که باشد، به خاک ایران قدم گذارد.
اعتمادآنلاین| «ژنرال آرچیبالد ویول» که از تاریخ آوریل سال 1941تا ژانویه سال 1942 میلادی سمت فرماندهی ارتش انگلستان را در منطقه ایران و عراق داشته، در سال 1947 به تشریح عملیات و اقدامات خود در اشغال ایران پرداخته است.
نخستین قسمت سپاهیان انگلیسی که از طرف ستاد ارتش مأمور اشغال خاک ایران و عراق گردیدند لشکر دهم هندوستان بود که بتدریج از 18 آوریل 1941 به سمت بصره حرکت نمودند.
این ارتش سابقاً به منظور حرکت به جبهههای «مالایا» آماده شده بودند و به همین جهت حرکت فوری آنها به سوی بندر بصره تا اندازهای دشوار بهنظر میرسید مخصوصاً که برای انجام این مأموریت تأکید شده بود که در هر حال سرعت عمل رعایت شود. این بود که بلافاصله، قریب چهار صد تن از گردان سلطنتی نیز که در آن موقع در بندر کراچی اقامت داشتند، جهت همکاری و حفظ سرعت عمل به ارتش اخیر پیوستند و خود را برای حرکت به سوی باختر خلیج فارس آماده ساختند.
انگلیسیها در بصره
در آغاز کار حکومت انقلابی عراق تصور میکرد که سپاهیان دیگری در بصره پیاده نخواهند شد، لیکن در هفتم ماه مه همان سال «سرهنگ ادوارد ب. کوینان» مأموریت یافت که با نفرات خویش برای تأمین وسایل ارتباطات در بصره پیاده شوند.
این سپاهیان نیز چندی بعد در بندر بصره پیاده شده و با الحاق به دستههای اولیه در نزدیکی فرودگاه حبانیه عراق اقامت گزیدند. پس از استقرار نیروهای مختلف ، من[ژنرال آرچیبالد ویول] با سمت فرماندهی کل قوای ارتش انگلیس در خاورمیانه نظارت سپاهیان مزبور را برعهده گرفته و چندی بعد نقشه اشغال عراق طرح گردید.
اشغال بغداد
تصرف شهر بغداد بر اثر حسن تدبیر فرماندهی عالی ارتش انگلیس بدون کوچکترین اتفاقی عملی گردید و در ماه ژوئن قسمتی از نیروی انگلیس بدون هیچ گونه خطر احتمالی به سوی موصل که در آن موقع از جهت فعالیت عمال ستون پنجم مورد سوءظن قرار گرفته بود، حرکت کردند. چندی بعد نیز، جهت تأمین امنیت راهآهن بین ترکیه و سوریه قسمت دیگری از نیرو به طرف شمال عراق حرکت کرده و مشکلاتی که در پیش بود، با کمترین جدیت مرتفع گردید.
ارتش انگلیس که در عراق اقامت داشتند بر آن شدند، تحت تعلیمات فرماندهی عالی انگلیس در منطقه عراق و سوریه و حتی سواحل ترکیه مشغول اقدامات گردند، لیکن در همین احوال معلوم شد که ارتش آلمان با سرعت برق آسا به مرزهای اتحاد جماهیر شوروی حمله کرده است و بدون درنگ سرهنگ کوینان از طرف ژنرال آرچیبالد ویول مأمور طرح نقشه و تهیه مقدمات دفاع از مرزهای شمالی عراق گردید، زیرا احتمال میرفت که منطقه اخیر از طریق ایران با آناتولی در معرض تهدید ارتش آلمان قرار گیرد.
دولت ایران به هیچ وجه حاضر به قبول شنیدن مطالب اولیای دولتین انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی نبوده و اجازه نمیداد ارتش خارجی به هر منظور که باشد، به خاک ایران قدم گذارد.
بنابر این در 22 ژوئیه، سرهنگ کوینان که اکنون ژنرال شده بود، سپاهیان خود را برای حمله و اشغال آبادان و مناطق نفت خیز جنوب باختری ایران آماده ساخت. نقشه اصلی ژنرال کوینان اشغال مراکز تصفیه نفت در آبادان، خرمشهر و مناطق چاههای نفت هفتکل به وسیله ارتش هشتم هندی و منطقه قصر شیرین بهوسیله گردان مسلح دوم هندی بود.
اشغال آبادان
چون تا این موقع یادداشتهایی که از طرف مقامات انگلیس و شوروی به دولت ایران داده شده بود، بدون پاسخ مانده بود، لذا با موافقت مرکز فرماندهی شورویها مقرر گردید که توأماً از شمال و جنوب به ایران حمله شود. چه در این صورت در هر یک از جبههها بیش از 5 لشکر ایرانی قادر به مقاومت نخواهند بود.
پس از فراهم آمدن این مقدمات در 25 اوت [3 شهریور 1320] حمله به سوی ایران آغاز گردید، لیکن مقاومت ارتش ایران به قدری که انتظار میرفت شدید نبود، مختصر مقاومتی در منطقه آبادان دیده شد، در اهواز هم از طرف ارتش ایران ایستادگی نسبتاً کمی ابراز گردید و در بعضی نقاط نیز چندین آتشسوزی به وقوع پیوست.
لیکن ارتش انگلیسی و هندی مجموعاً در این جنگ 64 نفر تلفات دادند و شورویها نیز با مقاومتی نظیر جنوب مواجه شده با تلفات اندک، شهرهای نوار شمالی ایران را اشغال نمودند.
در سپتامبر، دولت ایران تقاضاهای متفقین را پذیرفته و کمی بعد اشغال نظامی تهران صورت عمل به خود گرفت و تا پایان همین ماه موضوع اشغال کامل انجام شد و در این تاریخ ارتشهای ششم، هشتم و دهم هند و انگلیس در مناطق ایران و عراق مستقر شده و خود را برای هرگونه پیش آمدهای احتمالی از ناحیه آلمانها آماده ساخته بودند و حتی جمع کثیری از کارگران و مهندسین ایرانی و عراقی جهت ساختن فرودگاهها و توسعه وسایل حمل و نقل استخدام گردیدند.
آماده حرکت به قفقاز
در ماه اکتبر از طرف فرماندهی عالی انگلیس دستوری واصل گردید که دو لشکر خود را حاضر به حرکت و دخول به منطقه قفقاز نمایند. این دو لشکر چندی بعد وارد شهر کرکوک شده و تعداد 30 هواپیمای انگلیس نیز خود را حاضر به همکاری با نیروی زمینی مزبور نمودند.
لیکن بروز مشکلاتی در مناطق دیگر جنگ فرماندهی ارتش خاورمیانه را از تعقیب این نقشه منصرف کرد و تا پایان جنگ نیروهای انگلیسی با اقامت در خاک ایران و عراق و فراهم ساختن احتیاجات کامل جهت دفاع از قفقاز اکتفا کردند.
منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید