کد خبر: 255845
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۹ ۱۲:۳۴:۰۰
| |

به مناسبت سالروز اعدام صدام حسین؛

صدام؛ 12 سال پس از اعدام

شریف جبوری گفت: «آن‌هایی که بعد (از صدام) آمدند، زیرساخت‌ها را اصلاح نکردند. آن‌ها هیچ چیزی نساختند. آن‌ها هیچ چیزی برای مردم انجام ندادند. صدام یک رژیم بی‌رحم بود، اما واقعا از تخریب مجسمه (او) پشیمان هستم.»

صدام؛ 12 سال پس از اعدام
کد خبر: 255845
|
۱۳۹۷/۱۰/۰۹ ۱۲:۳۴:۰۰

اعتمادآنلاین| با وجود قساوت‌های زیاد نظام سابق عراق، برخی از عراقی‌ها، به دلیل عملکرد نامناسب نظام جدید کشورشان، دیدگاه مساعدی نسبت به دیکتاتور سابق این کشور پیدا کرده‌اند.

«الله اکبر؛ صدام حسین» این شعاری بود که هواداران تیم «اتحاد الجزایر»، با شور و هیجان زایدالوصفی، آن را در بازی تیم محبوب‌شان در مقابل «نیروی هوایی عراق» در نهم سپتامبر 2018 سر دادند و یک بحران دیپلماتیک بین الجزایر و عراق ایجاد کردند.

تیم عراقی، از شدت خشم، در دقیقه 72، بازی را نیمه‌تمام گذاشت و استادیوم «عمر حمادی» پایتخت الجزایر را ترک کرد. نیروی هوایی، که تا این دقیقه دو گل از رقیب الجزایری خورده بود، بازنده مسابقه اعلام شد. وزارت خارجه عراق بیانیه‌ای صادر کرد و به شدت از رفتار هواداران الجزایری انتقاد کرد و سفیر این کشور در بغداد را فراخواند.

این ماجرا پس از هیاهوی فراوان در رسانه‌ها فروکش کرد، اما پایان نیافت. چند ماه بعد، در 18 دسامبر 2018، شعار‌های تندتری در انتظار باشگاه نیرو‌ی هوایی بود. این بار، هواداران تیم «الجزیره اردن» در بازی این تیم در برابر نیروی هوایی عراق، شعار مناقشه‌برانگیزتری سر دادند: «با خون و جان تو را فدا می‌کنیم؛‌ ای صدام!».

این بار دست‌اندرکاران تیم عراقی، شاید به دلیل پیروزی در بازی، واکنش تندی نشان ندادند و به یک اعتراض گذرا اکتفا کردند. در مقابل، نیرو‌های امنیتی اردن چند تن از هوادارانی که شعار‌های سیاسی سرداده‌اند را بازداشت کردند تا از بروز یک بحران دیپلماتیک با عراق جلوگیری کنند.

محبوبیت صدام حسین، رئیس‌جمهور اسبق عراق، میان برخی از محافل کشور‌های عربی، امر عجیبی نیست. به هر حال، صدام خود را نماینده و رهبر ناسیونالیسم عربی می‌دانست و در این باره سخنرانی‌های آتشین بسیاری ایراد کرده است که او را در نزد برخی از مردم کشور‌های عربی، بخصوص اردن، محبوب کرده است.

اما بلندشدن صدا‌هایی در عراق، بخصوص از جانب برخی از شیعیان این کشور، در تمجید از صدام چنان عجیب به نظر می‌رسد که در وهله اول باور کردن آن دشوار است. سه روز قبل از اینکه هواداران اتحاد الجزایر آن شعار مناقشه‌برانگیز را سر دهند، گروهی از جوانان بصره، در اعتراضاتی خشمگین، شعار‌هایی به نفع صدام سر دادند.

صدام

در تابستان گذشته، به دلیل فقدان خدمات عمومی نظیر آب و برق و سایر مشکلات معیشتی، استان‌های عمدتا شیعه‌نشین جنوب عراق شاهد اعتراضات خشمگینی بود که در جریان آن تعدادی از معترضان کشته و زخمی شدند. یکی از وقایع مهمی که در جریان این تظاهرات رخ داد، سوزاندن کنسولگری ایران در بصره بود.

در روز‌های اخیر، احساسات جانبدارانه از صدام، بار دیگر در عراق تکرار شده است. این بار ده‌ها تن از دانشجویان دانشگاه انبار عراق، در درون دانشگاه، تصویری از صدام حسین بلند کردند. مقامات این دانشگاه فورا سه دانشجو را اخراج و چند دانشجوی دیگر را به مدت یک سال تعلیق کردند. خالد بتال النجم، رئیس دانشگاه انبار، به شبکه عراقی السومریه‌نیوز گفته به دستور وزیر آموزش عالی، تحقیقات درباره این واقعه همچنان ادامه دارد.

صدام حسین، یکی از خشن‌ترین حاکمان عراق بوده است به طوری که از این حیث، حتی می‌توان او را با حجاج بن یوسف ثقفی، حاکم عراق در دوره خلافت اموی، مقایسه کرد. ملت عراق تقریبا در سرتاسر دوره حکومت او، درگیر تحریم و جنگ بود. علاوه بر این، کوچکترین مخالفت با حکومت، می‌توانست عواقب وخیمی داشته باشد. شاید هواداری مردم غیرعراقی از صدام را بتوان اینگونه توجیه کرد که آن‌ها آسیبی از صدام حسین ندیده‌اند. اما سردادن شعار‌هایی به نفع صدام در عراق، آن هم از جانب برخی شیعیان، را چگونه می‌توان تفسیر کرد؟

12 سال پیش، دقیقا در چنین روزی، یعنی در 30 دسامبر 2006، صدام به دار آویخته شد. اما امروز کافی‌ست یک خبر نه چندان مهم درباره صدام در رسانه‌های عربی منتشر شود، ظرف چند لحظه آن خبر جزو پربازدیدترین خبر‌های رسانه‌ها می‌شود. فرقی هم نمی‌کند رسانه متعلق به چه گروهی است. علاوه بر این، هر سال به مناسبت سالگرد اعدام صدام حسین، برخی از کابران شبکه‌های اجتماعی از دوران «باشکوه» و «مناقب» او سخن می‌گویند.

تقریبا 15 از سال اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 می‌گذرد. بسیاری از جوانانی که در آن سال و سال‌های بعد متولد شده‌اند، جز چند فیلم و سخنرانی از صدام حسین هیچ خاطره از سال‌های حکمرانی آهنین صدام ندارند. حتی تمام کسانی که اکنون در دهه سوم عمر خود هستند، در سال‌های آخر حکمرانی صدام متولد شده و در نتیجه در آن زمان کودکان یا نوجوانانی بوده‌اند که درک چندانی از مسائل سیاسی نداشتند. البته برخی از جوانان هم وجود دارند که خانواده‌شان به طور مستقیم از دستگاه‌های امنیتی صدام آسیب‌های جبران‌ناپذیری دیده‌اند. اینان هنوز هم نام صدام برای‌شان دردآور است.

اما فقدان خاطره تلخ از صدام نزد برخی از جوانان عراق، تنها عامل ملایم شدن دیدگاه‌شان درباره نظام بعثی نیست. عملکرد نظام جدید عراق، که در سال 2003 توسط آمریکایی‌ها پایه‌گذاری شد، سهم بسزایی در تغییر دیدگاه جوانان عراق درباره گذشته نه چندان دورشان داشته است.

ژنرال نجم جبوری، قبل از حمله 2003 آمریکا به عراق، در مرز عراق با ترکیه می‌ایستاد و به خارج از کشورش نگاه می‌کرد. او به رادیو ان‌پی‌آر گفت: «به عنوان یک افسر، آرزو داشتم که به خارج از عراق سفر کنم». اما رژیم صدام به شدت نسبت به آن‌هایی که با خارج ارتباط برقرار می‌کردند، حساس بود؛ بنابراین سفر به خارج می‌توانست به قیمت جان یک عراقی تمام شود. به همین دلیل ژنرال جبوری هرگز در دوره صدام جرأت نکرد آرزویش را محقق کند. پس از صدام، او به آرزوی خود رسید. پس از حمله آمریکا، جبوری و بسیاری از مردم عراق، فکر می‌کردند، دوران طلایی جدیدی در عراق شروع شده است. اما این دوران هرگز تجربه نشد. جبوری می‌گوید در سال 2003، او در ابتدا فکر کرده است که با رفتن صدام و آمدن آمریکایی‌ها، عراق جدید منظم و آزاد خواهد بود. او تصریح کرد: «ما فکر کردیم آزادی را نفس خواهیم کشید و مثل اروپا خواهیم شد. اما، به عصر تاریک بازگشتیم.»

عراق پس از اشغال صدام درگیر نزاع‌های مذهبی پیوسته‌ای شد و به اعتقاد برخی ناظران، فساد سیاسی و اقتصادی در این کشور افزایش ملموسی پیدا کرد. از سال 2003 تاکنون 500 هزار عراقی در نزاع‌های داخلی جان‌شان را از دست دادند و صد‌ها هزار تن دیگر جابجا شدند. جبوری، که الان در ارتش عراق خدمت می‌‎کند، مدعی شد: «اکثریت مردم -شیعه و سنی - رژیم (کشورشان) را دوست ندارند. اما بسیاری از مردم، موقعی که وضعیت فعلی را با اوضاع دوران صدام مقایسه می‌کنند، ممکن است زندگی در دوره صدام را بهتر ببینند.»

فقط جبوری نیست که اینگونه فکر می‌کنند. حتی برخی از افرادی که سال‌های سال در زندان‌های صدام محبوس بوده‌اند هم دیدگاه‌شان درباره گذشته تغییر کرده است.

مجسمه صدام

در نزدیکی میدان مرکزی بغداد، همان جایی که مجسمه معروف صدام به زیر کشیده شد، مردی در تعمیرگاه خود نشسته است که نقش خود در تاریخ عراق را توضیح می‌دهد. غثام شریف جبوری، که با ژنرال جبوری نسبتی ندارد، گفت: «من در مجاورت مجسمه (صدام) در تعمیرگاهم بودم. همیشه فکر می‌کردم که یک روزی خواهد آمد که آن مجسمه را پایین خواهم کشید. زمانی که آمریکایی‌ها به شهر (بغداد) وارد شدند، چکشم را برداشتم و به جان مجسمه افتادم.»

نیرو‌های ویژه آمریکایی هم به شریف جبوری در ساقط کردن مجسمه کمک کردند. او، که 11 سال در زندان‌های صدام پشت میله‌های زندان بود و خویشاوندانش به خاطر عضویت در حزب شیعی «الدعوه» اعدام شده‌اند، اصرار می‌کند که زندگی در دوره صدام بهتر بود. او اعلام کرد: «آن‌هایی که بعد (از صدام) آمدند، زیرساخت‌ها را اصلاح نکردند. آن‌ها هیچ چیزی نساختند. آن‌ها هیچ چیزی برای مردم انجام ندادند. صدام یک رژیم بی‌رحم بود، اما واقعا از تخریب مجسمه (او) پشیمان هستم.»

وجود چنین دیدگاهی در کشور‌های دیکتاتورپرور عرب چندان دور از انتظار نیست. در بسیاری از کشور‌های عربی، حاکمان با مشتی آهنین حکومت کرده و می‌کنند. اما به محض رفتن آن‌ها چنان هرج و مرجی بوجود می‌آید که استبداد قبلی یا به کل فراموش می‌شود یا اینکه خاطره تلخ آن در برابر هرج و مرج کمرنگ می‌شود. مضاف بر این، هوداران رژیم‌های سابق معمولا با گذشت زمان از دیکتاتور‌های سابق چهره‌سازی و تصویرسازی مثبتی می‌کنند. به عنوان نمونه، همزمان با کمرنگ شدن «حاکمیت» عراق در دوران پس از اشغال، برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی تصویری احساساتی از صدام منتشر کردند که نقشه طلایی رنگ عراق را در آغوش گرفته است. درحالی که صدام با ماجراجویی‌های خود ملت عراق را درگیر جنگ‌های طولانی و انواع تحریم‌های کمرشکن کرده بود، این تصویر به مخاطب القا می‌کند که صدام یک میهن‌پرست واقعی بود که قلبش برای آسایش عراق می‌تپید!

صدام

منبع: فرارو



دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها