محسن آرمین:
لاجوردی مدعی بود پرونده انفجار دفتر نخستوزیری وقتی به نتیجه میرسد که نبوی دستگیر شود
محسن آرمین میگوید: اسدالله لاجوردی مدعی بود پرونده انفجار دفتر نخستوزیری وقتی به نتیجه میرسد که نبوی دستگیر شود.

اعتمادآنلاین| محسن آرمین در گفتوگویی از دعوای خود با اکبرگنجی برای مقالات علیه هاشمی رفسنجانی، «نقش مرموز حزب توده» در سالهای ابتدایی انقلاب، سناریوی جناح راست علیه بهزاد نبوی و دفاع آیتالله موسوی خویینی از نبوی، جنگ لفظی محتشمیپور با بهزاد نبوی در جلسه هیات دولت و گوش دادن نوار جلسه توسط امام خمینی(ره) صحبت میکند.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
* قضیه انفجار دفتر نخستوزیری که آشکارا یک اقدام رذیلانه و خنجری بر پیکر نظام بود، علیالقاعده میبایست به انسجام و موضع یکپارچه نظام علیه تروریسم میانجامید؛ متأسفانه جناح راست آن حادثه را بهانه و فرصتی مغتنم برای تصفیه حسابهای سیاسی با رقیب تلقی کردند.
* ذهنیتها و تحلیلهای توطئهنگر به ویژه وقتی اسیر حب و بغضهای سیاسی باشند، در این گونه اتفاقات خوراک مناسب خود را مییابند. مهمترین شاهد و دلیل دست داشتن نبوی در انفجار نخستوزیری این بود که چرا او در آن جلسه حضور نداشته و شهید نشده است؟!!
* بعد از بمبگذاری بهزاد و خسروتهرانی بلافاصله دستور داده بودند که درهای نخستوزیری بسته شود و تمام افراد حاضر مورد بازجویی قرار گیرند. آن ذهن توطئه نگر سیاستزده این تصمیم را این گونه تحلیل میکند که آنها با این اقدام میخواستهاند آثار جرم را پاک کنند.
* همکاران آقای نبوی در نخست وزیری پس از بررسی کسانی که به نخستوزیری وارد و خارج شدهاند، به این نتیجه میرسند که «کشمیری» قبل از انفجار از نخستوزیری بیرون رفته است و به احتمال قوی او عامل بمبگذاری بوده است.
* فعالترین چهره جناح راست در پیگیری این سناریو، لاجوردی بود. او بعضی از همکاران آقای نبوی را دستگیر کرد شاید از این نمد کلاهی به دست آید. او مدعی بود پرونده انفجار نخستوزیری وقتی به نتیجه میرسد که نبوی دستگیر شود. اما وزیر بودن نبوی دست وی را بسته است.
* نکته جالب این که آقایان جناح راست و مؤتلفه که در حزب جمهوری حضوری مؤثر داشتند هیچ حساسیتی نسبت به انفجار حزب جمهوری اسلامی نشان نمیدادند و در باره آن ماجرا هیچ ابهام و پرسشی را مطرح نمیکردند.
* امام پس از شنیدن گزارش آقای خوئینیها گفته بود که من هم از اول می دانستم که چنین چیزی درست نیست. جریانی در کار است تا نیروهای موثر و توانای انقلاب را کنار بزند. کسانی که این پرونده را درست کرده اند باید مورد بررسی قرار بگیرند ظاهراً مقصودشان این بود که بررسی شود آیا دستهای مشکوکی در این ماجرا وجود دارد یا صرفاً اختلافات و کینههای سیاسی علت این پرونده سازی است و بعد گفته بودند که من خود در باره این پرونده قضاوت می کنم و حکم به مختومه شدن آن میدهم. جالب این است که این تنها پرونده حقوقی و قضایی است که امام به عنوان قاضی در باره آن حکم داده است. امام به نبوی علاقمند بود و او را مدیری توانا میدانست.
* امروز که این ماجرا را باشما مرور می کنم و می بینم به رغم شواهد روشن و به رغم آن که امام قاضی پرونده انفجار نخست وزیری بوده و حکم به مختومه بودن آن داده، هنوز آقایان ذوب در ولایت هر از چند وقت سعی در تکرار آن اتهام دارند به این نتیجه میرسم این حدیث «باهتوهم» در عرصه سیاسی کشور چه نقش مهم و کلیدی دارد.
منبع: ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید