گزارش نشست «انقلاب فرهنگی؛ از ستادی که بود تا شورایی که هست»؛
سعید زیباکلام: شورای سرطانی انسداد فرهنگی تعطیل شود/ فاضلی: شورای عالی انقلاب فرهنگی با همه ضعفهایش اگر نبود، خیلی از فضاها را میبستند
در نشست «انقلاب فرهنگی؛ از ستادی که بود تا شورایی که هست»، «دکتر سعید زیباکلام» استاد فلسفه دانشگاه تهران و «دکتر نعمتالله فاضلی» انسانشناس و استاد دانشگاه، دیدگاههای خود را در ارزیابی و نقد عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کردند.
اعتمادآنلاین| در این نشست که به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی، به همت انجمن اندیشه و قلم در سرای محله سنایی برگزار شد، ابتدا «مهرداد خدیر» روزنامهنگار و مجری برنامه، به طرح سؤال پرداخت و پس از آن، دکتر سعید زیباکلام گفت: در کشورهای مختلف نهادهای بالادستی در حوزه فرهنگ، ماهیتی پژوهشی و مطالعاتی دارند. مؤسسه فرهنگستان علوم و هنر آمریکا در نشریات پژوهشی خود به صورت کاربردی به مسائل و معضلهای فرهنگی جامعه خود میپردازد.
وی ضمن مقایسه نهادهایی همچون فرهنگستان علوم و هنر آمریکا با ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای بالادستی فرهنگی کشورمان ابراز کرد: این نهادها در آمریکا و اروپا بسیار کاربردی عمل میکنند و مسائل حوزه جامعه، امنیت و فرهنگ خود را بررسی میکنند اما در کشور ما، نهادهای بالادستی جنبه اجرایی و عینی دارند.
زیباکلام: ترکیب معجونی و التقاطی شورای عالی انقلاب فرهنگی، نازاست
سعید زیباکلام فهرست متنوعی از مصوبات و موضوعات فرهنگستان علوم و هنر آمریکا را برشمرد که از صلح و امنیت بینالمللی تا شناخت چین و رقابتهای اقتصادی و جریانشناسیهای فرهنگی را دربرمیگیرد و در مقابل به مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران اشاره کرد و گفت: هر سال تقویم رسمی سال بعد را تصویب و این کار را تکرار میکنند یا موضوع اصلی تصویب انتصاب فلان رئیس دانشگاه است و تغییر و اصلاح تبصره فلان از بند بهمان در آییننامهای و دریغ از دغدغههای کلان و جریانشناسی فرهنگی. زیباکلام با طرح این پرسش که «مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی چه تأثیر عینی در جامعه ما دارند و آیا اکثر این مصوبات صوری نیستند؟»، به ذکر مواردی از مصوبات شورای عالی انقلاب در طول چهار دهه اخیر پرداخت و گفت: مصوبات صوری و فرمالیته درباره تقویم، مقررات آموزشی و اسناد تشریفاتی همواره از بخشهای عمده خروجی شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بیش از 20 سال قبل دانشجوی بسیار نخبهای در دانشگاه شریف داشتم که در چند رشته فارغالتحصیل شد، به جای رفتن به بهترین دانشگاههای جهان، به من گفت به سیستان و بلوچستان میرود تا برابر تبلیغ وهابیگری و سلفیگری کار فرهنگی کند. نهادهای پرقدرت و پُرپول ما در این 20 سال در مناطق مرزی و مستعد پرورش تروریسم، طالبانیسم، داعشیسم و... چه کردهاند؟ و چه سیاست و راهبرد مؤثری داشتهاند؟
زیباکلام پرسید: چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی در این 35 سال نازا و عقیم بوده و کماکان عقیم خواهند ماند؟
وی با بیان اینکه «ترکیب شورای عالی انقلاب فرهنگی بخصوص در حوزه اعضای حقیقی، معجونی التقاطی و بدون جهتگیری فکری و تخصصی است»، ابراز عقیده کرد: البته خود اعضا افراد وزینی هستند، اما ترکیب این شورا صرفا یک ملغمه است که میخواهد همه چیز را در خود داشته باشد و این ترکیب یا نازاست یا صرفا توانایی زاییدن یک سوسک را خواهد داشت. جمع کردن سران قوا، وزرا، رؤسای کمیسیونها و شخصیتهای حقیقی چه خروجی داشته است؟
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به نحوه برگزاری همین نشست که هیچیک از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی علیرغم پیگیری برگزارکنندگان در آن حضور نیافتهاند، اینگونه مواجههها را ناشی از غلبه روحیه بوروکراتیک بر شورا دانست و گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی نه تنها نمیخواهد یا نمیتواند به دنبال انقلاب فرهنگی باشد که عملا دچار انفعال فرهنگی است اگر نگوییم به انسداد فرهنگی گرفتار آمده یا در پی آن است.
فاضلی: توسعه کمی دانشگاه و گسترش کلانشهرنشینی دستاورد همین نظام فرهنگی است
این نشست با سخنان نعمتالله فاضلی ادامه یافت. این استاد دانشگاه و انسانشناس با بیان اینکه «کیفیت در نظام آموزشی ما در حاشیه کمیتگرایی است»، گفت: خلاقیت و قدرت تحلیل در نظام آموزش عالی ما کاملا تحتالشعاع کمیتگرایی و حافظهمحوری است. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید حوزههای دانشگاهی و فرهنگی ما را اجتماعی میکرد اما آنها را سیاسی کرد و اعمال قدرت در جامعه ما کاملا عیان بوده و عیانتر شده است، آموزش، هنر و فرهنگ ما امنیتی شده است و به جای اینکه سیاست را فرهنگی کنیم فرهنگ را سیاسی کردیم. وی اضافه کرد: یکی از پرسشهای محوری در سیاستگذاری این است که دولتها و حاکمیتها تا چه میزان درگیر فرهنگ میشوند و میخواهند در این حوزه مداخله کنند؟ این مورد در آمریکا حداقل، در کشورهای سوسیالیست اروپایی به صورت میانه و در برخی کشورها به صورت حداکثری انجام میشود.
فاضلی خاطرنشان کرد: البته در آمریکا هم این گونه نیست که حاکمیت در حوزه فرهنگ مداخله نکند و اساسا سیاست آنها عدم مداخله غیرضروری است. در واقع، عدم مداخله غیرضروری دولتها در فرهنگ هم میتواند یک سیاست باشد. این استاد دانشگاه، شورای عالی انقلاب فرهنگی را بالاترین نماد مداخله حاکمیت در فرهنگ خواند و گفت: سؤال اینجاست آیا این نهاد با این اعضا و ساختار و قدرت، توانسته در این 35 سال بین حاکمیت و جامعه، در حوزه فرهنگ پل و ارتباطی مناسب برقرار کند؟ فاضلی با اشاره به «نظام آموزش عالی کشور و فرهنگ عمومی جامعه» به عنوان دو بخش عمده شورای عالی انقلاب فرهنگی، هرگونه ارزیابی درست از عملکرد این شورا را دیدن نقاط ضعف و قوت در کنار یکدیگر خواند و گفت: من خیلی موافق نیستم که بگوییم ترکیب شورای عالی انقلاب فرهنگی با این سطح تکثر، هیچ اثر مثبتی نداشته است و همه اقدامات آنها را یکسره خطا بخوانم.
وی در بیان برخی نقاط قوت گفت: یکی از خروجیهای نظام فرهنگی کشور، توسعه کمی نظام آموزش عالی است که بیش از رشد جهانی بوده است. در حوزه فرهنگی نیز تغییر سبک زندگی مردم به شکل مدرن و کلانشهری یکی از دستاوردهای این نظام فرهنگی است. اما شورای عالی نتوانسته مسائل فرهنگی ما را حل کند، یکی از مسائل اصلی نظام آموزشی ما یادگیری حافظهمحور و غیربهرهور است و از انبوه سرمایهگذاری مادی و انسانی انجام شده در حوزه آموزشی استفاده قابل توجهی نمیکنیم. وی افزود: ما بیشترین سرمایهگذاری در آموزش عالی در جهان را داریم اما در عصبیت، خشونت، اعتیاد و آسیبهای اجتماعی و رفتارهای ناهنجار مانند رانندگی بد، وضعیت بحرانی داریم.
زیباکلام: این دستاوردها حاصل فشار اجتماعی بوده نه برنامهریزی شورای انقلاب فرهنگی
در ادامه، زیباکلام با نقد سخنان فاضلی گفت: سیاستهای توسعه کمی نظام آموزش عالی، براساس یک تفکر و برنامه نبوده است. من تردید دارم که بگویم این شورا با این ترکیب اصلا در این زمینه فکر کرده و بر مبنای یک برنامهریزی، اقدام به گسترش نظام آموزش عالی کرده است. آنچه بi عنوان گسترش بیرویه کمی در دانشگاهها اتفاق افتاده به دلیل فشار و تقاضای اجتماعی و پاسخ به نیاز جوانان و منطق اقتصادی بوده است نه با فکر و نیازسنجی. در حوزه شهرسازی نیز همین گسترش بدون فکر را در تهران شاهد بودیم که حتی در عملکرد آقای سردار خلبان هم دیدیم.
فاضلی: شورا میتوانست با گسترش دانشگاهها مخالفت ایدئولوژیک کند
اما فاضلی، در برابر این نگاه گفت: اینکه حاکمیت با گسترش نظام آموزش عالی مخالفت نکرده، خود یک سیاست بوده است. مخالفین توسعه میگفتند گسترش دانشگاهها جامعه را سکولار میکند. بر این مبنا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی میتوانستند به صورت ایدئولوژیک با گسترش کمی دانشگاهها مخالفت کنند اما نکردند.
پیشفرضهای غلط اسلامی کردن دانشگاهها به روایت زیباکلام: میگویند همه جا اسلامی شده جز دانشگاه!
این بحث از سوی سعید زیباکلام ادامه یافت و او با ورود به یک بحث مصداقی اظهار کرد: در موضوع اسلامی کردن دانشگاه هم شاهد این فرایند بودیم. پیش فرضهای اسلامی کردن دانشگاهها از پایه و اساس اشتباه بود. وی با اشاره به این پیشفرضها گفت: پیشفرض اولیه این بود که حوزههای علمیه، مناسبات آن و چگونگی ارتقای علمی طلاب حوزهها همگی اسلامی هستند و بدینخاطر از اسلامی کردن حوزهها هیچ مطلبی نمیشنویم. باید دید حوزه ما چه ارتباطی با مسائل، آرمانها و نیازهای جامعه دارد؟ اما هیچ سخنی از این موضوعات نیست. عرصه سیاست ما هم در این پیشفرض، اسلامی است. رجال انتصابی ما که اسلامی، بدون نقص و خدشه هستند و رجال انتخابی هم صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان تأیید شده، پس سیاست ما اسلامی است. حوزه قضایی هم به دلیل انتصاب رئیس قوه قضاییه از سوی ولی فقیه و حضور روحانیون در آن اسلامی است. نهاد اقتصاد ما که نماد آن بازار است، کمابیش اسلامی است. مشکلات نهادهای فرهنگ و هنر و آموزش ما ناشی از دانشگاههاست و با متمایل کردن آنها به سوی حوزه و دانشگاهیان بله قربانگو، اسلامی میشوند. نهادهای نظامی و امنیتی ما هم اسلامی هستند.
میگویند در میان همه نهادهای کشور یک نهاد فقط معضل است و آن دانشگاه است که باید اسلامی شود. وی ابراز عقیده کرد: میگویند تمامی نهادهای مهم به ارث رسیده از رژیم سابق بعد از انقلاب، اسلامی شدهاند و تنها دانشگاه باقی مانده است و تمامی نهادها و خرده فرهنگها اسلامی شدهاند و فقط دانشگاه در قرنطینه و معضل شده است. درحالی که هیچیک از نهادهای جامعه ما اسلامی نشدند و همه این پیشفرضها غلط هستند.
آزاداندیشی با حکم حکومتی نمیشود
زیباکلام همچنین به موضوع آزاداندیشی اشاره کرد و گفت: آزاداندیشی با بخشنامه و حکم حکومتی ایجاد نمیشود، همانطورکه کرسیهای آزاداندیشی و جنبش نرمافزاری به نتیجه عملی نرسید؛ چون آزادی و خلاقیت باید در عمل احساس شود نه اینکه با زور حکم حکومتی بخواهد ایجاد شود. این استاد دانشگاه افزود: در عرصه نظر و فکر و پژوهش باید از بخشنامه صدراتی و وزارتی و حکم حکومتی پرهیز کنیم. انسان دانشگاهی باید این آزادی را حس کند که اگر فکرش را بیان و دنبال کرد، برای آیندهاش مشکلی به وجود نمیآید.
فاضلی: کرسیهای آزاداندیشی به ساختارهای بوروکراتیک جهت ارتزاق برخی تبدیل شده است
نعمتالله فاضلی در ادامه، مشکل اصلی را در این دانست که در دانشگاه به آموزش برای تولید مقاله، کتاب و نظریه نگاه ابزاری داریم، نه نگاه انسانی و گفت: قبلا نگاه ایدئولوژیک داشتیم و الان نگاه بازاری داریم، نه اینکه آدمها را ارتقا و پرورش بدهیم. دانشگاه ما اخلاق و فضلیتهای انسانی را در دانشجویان ارتقا نمیدهد. فقط به کمیت نگاه میکنیم و نتیجه آن افزایش ناهنجاری در جامعه و دانشگاه است. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در انقلاب آرمانهای انسانی وجود داشت اما سیاست و ایدئولوژی و کمیتهای فیزیکی جایی برای آن باقی نگذاشتهاند؛ در حالی که توسعه باید در درون انسان رخ بدهد و اگر فضیلتهای انسانی نباشد، توسعه اقتصادی هم اتفاق نخواهد افتاد و فرد متخصص بدون اخلاق ضدتوسعه عمل میکند.
وی با تأکید بر اینکه «نظام آموزش عالی ما فاقد نظریه آموزشی است»، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانست در حوزه آموزشی انقلاب کند و آموزش انتقالمحور و حافظهمحور را به آموزش خلاقمحور، انسانمحور، اخلاقمحور و یادگیرنده تبدیل سازد.
فاضلی افزود: بانک جهانی در مطالعات اخیر خود نشان داده است که در دنیا تحقیق و توسعه و نوآوری عمدتا در دانشگاهها رخ نمیدهد و بیرون دانشگاه اتفاق میافتد، پس توصیه میکند در دانشگاه به دنبال آموزش باشید و نه لزوما نوآوری خروجی کمی. وی با تأکید بر اینکه «مهمترین اصل در نظام آموزش عالی، آزادی آکادمیک در یادگیری، اندیشه و تفکر و زندگی دانشگاهی است»، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی بi عنوان مهمترین نهاد سیاستگذار فرهنگ در این حوزه اقدامی نکرده است. کرسیهای آزاداندیشی نیز اکثرا اقدامی تبلیغاتی و کمتأثیر بوده است و به ساختارهای بوروکراتیک و صوری جهت ارتزاق برخی تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: کنترل حداکثری سیاسی و امنیتی فضای دانشگاه موجب شد حداقل آزادی و انتخاب هم برای دانشگاهیان که بتوانند متفاوت باشند و بروز و ظهور فردی داشته باشند، نباشد. سرمایهگذاری در این حوزه ممکن است نتیجه عکس داشته باشد و به کاهش بهرهوری در جامعه منجر میشود.
وی افزود: فقدان استقلال و آزادی در دانشگاه، آن را به دستگاهی بوروکراتیک و صوری تبدیل کرده است و هزینه تولید قدرت را برای حاکمیت به شدت بالا برده است. پیشفرض غلطی وجود دارد که دانشگاه میتواند بدون استقلال و آزادی آکادمیک توسعه کیفی پیدا کند، در حالی که اینگونه نیست.
پاسخ زیباکلام و فاضلی به یک پرسش
در پایان این نشست یکی از حضار از سخنرانان سؤال کرد که با توجه به نقدهایتان به شورای عالی انقلاب فرهنگی، آیا ادامه حیات این شورا را به صلاح میدانید؟
سعید زیباکلام در پاسخ به این پرسش گفت: شورایعالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی انفعال فرهنگی هم نیست که بنشیند پدیدهها را بعد از وقوع ببیند و نسبت به آن واکنش دهد، بلکه شورای عالی انسداد فرهنگی است چون ترکیبش عقیم و سرطانی است؛ اگرچه به صورت فردی اعضای آن فضایلی دارند، اما ترکیبش بینتیجه است. وی افزود: دانشگاههای ما فضایل انسانی مانند وطندوستی و اخلاق را در درون دانشجویان میمیرانند و شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلا متوجه نیست چه اتفاقی میافتد. زیباکلام تصریح کرد: این شورا باید تعطیل شود و تمرکززدایی اتفاق بیفتد. این سیستم به ایدئولوژی و اعتقادات انقلاب اسلامی هم هیچ خدمتی نکرده است.
اما نعمتالله فاضلی در پاسخ به این پرسش گفت: اگرچه با تمرکززدایی از حوزه فرهنگ و آموزش موافقم اما با نبودن شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز موافق نیستم؛ چراکه همین عدم انسجام و فقدان یکدستی و ملغمه بودن شورا (به تعبیر آقای زیباکلام)، مانع از این شد که خیلی از اتفاقات منفی در حوزه فرهنگ و آموزش بیفتد. این استاد دانشگاه ادامه داد: همین شورا با همه ضعفها موجب حفظ خیلی از فضاها شد، مثلا مجوز ویدئو و یا نقد ایده مهندسی فرهنگی در شورا به دلیل تکثر اتفاق افتاد. فاضلی در پایان تأکید کرد: در ساختار سیاسی ما که مبتنی بر مداخله حداکثری حکومت در همه عرصههاست، نبودن این شورا بهتر از بودنش نیست. اگر ما بخواهیم آزادی نهادینه باشد باید نهادی بر صیانت از آزادی در مقابل مدیران و مسئولان، نظارت کند.
منبع: انجمن اندیشه و قلم
دیدگاه تان را بنویسید