کد خبر: 318080
|
۱۳۹۸/۰۴/۱۳ ۱۶:۳۰:۰۰
| |

خسرو سیف، دبیر کل حزب ملت ایران، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

سنجابی تمایلی برای همکاری با بازرگان نداشت/ سنجابی گفت من در وزات خارجه هیچ‌کاره‌ام/ بازرگان به لحاظ عقیده با سنجابی و فروهر اختلاف داشت

خسرو سیف، دبیر کل حزب ملت ایران، گفت: آقای دکتر سنجابی هم در وزارت امور خارجه بود. بعد هم که ایشان استعفا کرد و بیرون آمد به من گفت: من در تمام مدتی که در اینجا بودم، حتی یک کاردار پایش را اینجا نگذاشت.

سنجابی تمایلی برای همکاری با بازرگان نداشت/ سنجابی گفت من در وزات خارجه هیچ‌کاره‌ام/ بازرگان به لحاظ عقیده با سنجابی و فروهر اختلاف داشت
کد خبر: 318080
|
۱۳۹۸/۰۴/۱۳ ۱۶:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| سعید شمس- دکتر کریم سنجابی، سیاست‌مدار ایرانی، رهبر جبهه ملی ایران و وزیر فرهنگ دولت محمد مصدق و وزیر خارجه ایران در دولت مهدی بازرگان بود. وزیری که وزارتش نیمه‌کاره ماند، به طوری که او اولین و تنها دولت‌مردی نام گرفت که از دولت موقت به طور داوطلبانه استعفا کرد.

خسرو سیف از اولین اعضای حزب ملت ایران و دبیرکل این حزب پس از قتل داریوش فروهر در سال 1377 است و در گفت‌وگو با « اعتمادآنلاین » در خصوص ویژگی‌های شخصیتی کریم سنجابی و همچنین قضیه پیوستن و کناره‌گیری‌اش از دولت موقت به اظهارنظر و همچنین نقل خاطره‌ پرداخته است که در زیر می‌آید:

سنجابی در لاهه از حق ایران دفاع کرد

* آقای عبدالکریم سنجابی حضور پر حاشیه‌ای در عرصه مبارزه و سیاست داشت. تحلیل شما از ویژگی‌های شخصیتی او چیست؟

آقای دکتر سنجابی در سال 1330 وکیل مجلس و عضو فراکسیون نهضت ملی بود. در زمان دکتر مصدق در سمت وزیر آموزش‌وپرورش (فرهنگ سابق) فعالیت می‌کرد که در آن زمان آقای مهندس بازرگان معاون ایشان بود. همچنین در مورد دعاوی‌ای که کشور در مورد مسئله ملی شدن صنعت نفت داشت، ایشان وکیل ایران بود و به همراه هیات آقای دکتر مصدق در دادگاه لاهه حضور داشت و در دادگاه از حق مسلم ملت ایران دفاع کرد.

* رابطه ایشان با جبهه ملی از کجا شروع شد و چطور بود؟

دکتر سنجابی از زمان جوانی‌ عضو حزب ایران بود. البته قبل از حزب ایران، خودش یک حزب به نام حزب میهن درست کرده بود و بعدها به عضویت حزب ایران در آمد. اکثر همکاران دکتر مصدق در آن زمان عضو حزب ایران بودند و دکتر سنجابی هم یکی از آنها بود.

* ماجرای پیوستن به جبهه ملی دوم را شرح می‌دهید؟

از سال 32 تا 39، به مدت هفت سال و به طور کلی بعد از کودتای 28 مرداد، اجازه هیچ‌گونه فعالیتی به اعضای جبهه ملی به خصوص طرفداران دکتر مصدق نمی‌دادند. بعد از 7 سال در سال 1339 که حزب دموکرات در آمریکا قدرت گرفت و یک نسیمی در کشور ما به وجود آمد، فرصتی فراهم شد تا جبهه ملی حرکتش را شروع کند. آقای الله‌یار صالح بودند که به همراه دوستان از جمله آقای دکتر سنجابی فعالیت‌های جبهه ملی دوم را شروع کردند و آقای سنجابی برای مدتی مسئول تشکیلات در جبهه ملی بودند.

به هر حال فعالیت شدیدی انجام می‌شد و تعداد زیادی از دوستان و همکاران آقای دکتر مصدق در جبهه ملی دوم حضور داشتند و در شورای رهبری به همراه نمایندگان احزاب فعالیت می‌کردند. به نحوی ‌که در زمان دکتر امینی اجازه دادند ما میتینگی داشته باشیم. این میتینگ در جلالیه که امروز به اسم پارک لاله درآمده است، برگزار شد. مسئول تشکیلات هم در آن زمان آقای دکتر بختیار بود. من هم مسئولیت برگزاری آن میتینگ را داشتم که با مقامات امنیتی و انتظامی توانستیم محلی را در نظر بگیریم و مقدمات آن میتینگ را آماده کنیم.

همان‌طور که اطلاع دارید در آنجا سه سخنران هم حضور داشتند. سخنرانان ابتدا آقای دکتر طبیبی و سپس دکتر سنجابی و در آخر دکتر بختیار بودند. قطعنامه هم توسط آقای فروهر قرائت شد. جمعیت بسیار زیادی حضور داشتند. برنامه‌ای مفصل از هر اندیشه و هر عقیده‌ای پس از هفت سال و به صورت گردهمایی مورد استقبال مردم قرار گرفت. همه در آنجا جمع شدند، چون بعد از 7 سال نسیمی شروع به وزیدن کرده بود و مردمِ ملتهب و علاقه‌مند در آنجا جمع شده بودند.

بازرگان از نظر عقیده، نه با دکتر سنجابی و نه داریوش فروهر تعاملی نداشت

* در مورد حضور آقای سنجابی در دولت که با حرف و حدیث مواجه شد و همچنین در مورد استعفای ایشان، بفرمایید.

بالاخره انقلاب به سرانجام رسید و مسائل 22 بهمن پیش آمد و آقای خمینی، آقای مهندس بازرگان را تعیین کردند که یک دولت موقتی تشکیل دهند.

* ظاهراً هم بازرگان و هم سنجابی تمایلی برای همکاری با هم در چارچوب دولت موقت نداشتند.

دقیقاً همینطور است. در واقع آقای بازرگان از نظر عقیده، نه با دکتر سنجابی و نه داریوش فروهر تعاملی نداشت. یادم می‌آید در یکی از روزها قرار شد برای تشکیل دولت موقت جلسه‌ای داشته باشیم. دکتر سنجابی به من گفت: «به رفیقت هم بگو، من مخالفم و نمی‌خواهم در این دولت شرکت کنم.» (البته غرض از دولت موقت، دولت نهضت آزادی بود نه جبهه ملی) آقای بازرگان هم در واکنش به عدم تمایل سنجابی و فروهر برای همکاری با دولت موقت گفته بود اگر شما قبول نکنید، یعنی در مقابل آقای خمینی ایستادید و این درست نیست! ما نمی‌خواهیم فعلا درگیری‌ای از این جهت داشته باشیم. این بود که این دونفر در آنجا شرکت کردند. آقای مدنی و آقای اردلان به صفت شخصی‌اش در دولت حضور داشتند. این شد که این دو نفر هم به کابینه رفتند و به خاطر حضور این دو چهره، آقای سنجابی را به جز وزارت امور خارجه کجا می‌توانستند بگذارند؟

آقای فروهر را هم- که من نمی‌خواهم موضوع را زیاد بشکافم- در وزارت کار که مشکلات زیادی داشت، گذاشتند. به هر حال آقای فروهر از آنجا سرفراز بیرون آمد و همکاران و دوستانی که در حزب ملت ایران و جاهای دیگر بودند، تا جایی که توانستند کمکش کردند. ایشان از همان روز اول که برای کارگران سخنرانی داشت، گفت شما فقط توجه داشته باشید، من وزیر کار نیستم که به اینجا آمدم، وزیر شما هستم در هیات دولت! و اولین کاری که کرد این بود که حداقل دستمزد کارگران را سه تا چهار برابر افزایش داد.

اما این مورد با اعتراض آقای مهندس بازرگان و هیات دولتش روبه‌رو شد و به شدت از این جهت با آقای فروهر مخالفت کردند. اما آقای فروهر کارش را انجام داد. آقای دکتر سنجابی هم در وزارت امور خارجه بود. بعد هم که ایشان استعفا کرد و بیرون آمد به من گفت: «من در تمام مدتی که اینجا بودم، حتی یک کاردار پایش را اینجا نگذاشت، چون مسائل خارجی توسط آقای بازرگان، یزدی و مهندس امیرانتظام انجام می‌شد و من هم اینجا هیچ‌کاره ‌هستم. من هم گفتم که نمی‌خواهم اینجا همکاری کنم! حالا اینجا لولو سر خرمن شدم! فقط مشکلاتی که دکتر شهریار روحانی داماد آقای یزدی، در آمریکا ایجاد می‌کند برای من می‌ماند! من هم نمی‌خواستم بمانم استعفا داده و بیرون آمدم.» این یک مساله بود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها