عبدالمجید معادیخواه، پژوهشگر تاریخ، در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:
همه گروهها در ابتدای انقلاب اشتباه میکردند/ بازرگان، بهشتی، مطهری، منتظری و... به دنبال قدرت نبودند/ احمدآقا سمپات مجاهدین خلق بود/ همه سعی میکردند از مقبولیت همه جانبه امام خمینی(ره) سهم بگیرند/ از اول پیروزی انقلاب ما با هیاهو زندگی کردیم و هرگز گفت
عبدالمجید معادیخواه گفت: این نگاه که در ابتدای انقلاب یک مجموعه در اقلیت بودند، یک مجموعهای هم حاکم و مسلط بودند و این مجموعه حاکم با مجموعه اقلیت بد برخورد میکردند را اصلاً درست نمیدانم. من معتقدم همه اشتباه میکردند.
اعتمادآنلاین| عبدالمجید معادیخواه، پژوهشگر تاریخ، در گفتوگوی ویدئویی با اعتمادآنلاین گفت: این نگاه که در ابتدای انقلاب یک مجموعه در اقلیت بودند، یک مجموعهای هم حاکم و مسلط بودند و این مجموعه حاکم با مجموعه اقلیت بد برخورد میکردند را اصلاً درست نمیدانم. من معتقدم همه اشتباه میکردند. در واقع بعد از پیروزی جمهوری اسلامی، جریانهای موثر، رفتارشان با هم حسابشده نبود. همه مقصر بودند نه اینکه یک جریان مقصر باشد.
در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید:
- من به این معتقد نیستم که در ابتدای انقلاب جنگ برای قدرت وجود داشت. مثلاً مرحوم بازرگان چنین ویژگی نداشت، کما اینکه آقای بهشتی یا آقای مطهری یا آقای منتظری نداشتند. من فکر میکنم اشتباه و صورتمساله- الان هم- بد مطرح میشود و لذا وقتی بد مطرح میشود نتیجهاش هم بد گرفته میشود. متاسفانه از روز اول هر جریانی سعی میکرده با اهرمها و ابزارهایی بر همه مسلط شود.
- در ابتدای انقلاب مجموعهای که حاکمیت حساب میشدند به قدری گرفتار بودند و گرفتاریها روی سرشان آوار شده بود که نمیتوانستند تکان بخورند. بعد همه میدان دست مخالفانشان از هر جریانی افتاده بود. چریک فدایی یک طرف، کمونیست یک طرف، مجاهد یک طرف، جبهه ملی و نهضت آزادی هم یک طرف و کل دستگاه گفتمانسازی جهان هم طرفدارشان بود.
- مدتی هم احمدآقا سمپات مجاهدین شده بود. یک درگیری بین من و احمدآقاست که بسیار خندهدار است. اولینباری که در ورزشگاه امجدیه ریختند و مجاهدین را کتک زدند، احمدآقا به نفع آنها مصاحبه کرد و گفت: «خوشتان میآید به نمازجمعه بریزند و بزنند؟» من در نمازجمعه سخنرانی داشتم گفتم: «این چه حرفهایی است که میزنید؟» در این کشور، یک جریانی وجود دارد که مرزها را ناامن و مقدمات جنگ را فراهم میکند. عدهای هم داخل کشور آشوب میکنند و این دو با هم هستند. ببینید سرنخ این قضیه کجاست؟ فردای همان روز، روزنامه «مجاهد» تیتر زد: «سخنی با امام جمعه تهران در مورد سخنرانی معادیخواه». که هم برای ما تهدید بود و هم خطاب به آقای خامنهای بود.
- مساله این است که یک انقلاب پیروز شده بود، یک نفر به هر دلیل همه قبول کرده بودند رهبر باشد، حالا به جای اینکه کمکش کنند، همه سعی میکردند سهم بگیرند. یعنی به نحوی نفوذ کنند و از این نفوذ کردن او سوءاستفاه کنند. محاسبه در توقعات و انتظارات و... بود. مگر آقای بنیصدر این کار را نمیکرد؟ اصلاً ریاستجمهوری آقای بنیصدر با همین القای شبهه است که امام از او طرفداری میکند. هرکس میتوانست که این کار را انجام میداد.
- از اول پیروزی انقلاب ما با هیاهو زندگی کردیم تا امروز و هرگز گفتوگو را تجربه نکردیم. اشتباه همه این بوده به جای اینکه راهی برای گفتوگو پیدا کنند، هیاهو کردند. همه هم چوبش را خوردند، همه هم مقصر هستند. اگر بخواهید یکی یکی میگویم. اشتباه قضیه این است که فکر میکنند اگر کسی به دلیلی به امام نزدیک است، حاکم است. چنین خبری نبود! خود کسانی هم که در حاکمیت بودند با هم مشکل داشتند. خودشان همدیگر را حذف میکردند...
دیدگاه تان را بنویسید