«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
چه شیوهای برای آموزش زبان انگلیسی در کشورهای چندفرهنگی لازم است؟
کشورهایی مثل کانادا که کشورهای مهاجرپذیر تلقی میشوند و خود نیز از تنوعات فرهنگی برخوردارند باید از شیوههایی برای آموزش زبان انگلیسی بهره گیرد که دربردارنده فرهنگ زبانآموز نیز باشد. چندفرهنگی در دل چندزبانگی جای میگیرد و توجه به آن امری ضروری به نظر میرسد.
اعتمادآنلاین| مژده اصغرزاده- با گسترش روزافزون ارتباطات میان کشورها و فرهنگهای مختلف، وقت آن شده که کمی درباره شیوه آموزش زبانها تامل کنیم. کانادا از سال 1969 دو زبان انگلیسی و فرانسوی را به رسمیت شناخت؛ اما افرادی که در این کشور زندگی میکنند در واقع چندزبانه هستند. علاوه بر انگلیسی و فرانسوی تقریباً 60 زبان بومی و 140 زبان مهاجر در کانادا وجود دارد.
به گزارش اعتمادآنلاین، به نقل از «The Conversation»، افرادی هستند که مثلاً از پنج زبان پرتغالی، اسپانیایی، انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی استفاده میکنند. وجود این افراد در کانادا امری عادی و متداول است. برای آموزش زبان در کشورهایی مثل کانادا باید روشی در نظر گرفته شود که به زبان و هویتهای فرهنگی دانشجویان ارزش دهد و موقعیت پیشرفت را برای آنان فراهم آورد.
دستورالعمل چندزبانگی روشی است که هنگام معرفی زبان جدید به زبانآموز، او را از زبان اصلی خود دلسرد نمیکند. رویکردهای چندزبانگی به دنبال راهی هستند تا فراتر از رویکردهای تکزبانهای عمل کنند که تنها بر زبان مقصد متمرکز است. ما میتوانیم از رویکرد چندزبانگی برای آموزش هر زبان جدیدی استفاده کنیم.
انگلیسی اغلب زبان دوم یا سوم است
حدود 7.7 میلیون نفر از ساکنان کانادا به یک زبان غیررسمی که زبان مادری آنان است صحبت میکنند که این رقم در سال 2011 تا 2016 حدود 13.3 درصد افزایش پیدا کرده است. تعداد افرادی که در خانه به بیش از یک زبان صحبت میکنند نیز فزونی یافته است. استفاده از بیش از یک زبان در کانادا امری غیرعادی نیست. این مساله به خصوص در کلانشهرهایی مثل تورنتو، مونترآل و ونکوور که تغییر و اختلاط زبانها به منظور رسیدن به اهداف مختلف مورد استفاده قرار میگیرد امری معمول است.
کانادا علاوه بر چندزبانه بودن چندفرهنگی نیز هست. تنوع فرهنگی این کشور نه تنها از طریق مهاجران که با تنوع موجود در گروههای بومی، آنگلوفونها و فرانکوفونها نمایان میشود. این گروهها در هر حال از لحاظ زبانی و فرهنگی متنوعاند؛ به این معنا که کسانی که به یک زبان واحد صحبت میکنند و پیشینه فرهنگی مشابهی دارند لزوماً یکسان صحبت یا رفتار نمیکنند. قانون چندفرهنگی در کانادا حفظ و پیشرفت زبانهای دیگری غیر از انگلیسی و فرانسوی را در کنار زبانهای رسمی اجباری کرده است.
اما روشی که برنامههای آموزش زبان ارائه میکنند این تنوعات زبانی را تصدیق نمیکند. مقوله «انگلیسی به عنوان زبان دوم» که به آن ESL گفته میشود واقعیت تنوعات فرهنگی را نادیده میگیرد. ممکن است زبان انگلیسی برای بسیاری از زبانآموزان زبان سوم، چهارم یا پنجم باشد.
علاوه بر این برنامههای ESL استفاده از بیش از یک زبان برای دسترسی به اطلاعات، برقراری رابطه و استفاده از دانش فرهنگی در تعامل با افراد در زمینههای مختلف کماهمیت جلوه میکند. معلمان در آموزش چندزبانه بیشتر بر تسلط بر یک زبان تمرکز دارند. آموزش چندزبانه ارزش استفاده از زبانها، گویشها و همچنین دانش فرهنگی را ارزیابی میکند. زبانآموزان بر اساس این دانش برای تقویت مهارت خود در زبان مقصد تلاش میکنند.
مثلاً زبانآموزان استراتژیهای ترازبانگی (translanguaging) را یاد میگیرند؛ یعنی هنگامی که کلمهای را در زبان مورد نظر فرا میگیرند، شباهتها و تفاوتهای آن را با زبانهای دیگر مقایسه میکنند. این امر توانایی و اعتماد به نفس فرد در انتخاب زبان و مدیریت ریسکهای زبانی در محیطهای متنوع اجتماعی و زبان را تقویت میکند.
بنابراین پژوهشگران معتقدند چندزبانی در چندفرهنگی نیز جایابی شده است؛ یعنی زبانآموزان با خواستههای زبانی و فرهنگی سیال و فرصت برای برقراری ارتباط در جوامع مختلف راحتی و لذت بیشتری را تجربه میکنند. برنامههای چندزبانگی در کانادا جدید است؛ اما کشورهایی مثل اوگاندا، اسپانیا و مکزیک سالهاست که این نوع آموزش را ارائه میکنند و از مزایای پیوند تنوع زبانی و فرهنگی در آموزش زبان بهرهمند شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید