یک روانشناس در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» مطرح کرد:
چرا قربانیان آزار جنسی سکوت میکنند؟
مریم رامشت: باید به مردم آموزش داده شود که قربانی آزار جنسی در این مساله مقصر نیست
اغلب قربانیان آزار جنسی از ترس اینکه توسط خانواده و گروههای اجتماعی بزرگتر انگ بیحرمتی بخورند و گفته شود آنها افراد مناسب و متعادلی نیستند، سکوت می کنند.
آزار جنسی یکی از جرائمی است که تاثیر آن تا بلندمدت باقی میماند و قربانیان آن آسیبهای روحی و روانی زیادی می بینند. بسیاری از این افراد ترجیح میدهند این آزارها را پنهان کنند و در این باره حرفی به میان نیاورند. چرا قربانیان در برابر آزار جنسی سکوت میکنند؟ و اساساً چه تعریفی از آزار جنسی وجود دارد؟ دکتر مریم رامشت، روانشناس و استاد دانشگاه، درباره آزار دیدگان و آزارگران جنسی تحقیقات زیادی کرده است. او بر این باور است نبود قانونی شفاف و یک سیستم معیوب علت اصلی قربانی شدن و قربانی کردن است.
برچسب زدن به قربانیان آزار جنسی
مریم رامشت در گفتوگو با اعتمادآنلاین درباره اینکه چرا قربانیان آزار جنسی واکنشی در برابر آزار از خود بروز نمیدهند و یا بسیار دیر واکنش نشان میدهند گفت: «آزار جنسی یکی از محرمانهترین جرمهایی است که در جامعه وجود دارد. این محرمانگی از سوی قربانیان است و حتی در بسیاری موارد اقداماتی انجام نمیشود و گاه با پروندههایی روبهرو میشویم که مجرمان جنسی افراد زیادی را قربانی کردند، اما شاکیان به اندازه انگشتان یک دست هم نیستند.»
او ادامه داد: «اولین دلیل چنین اتفاقی برچسب زدن به فرد قربانی و نگاه جامعه است. متاسفانه با توجه به اینکه در مورد این جرم و اتفاق در جامعه ما نگاه شفاف و روشن و قانونی درستی وجود ندارد اغلب قربانیان از ترس اینکه توسط خانواده و گروههای اجتماعی بزرگتر انگ بیحرمتی بخورند و گفته شود آنها افراد مناسب و متعادلی نیستند، سکوت میکنند. متاسفانه وقتی مشخص میشود فردی قربانی جرم جنسی شده یا مورد آزار جنسی قرار گرفته از بسیاری حقوق در جامعه محروم میشود. این محرومیت البته از سوی جامعه و اعضای خانواده اتفاق میافتد. از جمله اینکه قربانیان برای تشکیل خانواده، کار و... دچار مشکلات و سختی زیادی میشوند. بنابراین اولین عاملی که باعث سکوت میشود همین مساله است. چرا که فرد میخواهد منزوی نشود و خانوادهاش از هم نپاشد و طرد نشود. توجه داشته باشید احساس تنهایی و تبعات ناشی از بیان این مطلب در مواردی بسیار سنگینتر از بزه است.»
تغییر جایگاه قربانی و متهم
این روانشناس در ادامه گفت: «عامل دوم این است که جایگاه قربانی و متهم تغییر میکند؛ مثلاً زنی که مورد آزار جنسی قرار گرفته در مواردی خودش به عنوان متهم در نظر گرفته میشود. در جامعه ما این نوع نگاه غالب است که حتماً قربانی کاری کرده که مجرم به سمتش آمده است. این نگاه جایگاه قربانی و متهم را برعکس میکند و در بسیاری موارد برای اینکه قربانی، خودش متهم نشود ترجیح میدهد حرفی نزند.»
رامشت اضافه کرد: «سومین عامل که باعث میشود افراد آزار جنسی را مطرح نکنند خلاء قانونی است. بیانیه اخیر هنرمندان درباره آزار جنسی به همین نکته اشاره کرده و خلاء قانونی را مطرح میکند. طبیعتاً خلاء قانونی عدم امنیت اجتماعی را هم به دنبال خواهد داشت. قانون و تعریف مشخصی از آزار جنسی نیست و هیچ حمایتی هم از قربانی وجود ندارد.»
نقش خانوادهها در آزار جنسی
این استاد دانشگاه ادامه داد: «در واقع ما باید این ماجرا را از ریشه پیگیری کنیم. اولین نهاد و رکنی که در این بزه جنسی نقش دارد، خانواده است. ابتدا خانوادهها باید از کسانی که قربانی رفتار جنسی هستند حمایت کنند، اما بسیار دیده شده خود خانواده از ترس برچسب خوردن موضوع را کتمان میکند. ما مکرر افرادی را داریم که در کودکی آزار جنسی دیدهاند و خانواده موضوع را سرکوب کرده است و این مساله بیشتر آن فرد را آزار میدهد. پس اولین توصیه ما به خانوادهها این است که قربانیان آزار جنسی را مورد حمایت قرار داده و پذیرش بلاشرط انجام دهید. متاسفانه حتی دیده شده خانوادهها رفتار فیزیکی بسیار بدی هم با قربانی دارند که باید جلوی این مسائل گرفته شود. مساله بعدی جامعه است. جامعه شامل محل کار، محل تحصیل و... و هر جایی خارج از خانه میشود. جامعه، نهادها و افراد جامعه در این خصوص حامی قربانی نیستند. البته برخی نهادهای حمایتی وجود دارد اما به شدت ناکافی است.»
مریم رامشت ادامه داد: «نهادهای متولی رفاه روانی مسئول مراقبت و پیشگیری از آزار جنسی هستند؛ مانند معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی. حتی در بسیاری کشورها شهرداریها نهادهایی دارند که از زنان و مردان آسیبدیده پشتیبانی میکند.
قربانی، مقصر نیست
او درباره اینکه چطور باید فهم اجتماعی را در این خصوص بالا برد گفت: «باید به مردم آموزش داده شود که قربانی در این مساله مقصر نیست. باید خلاء قانونی را برطرف کرد و به شهروندان آموزش داد چه چیزهایی آزار جنسی است و چه کارهایی باعث میشود آنها در معرض آسیب قرار گیرند و در مواقع آسیب باید چه واکنشی نشان دهند.»
این روانشناس درباره خلاء قانونی نیز گفت: «ما در قانون برای تجاوز، مجازات داریم، اما درباره آزار جنسی خلاء قانونی وجود دارد. افرادی که این بزه جنسی را انجام دادند راحت کار و پیشرفت هم میکنند و قانون جلوی آنها را نمیگیرد. حالا که جامعه نسبت به این مساله واکنش دارد نیاز به تصویب قانون در این خصوص به صورت جدی دیده میشود.»
رامشت درباره اینکه راهحل آگاه کردن مردم نسبت به مساله آزار جنسی چیست، گفت: «راهحل آموزش است. در رسانههای گروهی و شبکه اجتماعی و صداوسیما هیچ حرفی از آزار جنسی زده نمیشود. در حالیکه مدام باید هشدار داده شود تا مردم خودشان به عنوان یک اهرم تاثیرگذار از چنین جرمی که میتواند ویرانگری بالایی داشته باشد جلوگیری کنند.»
او در پاسخ به این سوال که آیا همه افرادی که مدعی هستند مورد آزار جنسی قرار گرفتند واقعیت را میگویند، گفت: «صد درصد تن دادن به رابطهای برای پیشرفت کردن به صورت آگاهانه و ادعای آزار بعد از اینکه فرد توانست خودش را به ثبات برساند، سوءاستفاده است. توجه داشته باشید هر جایی که فرد آگاهانه با شخصی رابطه برقرار کند و انگیزهاش پیشرفت و ارتقا باشد و بعد از این مساله استفاده کند تا اهرم فشار برای طرف مقابل ایجاد کند یا او را به زمین بزند سوءاستفاده کرده است، چرا که او خودخواسته تن به رابطه داده است و نه غافلگیر شده، نه گول خورده و نه مورد خشونت قرار گرفته است. اما این نوع سوءاستفاده یا بهتر بگوییم قربانینما شدن چرا اتفاق میافتد؟ چون یک سیستم معیوب وجود دارد. چون رابطه است که تعیین میکند چه کسی رشد کند و چه کسی سرکوب شود. یک پروتکل یا ناظر وجود ندارد که روی استعداد یا نحوه ورود افراد به کار یا محیط نظارت کند. در چنین شرایطی وقتی فرد خلاقیت دارد از راه درست نمیتواند وارد شود، چون روابط پیشرفت را ایجاد میکند نه استعداد، اما در کل باید بگویم وقتی آگاهانه یک کاری را انجام میدهیم دیگر بحث آزار و سوءاستفاده مطرح نیست اما سیستم معیوب پیشرفت باید از بین برود و غده چرکی از جامعه کنده شود. در بسیاری از مشاغل این مساله وجود دارد و حتی مدیران موفق را قربانی میکند. اگر نظارت درستی صورت گیرد نه فردی قربانی میشود و نه اصلاً امکان قربانی کردن فردی وجود دارد.»
دیدگاه تان را بنویسید