یک روانشناس در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» پاسخ داد:
آزارگران جنسی چه کسانی هستند؟
کتایون خانجانی: حمایت مالی و اجتماعی از زنان و نظارت بسیار عمیق در محیطهای کاری میتواند جلوی آزار جنسی را بگیرد
آزارگری جنسی معمولاً در مردانی اتفاق میافتد که شخصیت ضداجتماعی دارند و همدلی کافی و وجدان کافی ندارند و تصور میکنند هر چیزی را که میخواهند و از هر روشی که میخواهند میتوانند به دست آورند.
آزارگری جنسی بزهی است که شاید قدمتی به طول تاریخ داشته باشد. زنان همواره بیشترین قربانیان آزارگری جنسی بودهاند. وقتی با خبری درباره آزارگری جنسی روبه رو می شویم این سوال به ذهن می رسد که آزارگری جنسی یعنی چه؟ چه کسانی آزارگر جنسی هستند و آزارگران جنسی چه ویژگیهایی دارند؟ کتایون خانجانی، روانشناس و روان درمانگر، در گفتوگو با اعتمادآنلاین به این سوالات پاسخ داده است.
خانجانی درباره اینکه آزارگر جنسی کیست و چه تعریفی از این افراد وجود دارد گفت: «هر چند در مواجهه اولیه با اصطلاح آزارگر جنسی معنای انحراف جنسی به ذهن خطور میکند، اما آزارگری جنسی با انحراف جنسی متفاوت است. ما گاه با افرادی که داری انحراف جنسی هستند مواجهیم اما این افراد آزارگر جنسی نیستند و انحرافات جنسیای را که دارند به سمت دیگری سوق میدهند. اما آزارگران جنسی افرادی هستند که معمولاً خودشیفتهاند یا شخصیت ضداجتماعی داشته و از جایگاه و قدرتی که دارند سوءاستفاده میکنند تا زنی را آزار جنسی بدهند.
او در پاسخ به این سوال که آزار جنسی چه زمانی اتفاق میافتد گفت: «آزار جنسی در واقع زمانی اتفاق میافتد که فرد از رابطه جنسی که در انتظارش است اطلاعی نداشته و یا موافقتی با آن نداشته باشد. اگر زن زیر 18 سال است نباید با مردی که بالای 18 سال است رابطهای را تجربه کند، اگر بالای 18 سال است باید بداند قرار است در آن رابطه چه اتفاقی بیفتد.»
کتایون خانجانی ادامه داد: «وقتی فردی دستکاری روانی کرده و از قدرت و جایگاهی که دارد استفاده میکند تا باجگیری کند و زنی را تصاحب کند، این دقیقاً معنای آزار جنسی است.»
این روانشناس در توضیح اینکه آزارگری جنسی با انحراف جنسی چه فرقی دارد گفت: «نمیتوان گفت آزارگر جنسی انحراف جنسی دارد. ما افرادی داریم که انحراف جنسیای دارند که ناشی از شرایط رشد آنها بوده است، اما به کسی آزاری نمیرسانند. آزارگری جنسی معمولاً در مردانی اتفاق میافتد که شخصیت ضداجتماعی دارند و همدلی کافی و وجدان کافی ندارند و تصور میکنند هر چیزی را که میخواهند از هر روشی که میخواهند میتوانند به دست آورند.»
خانجانی درباره اینکه آیا ممکن است آزارگری جنسی تحت تاثیر عوامل ژنتیکی باشد، گفت: «برخی اعتقاد دارند شخصیت ضداجتماعی شدن میتواند ژنتیکی هم باشد. تحقیقاتی که انجام شده نشان داده است بخشی از مغز در افراد ضداجتماعی فرق دارد، اما این به تنهایی کافی نیست چون مطالعه روی مغز افراد نشان داد مغز تعدادی از آنها نیز با مغز دیگران فرق دارد، اما آزارگر نشدهاند و افراد موفقی نیز هستند. محیط زندگی و نحوه بزرگ شدن فرد در آزارگر شدن بسیار مهم است. همچنین ویژگی شخصیتی پدر و مادر بسیار مهم است. معمولاً کسانی که آزارگر جنسی میشوند یا محرومیت عمیقی داشتهاند و وقتی جایگاهی به دست آوردند آن حقارتها خودش را نشان داده است یا پدر و مادر خودشیفته و مستبدی داشتهاند. ما مراجعانی داریم که به وضوح میگویند حالا که همه چیز دارند میتوانند زنان را به دست آوردند. تجربه من با مراجعانم نشان میدهد افرادی که دارای والدین خودشیفته بودند یا فقر عمیق و مطلق داشتهاند به صورت افراطی به بازگشایی عقده پرداخته و دیگران را آزار جنسی دادهاند.»
او در پاسخ به این سوال که آیا آزارگران جنسی به یک قشر خاصی متعلق هستند یا نه، گفت: «نمیتوان به صورت کلی درباره این مساله صحبت کرد. ما خودمان را در یک بافت نشان میدهیم. ممکن است فردی آزارگر باشد اما امکان ابراز نداشته باشد. ممکن است فردی آزارگری را داشته باشد اما قدرت اعمال آن را نداشته باشد. برخی هم قدرتش را دارند و با طبقه ضعیفتر چنین رفتاری میکنند. ممکن است آزارگر جنسی یک پزشک نخبه، یک دانشمند، یک سینماگر یا یک کارگر ساده باشد. نمیتوان گفت آزارگری جنسی به یک شغل یا موقعیت اجتماعی خاصی مربوط میشود. ولی معمولاً افرادی که قدرتی دارند به شکل پیچیدهتری آزارگری را نشان میدهند؛ مثلاً افرادی که از هوش بالایی برخوردار نیستند ممکن است خیلی عریان و ساده اقدام به رفتار جنسی کنند که طرف مقابل به راحتی متوجه میشود، اما افرادی که دارای هوش بالاتری هستند یا در جایگاه قدرت قرار دارند روشهای بسیار پیچیدهتری را برای دستکاری روانی یک زن استفاده کنند. آنها با روشهایی که در مردان ضداجتماعی شایع است کاملاً روان یک زن را تحت تاثیر و مورد آزارهای مختلف قرار میدهند. آزار جنسی فقط این نیست که فردی را مورد حمله فیزیکی قرار دهند یا روابط جنسی خاصی را بدون قبول کردن با او برقرار کنند. این رفتار معمولاً در مردان با ویژگی خودشیفته و ضداجتماعی دیده میشود. بنابراین نمیتوان گفت آزارگران جنسی از یک قشر یا طبقه خاص اجتماعی هستند و کاملاً بستگی به شرایطی دارد که فرد در آن قرار گرفته است.»
او همچنین درباره شیوه جلوگیری از آزار جنسی گفت: «ما باید آگاهی بدهیم و درباره رابطه جنسی مطابق سن کودک با او صحبت کنیم. باید امکانی را فراهم کرد که اگر اتفاقی برای کودک رخ داد نترسد و بگوید چه اتفاقی برای او افتاده است. والدین باید اجازه دهند فرزند با آنها صحبت کند و حس گناه و خطاکار بودن را به فرزند خود منتقل نکنند. نکته بعدی روانشناسان هستند. ما روانشناسان باید یاد بدهیم زنان به لحاظ اجتماعی و اقتصادی چطور اعتماد به نفس داشته باشند و طعمه این افراد قرار نگیرند. حمایت مالی و اجتماعی از زنان و نظارت بسیار عمیق در محیطهای کاری میتواند جلوی این کار را بگیرد. همچنین موسیقی، سینما و تئاتر میتواند نقش بسیار مهمی در آگاهیدهی ایفا کند و به زنان آموزش دهد تا مورد آزارگری جنسی و روانی قرار نگیرند.»
دیدگاه تان را بنویسید