پسر جوان چرا دختر مورد علاقه‌اش را کشت؟

پسری که متهم است دختر مورد علاقه‌اش را با ادعای خیانت به قتل رسانده، در نوبت محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران است.

به گزارش اعتمادآنلاین، این جوان یک سال قبل، بعد از اینکه با ردیاب خودرو دختر مورد علاقه‌اش به نام گلناز را ردیابی کرد و متوجه شد او به یک ویلا رفته است، راهی آنجا شد و دختر را کشت.

خرداد سال گذشته ماموران پلیس تهران در جریان ضرب و جرح خونینی قرار گرفتند. وقتی ماموران به محل رفتند دختر جوان به بیمارستان منتقل شده بود. پلیس به بیمارستانی که دختر اعزام شده بود رفت و مشخص شد گلناز جانش را از دست داده است. به این ترتیب مرد ضارب به نام احسان بازداشت شد.

احسان در اعترافاتش به پلیس گفت گلناز را کشته است چون به او خیانت کرده بود. با انتقال احسان به اداره آگاهی تحقیقات از شاهدان آغاز شد.

شاهد جنایت چه گفت

ساسان، مردی که گلناز در خانه او مورد حمله قرار گرفته بود، گفت: اولین بار یک ماه قبل بود که فهمیدم گلناز خواستگاری به نام احسان دارد. او وقتی در خانه من بود به اشتباه نام احسان را گفت و من وقتی پیگیر شدم این فرد کیست گفت خواستگارش است و قرار بوده درباره ازدواج با هم صحبت کنند، اما به توافق نرسیده‌اند. من هم دیگر پیگیر ماجرا نشدم تا اینکه روز حادثه گلناز به خانه من آمد. چند دقیقه بعد تلفنش زنگ خورد. او جواب نداد بعد پیام تهدیدآمیزی برایش آمد. گلناز گفت احسان فهمیده او کجاست و تهدیدش کرده و گفته مقابل در ویلاست. گلناز خیلی ترسیده بود، با خواهرش تماس گرفت و خواهرش گفت بهتر است در را باز نکنید. این در حالی بود که احسان به شدت در را می‌کوبید. من به فکرم رسید گلناز را پنهان کنم. می‌خواستم او را به خانه یکی از همسایه‌ها بفرستم. در را باز کردم تا بیرون بروم. یکباره مردی به من حمله کرد و پرسید گلناز را کجا پنهان کرده‌ای؟ او چند ضربه به من زد و بعد وارد خانه شد و به سمت گلناز حمله کرد.

این شاهد ادامه داد: گلناز لباس راحتی تنش بود. به اتاق رفت و مانتو پوشید، وقتی بیرون آمد به احسان گفت به تو ربطی ندارد من کجا می‌روم و چه می‌کنم. من آنها را جدا کردم و احسان را به سمت آشپزخانه هل دادم. گفت آب می‌خواهد. تا آب بیاورم او چاقویی را که روی پیشخوان آشپزخانه بود برداشت و به گلناز حمله کرد و به گردن و سر او ضربه زد. خودش از کاری که کرده بود شوکه شده بود، بلافاصله گلناز را داخل اتومبیل گذاشتیم و به بیمارستان بردیم اما جانش را از دست داد و احسان هم خودش را تسلیم پلیس کرد.

این مرد گفت: من اصلاً نمی‌دانستم گلناز با احسان رابطه دارد. گلناز به من گفته بود احسان خواستگار اوست که جواب منفی به او داده است. من گلناز را دوست داشتم و حتی برایش اتومبیل خریدم. خودرو به نام من بود، اما او از آن استفاده می‌کرد.

اعترافات متهم

در ادامه احسان تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: من اتهام قتل را قبول دارم اما قصدی برای قتل نداشتم. یک ماه قبل از حادثه وقتی گلناز خانه من بود تلفن همراهش زنگ خورد، نام غریبه‌ای روی تلفن افتاد و او جواب نداد. بعد برایش پیامکی آمد. وقتی پرسیدم کیست جواب درستی نداد. به او شک کرده بودم چون به تازگی هم یک اتومبیل خریده و به من نگفته بود پول آن را از کجا آورده است. از سایت دیوار یک ردیاب خریدم. ردیاب آهن‌ربایی بود، آن را به بدنه خودرو گلناز چسباندم. روز حادثه ردیاب فعال شد و من متوجه شدم او به خانه‌ای ویلایی رفته است. وقتی به آنجا رسیدم زنگ زدم، به گلناز پیام دادم بیاید پایین و به من بگوید در آن ویلا چه می‌کند. جواب تلفن و پیام را نداد. زنگ زدم اما کسی در را باز نکرد، دوباره زنگ زدم و این بار فحاشی کرد. او گفت که به تو ربطی ندارد من با چه کسی رفت‌وآمد می‌کنم.

متهم ادامه داد: وارد خانه شدم، وقتی پرسیدم این مرد کیست به من گفت اختیار خودش را دارد و به من جواب نمی‌دهد. در این لحظه خیلی عصبانی شدم و با چاقو به سمتش حمله کردم. اصلاً قصد کشتن نداشتم فقط نتوانستم خودم را کنترل کنم. وقتی زخمی شد همان لحظه پشیمان شدم و او را با مردی که در ویلا بود به بیمارستان رساندیم و من همان‌جا خودم را به ماموران تحویل دادم.

این جوان ادامه داد: من و گلناز قرار ازدواج داشتیم. او پدر و مادر نداشت و با خواهرانش زندگی می‌کرد و من او را از خواهرانش خواستگاری کرده بودم. ما تقریباً نامزد بودیم اما او به من خیانت کرد. چون مردی که پیدا کرده بود از من پولدارتر بود. گلناز فقط می‌خواست من را تیغ بزند. من کلی خرج او کرده بودم و عاشقش بودم اما او جواب عشق من را با خیانت داد.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.