یک روانشناس در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» بررسی کرد:
نوجوانان چرا و چگونه بزهکار میشوند؟
کتایون خانجانی: بعضی بچهها دچار بیشفعالی یا سایکوپات هستند و استعداد بیشتری برای ارتکاب جرم دارند اما آنچه مسلم است، محیط بسیار مهمتر از استعداد روانی است/ برخوردها با نوجوان و کودک مجرم نباید خیلی تند و تیز باشد/ باید به پلیس آموزش داده شود تا با نوجوان مجرم چگونه برخورد کند/ پلیس نباید همان برخوردی را که با مجرم حرفهای میکند با یک نوجوان داشته باشد
کتایون خانجانی، روانشناس، معتقد است شرایط محیطی بر بزهکاری کودکان و نوجوانان تاثیر زیادی میگذارد. او همچنین عقیده دارد نباید با این دسته از مجرمان برخوردهای تند و سخت داشت.
جرائم مربوط به کودکان همیشه مساله چالشبرانگیزی برای کارشناسان امور اجتماعی بوده است. از طرفی عدهای به برخورد سخت با نوجوان و کودک مجرم اعتقاد دارند و از سوی دیگر کارشناسان بر این باورند که ضمیر افراد، مستعد جرم نیست بلکه محیط است که فرد را به سمت جرم سوق میدهد و باید با نوجوانی که هنوز شخصیتش دستخوش تحول است با مماشات بیشتری برخورد کرد.
کتایون خانجانی، روانشناس و رواندرمانگر، در گفتوگو با اعتمادآنلاین درباره اینکه کودکان از چه سنی متوجه جرم بودن عمل خود میشوند، گفت: بچهها بین ۱۲ تا ۱۵ سالگی درکی از جرم پیدا میکنند، قبح اخلاقی جرم را متوجه میشوند و پیامدهای جرم را درک میکنند اما نظریات برای درک مطلق، متفاوت است. درک مطلق از جرم بر اساس محیط زندگی و نحوه تربیت کودک و دانستههای او متفاوت میشود. شاید بهتر باشد اینطور بگوییم که کودک تا ۱۵ سالگی متوجه میشود چه کاری اشتباه یا گناه است اما مانند بزرگسالان متوجه نمیشود ممکن است رفتارش با مجازات همراه باشد.
دلایل ارتکاب جرم از سوی کودکان
او درباره نقش خانواده در گرایش کودکان به سمت جرم گفت: خانوادهای که آشفته است، والدین دعوا و اعتیاد دارند یا پدر و مادر مجرم هستند یا خشونت در آن زیاد است... اینها باعث میشود بچهها مرتکب جرم شوند. البته خانواده آشفته برای مجرم شدن کودک شرط کافی نیست اما شرط لازم است.
این روانشناس درباره نقش ژنتیک و بیماریهای روانی در جرائم کودکان توضیح داد: بعضی بچهها دچار بیشفعالی یا سایکوپات هستند و استعداد بیشتری برای ارتکاب جرم دارند اما آنچه مسلم است، محیط بسیار مهمتر از استعداد روانی است. محیطی که کودک در آن بزرگ میشود خیلی نقش تعیینکنندهای دارد.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که خانوادهها چگونه باید هیجانات منفی فرزندان خود را کنترل کنند گفت: اگر خانواده میخواهد بچه در یک مسیر سالم حرکت کند باید فرزندپروری مقتدرانه را در پیش گیرد و در عین حال که قوانینی در خانه وضع میکند همدلی لازم را هم داشته باشد. پیامدهای هر رفتار را گوشزد کند و دلیل وضع قوانین را هم توضیح دهد.
برخورد با نوجوانان بزهکار
کتایون خانجانی درباره تاثیر برخورد قانونی با نوجوانان بزهکار گفت: اگر منظور از برخورد قانونی بازداشت است، تحقیقات نشان داده که اثر منفی روی بچهها دارد. باید حتیالمقدور تلاش شود بچهها بازداشت یا زندانی نشوند. در کشورهای پیشرفته دورههای چندماهه برای اینکه بچهها تحت نظارت روانشناسان و جرمشناسان باشند در نظر گرفته و نیاز به رواندرمانی در مورد کودکان و نوجوانان مجرم کاملاً به رسمیت شناخته شده است و تلاش میشود از این طریق زمینه ارتکاب جرم را از بین ببرند. همچنین تاکید شده که بچههای مجرم باید در محیط شبیه بازداشتگاه نباشند و حتی برخی معتقدند بچهها نباید در دادگاههای معمولی محاکمه شوند چراکه اولاً قبح جرم در این کودکان از بین میرود و دوم اینکه در واقع به آنها نبایدهایی آموزش داده میشود که با شرایط سنی و دانستههایشان یکسان نیست و کودک را در شرایط بسیار تلخی قرار میدهد و به لحاظ روانی آسیبهای جبرانناپذیری بر او خواهد گذاشت. برخوردها با نوجوان و کودک مجرم نباید خیلی تند و تیز باشد. باید به پلیس آموزش داده شود تا با نوجوان مجرم چگونه برخورد کند. پلیس نباید همان برخوردی را که با مجرم حرفهای میکند با یک نوجوان داشته باشد. همچنین باید قضات آموزش داده شوند تا آنطور که باید و طبق مقتضیات سنی با نوجوان برخورد کنند. در کل نباید با بچهها مثل بزرگسالان برخورد کرد.
خانجانی در پاسخ به این سوال که چطور باید جلوی ارتکاب جرم کودکان را گرفت توضیح داد: مشخص شده است بچههایی که هیجانات را به صورت منفی نشان میدهند، رفتارشان نشأتگرفته از خانواده و شرایطی است که در آن رشد کردهاند. منظور من این نیست که ژنتیک نقش ندارد، اما بدون تعامل محیط معمولاً رفتار مخرب نمیبینیم.
او در پایان گفت: به جز خانواده تدبیری که باید اندیشه شود این است که بچهها با هزینههای خیلی کم یا صفر از خدمات رواندرمانی یا روانپزشکی استفاده کنند. حتی ممکن است لازم باشد جلسات گروهدرمانی تشکیل شود و تخلیه هیجانی شوند و با پیامدهای کارهایشان مواجه شوند. به لحاظ قانونی باید بچهها ملزم به گذراندن دورههای تربیتی شوند. این کارها در کشورهایی مثل انگلستان انجام میشود و بچههای مجرم تحت درمان روانشناس قرار میگیرند. هر چه نسبت به بچه خشونت بیشتری اعمال شود کودک خشونت بیشتری نشان خواهد داد. بنابراین بهترین راه سوق دادن کودکان مجرم و ملزم کردن آنها به گذراندن دوران درمانروانی است و خلاصی آنها از درمان نیز باید با گواهی روانشناس باشد. این کار باید به جای زندانی کردن یا برخوردهای خشن انجام گیرد و قانون نیز بر آن نظارت داشته باشد. در این صورت از مجرم شدن خیل عظیمی از افراد در بزرگسالی جلوگیری میشود.
دیدگاه تان را بنویسید