«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
پشیمانی مرد جوان از قتل شوهر دخترخاله
متهم که به قصاص محکوم شده بود بعد از ۶ سال رضایت اولیای دم مقتول را جلب کرد و آزاد شد.
مردی که شوهر دخترخالهاش را با همدستی زن جوان به قتل رساند بعد از حدود ۶ سال موفق به جلب رضایت اولیای دم شد و دوباره پای میز محاکمه رفت.
به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد وقتی پای گلایههای دخترخالهاش نشست تصمیم به قتل شوهر او گرفت.
۶ سال قبل آتشسوزی یک خودرو به ماموران پلیس تهران اعلام شد. ماموران وقتی به محل حادثه رفتند به مهار آتش پرداختند و با جنازه سوخته یک مرد روی صندلی سرنشین روبهرو شدند. جنازه این مرد که شواهد نشان میداد قبل از آتشسوزی با چاقو کشته شده است برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
یک روز از این ماجرا گذشته بود که زن ۳۹سالهای به نام میمنت به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن شوهر ۴۲سالهاش به نام حسام خبر داد. او گفت: دیشب شوهرم بعد از صرف غذا خانه را ترک کرد تا به مادرش سر بزند؛ اما دیگر به خانه برنگشت.
نشانیهایی که این زن از شوهرش ارائه داده بود با مشخصات جنازه ناشناس مطابقت داشت. به این ترتیب مشخص شد جنازه سوخته متعلق به حسام است. پلیس در تحقیقات به بازجویی از همسر و دو دختر ۹ و ۱۲ ساله قربانی پرداخت اما به سرنخی نرسید.
برادر حسام به ماموران گفت: وقتی زن برادرم هراسان با من تماس گرفت و از ناپدید شدن حسام خبر داد به آنجا رفتم؛ اما با فرش خیسی که در حیاط پهن شده بود، روبهرو شدم. برادرم و همسرش مدتی است با هم اختلاف دارند و به نظر میرسد میمنت بلایی سر برادرم آورده است.
سرنخ پلیس
در ادامه پرسوجوها مستاجر خانه قربانی سرنخ تازهای به پلیس داد و گفت: شبی که جنازه حسام پیدا شد، یک مرد جوان با یک پژو ۲۰۶ به خانه او آمد و ماشینش را داخل حیاط پارک کرد. سپس از حسام خواست تا او را به حوالی تهرانپارس برساند.صاحبخانهام و مرد جوان با هم رفتند و حسام دیگر بازنگشت.
پلیس در حالی که به دنبال نشانی از مرد ناشناس میگشت به چندین پیامک مشکوک که بین میمنت و پسرخالهاش به نام امیر ردوبدل شده بود پی برد. به این ترتیب امیر ۲۴ ساله که در نمایشگاه خودرو کار میکرد بازداشت شد.
امیر به قتل اعتراف کرد و مدعی شد گلایههای دخترخالهاش باعث تحریک او برای قتل شد. متهم گفت: شوهر دخترخالهام مرد بداخلاقی بود. او همیشه دخترخالهام را اذیت میکرد. من خیلی به دخترخالهام و دختران او علاقهمند بودم. آخرین بار وقتی دختر ۱۲ ساله آنها به من گفت پدرش او را کتک زده، عصبانی شدم. آن شب با دوستانم مشروب خورده و مست بودم. یک پژو ۲۰۶ از نمایشگاه ماشین برداشتم و به خانه دخترخالهام رفتم. به بهانهای از حسام خواستم اجازه دهد ماشین را در حیاط خانهاش پارک کنم. دقایقی بعد از او خواستم مرا با ماشین خودش به نزدیکی خانهمان برساند. ساعت حدود یک نیمهشب بود که در حوالی اتوبان امام علی با چاقو چند ضربه به او زدم. ترسیده بودم، به همین خاطر چندین ساعت با جنازه در خیابانها گشتم و سپس او را به سمت جاده ورامین بردم. نگران بودم که اثر انگشتم روی ماشین مرا لو دهد. به همین خاطر سعی کردم اثر انگشتانم را از روی فرمان پاک کنم اما نشد. شیلنگ بنزین ماشین را بریدم و مقداری بنزین روی جنازه و داخل ماشین ریختم و سپس آن را آتش زدم.
عشق ممنوع
به دنبال اظهارات پسر جوان، میمنت نیز لب به اعتراف گشود و گفت: پسرخالهام چند بار به من ابراز علاقه کرده بود. او از اینکه میدید شوهرم با من و بچههایم بدرفتاری میکند ناراحت بود و همیشه میگفت اگر چندین سال زودتر به دنیا آمده بود، هرگز اجازه نمیداد با حسام ازدواج کنم. او پیشنهاد قتل همسرم را مطرح کرد. حتی یک بار به من گفته بود بهتر است در غذای حسام سم بریزم و او را مسموم کنم تا برای همیشه از بدرفتاریهای او خلاص شوم.
به دنبال بازسازی صحنه جرم برای امیر به اتهام قتل، شرب خمر و آتش زدن خودرو و برای دخترخالهاش به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر شد و متهمان در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
امیر در دادگاه گفت: شوهر دخترخالهام در ماشین به من حمله کرد و من برای دفاع از خودم او را کشتم. ناخواسته مرتکب قتل شدم و تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به رابطه پنهانی با دخترخالهام اعتراف کرده بودم.
میمنت نیز منکر معاونت در قتل شد و گفت: من هیچ رابطهای با پسرخالهام نداشتم و در حد صحبتهای عادی با او حرف میزدم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده امیر را به خاطر قتل به قصاص، به اتهام تخریب و آتشسوزی به سه سال زندان، به خاطر جنایت بر میت به یک سال زندان و پرداخت دیه، به جرم رابطه پنهانی به ۱۰۰ ضربه شلاق و به خاطر شرب خمر به ۸۰ ضربه شلاق محکوم کردند. زن جوان نیز به اتهام معاونت در قتل به ۱۰ سال زندان و به خاطر رابطه با پسرخالهاش به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد.
تایید حکم متهمان
حکم صادره در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و مهر تایید خورد و قطعی شد.
در حالی که نزدیک به ۶ سال از جنایت گذشته است و امیر در یکقدمی اجرای حکم اعدام قرار داشت توانست با پرداخت دیه به اولیای دم، رضایت آنها را جلب کند و به زندگی برگردد. او از جنبه عمومی جرم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
امیر که حالا ۳۲ سال دارد پای میز محاکمه گفت: میدانم اشتباه بزرگی مرتکب شدم که وارد عشق ممنوعه شدم. من به دخترخالهام و فرزندان او علاقهمند بودم و نمیتوانستم تحمل کنم که شوهرش آنها را اذیت میکند. به همین خاطر در حال مستی تصمیم اشتباهی گرفتم. شوهر دخترخالهام با او رفتار خوبی نداشت و حتی فرزندانش هم از این بدرفتاریها اطلاع داشتند؛ اما من نباید وارد این رابطه شوم میشدم. من به شدت تنبیه شدم و خانوادهام برای اینکه من زنده بمانم همه داراییشان را دادند. من به خاطر اتفاقی که افتاده است بسیار از خانوادهام خجالت میکشم.
در پایان هیات قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به اینکه ۶ سال در زندان بود آزاد کردند.
دیدگاه تان را بنویسید