اغفال شیطانی دختر دانشآموز با عکسهای لاکچری
آن مرد کرکره مغازه را پایین کشید. من که تازه به وضعیت و محل مشکوک شده بودم، گفتم چرا مرا به اینجا آوردهای اما او چیزی نمی گفت، ترس تمام وجودم را گرفته بود خواستم فریاد بزنم و کمک بخواهم اما...
دختری جوان بعد از اینکه فریب عشق اینترنتی را خورد از سوی پسر جوان ربوده شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفت.
به گزارش اعتماد آنلاین؛ دختر نوجوانی که برای بیان مشکل خود به دایره مشاوره و مددکاری کلانتری صفادشت مراجعه کرده بود، شرح ماوقع را اینگونه بیان کرد: من دختر بسیار شاداب و سرحالی بودم و همیشه با کلی انگیزه تکالیف خود را انجام میدادم. در مدرسه آنقدر فعالیت میکردم که وقتی به خانه میرسیدم غذا را خورده و نخورده از خستگی خوابم میبرد. کلی آرزوهای بزرگ برای خود داشتم و در طول روز تمام تلاشم را برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود انجام میدادم.
کرونا شیوع پیدا کرده بود و ما مجبور شدیم برای ادامه تحصیل به آموزش مجازی روی بیاوریم و من هم مانند دیگر دوستانم برای حضور در کلاسهای مجازی صاحب یک گوشی مدل بالا شدم. کم کم حضور بیروح در کلاسهای مجازی و ندیدن دوستانم برایم خستهکننده شده بود و ساعات بیکاری خود را با سرگرم شدن در شبکههای اجتماعی و وبگردی میگذراندم. یک روز کاملا به طور اتفاقی در یکی از شبکههای اجتماعی با پسری به نام سعید آشنا شدم که از روی سرگرمی شروع به چت کردن با وی کردم.
سعید تمام تلاش خود را میکرد که من را وابسته خودش بکند. تا اینکه بعد گذشت فقط یکماه، من یک دل نه صد دل عاشقش شدم، عاشق حرفهای زیبا، چهره جذاب او و زندگی لاکچریاش که در عکسهایی که برایم میفرستاد، شده بودم. هر روز با هم چت میکردیم و من با نزدیک شدن به او از خانوادهام دور و دورتر میشدم.
مدتی از دوستی ما در فضای مجازی نگذشته بود که سعید به من گفت دیگر تحمل دوری من را ندارد و باید مرا از نزدیک ببیند و من با اشتیاقی بیشتر پیشنهادش را قبول کردم و با هم قرار گذاشتیم.
با کلی هیجان برای دیدن سعید به سر قرار رفتم. کنار دکهای در خیابان ایستاده بودم که ناگهان مردی قوی هیکل با خالکوبیهای بسیار نزدیک من شد و خود را پسرخاله سعید معرفی کرد و گفت سعید مرا فرستاده تا تو را پیش او ببرم و من هم بدون هیچ سوالی سوار ماشین آن مرد غریبه شدم. چند دقیقهای گذشت از شهر خارج شدیم و به محلی رسیدیم که شبیه به یک رستوران متروکه بین راهی بود.
با هم داخل رستوران شدیم و آن مرد کرکره مغازه را پایین کشید. من که تازه به وضعیت و محل مشکوک شده بودم، گفتم پس سعید کجاست؟ چرا مرا به اینجا آوردهای اما او چیزی نمی گفت، ترس تمام وجودم را گرفته بود خواستم فریاد بزنم و کمک بخواهم اما...
وقتی به خودم آمدم متوجه شدم بر روی صندلی یکی از پایانههای مسافربری هستم، در آن لحظه آرزو میکردم بمیرم و با خانوادهام روبهرو نشوم، واقعا چه حرفی برای گفتن داشتم، چطور باید جواب آن همه محبت پدر و مادر را میدادم به یاد پدر و مادر بیچارهام که میافتادم حالم بدتر میشد. تنها راه خود را فرار از این شهر میدیدم برای همین با پولی که در کارت بانکی خودم داشتم و با اندک پساندازی که داشتم بلیت اتوبوس گرفتم اما توانی در بدن نداشتم که به سمت اتوبوس برم و از حال رفتم.
ظاهرا خانوادهای که مرا بیهوش در ترمینال دیده بودند با پلیس تماس گرفته و مرا به کلانتری منتقل کرده بودند حالم که بهتر شد از من شماره تماس پدرم را گرفتند و به پدرم زنگ زدند که دنبال من بیاید چند روزی است که با هیچ کسی صحبت نکردهام و با اصرار یکی از آشنایان برای مشاوره به کلانتری آمدهام حالا من ماندهام و یک عمر پشیمانی و آرزوهایی که در مقابل چشمانم پرپر شدند و مردند.
نظرکارشناس
خدیجه مولایی، کارشناس مشاوره کلانتری صفادشت در این باره اظهار داشت: کیس مورد نظر با توجه به مجازی شدن ناگهانی کلاسهای درسی و پایین بودن سواد رسانهای در استفاده درست از فضای مجازی و همینطور به دلیل سرگرمی و هیجانات و تمایلات دوره نوجوانی، وارد ارتباط با جنس مخالف شده که متاسفانه به دلیل اعتماد زود هنگام تاوان سنگینی داده و با توجه به این اتفاق، کیس موردنظر دچار استرس حاد شده و برای زندگی خود هیچ راه نجاتی نمیبیند به همین جهت نیاز فوری به جلسات دارو درمانی و روان درمانی دارد.
توصیه به والدین
۱- آگاهی والدین نسبت به دوره نوجوانی و خصوصیات این سن، مهمترین عامل جهت داشتن ارتباط سالم با نوجوان خود است.
۲- اساس دیگر رابطه سالم و درست، ارتباط کلامی و عاطفی میان والدین و فرزندان و محبت کردن و دوست داشتن بیقید و شرط آنها است.
3- والدین و محیط خانواده، مهمترین کانون تأمینکننده نیازهای روانی نوجوان است.
۵- در دوران نوجوانی با ایجاد عزت نفس، تقویـت اعتمـاد بـه نفـس و ... مـیتـوان زمینههای رشد و کمال نوجوان را فراهم کرد.
۶- پرهیز والدین از مقایسه و سرزنش نوجوان خود با دیگران و بازگو کردن اشتباهات و تجربیات تلخ گذشته که این امر میتواند بسترساز حرف شنوی نوجوان از والدین باشد.
7-استفاده از هر فناوری نیازمند توجیه و در نظر گرفتن ابعاد و وجوه دیگر آن را دارد. شناخت آسیبها میتواند از حوادث این چنینی جلوگیری کند.
8-یاد بگیریم فضای مجازی اعتماد کردنی نیست.
نویسنده: سکینه عربی- کارمند فرماندهی انتظامی غرب استان تهران
دیدگاه تان را بنویسید