«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
ادعای غیراخلاقی زن جوان برای قتل مرد بیمار
زن جوان که مراقب مرد بیمار بود او را با خوراندن قرص به کام مرگ کشاند.
زنی که متهم است در پی مراقبت از یک مرد بیمار او را به قتل رسانده است ادعای تعرض را در دادگاه مطرح کرد.
به گزارش اعتمادآنلاین، این زن پرستار یک هفته بعد از مرگ مقتول خودش به قتل اعتراف و علت تسلیم شدنش را عذاب وجدان عنوان کرد.
در جلسه رسیدگی به پرونده این متهم که در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد اولیای دم حضور نداشتند و پرونده با توجه به شکایتی که در دادسرای جنایی تهران مطرح کردند به جریان افتاد. اولیای دم در دادسرا گفته بودند زن جوانی به نام سمیرا که مراقب پدرشان بود با خوراندن قرص به او باعث مرگش شده است.
سمیرا در بازجوییهای اولیه مدعی شده بود قصد قتل نداشته و مقتول تصمیم داشته به او تعرض کند به همین دلیل به او قرص خورانده است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
کیفرخواست علیه زن جوان
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، نماینده دادستان کیفرخواست را علیه متهم خواند. نماینده دادستان گفت: متهم به عنوان مراقب وارد خانه مقتول شده و به گفته خودش در غذای او مقدار ۳۰ عدد قرص آلپرازولام ریخته و غذا را به مرد ۶۱ساله به نام سعید خورانده است. با توجه به اینکه متهم که ۳۶ساله است میدانسته سعید دچار بیماری قند و فشار خون است و آسم دارد و چند بار هم سکته قلبی کرده، عمل او قتل عمد بوده و باعث مرگ مقتول شده است.
نماینده دادستان ادامه داد: علت مرگ با توجه به بیماریهایی که مقتول داشت، ایست قلبی عنوان شد و متهم یک هفته بعد از مرگ این مرد به اولیای دم گفته چه کرده است، اما در آن زمان جسد دفن شده بود و آزمایشات سمشناسی هم به دلیل دفن جسد انجام نشده است. اکنون با استناد به آنچه متهم اعتراف کرده و گفتههای اولیای دم و سایر مدارک، درخواست صدور حکم قانونی دارم.
اعترافات متهم
در ادامه با توجه به اینکه اولیای دم در دادگاه حضور نداشتند متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من مدتها قبل به شیشه اعتیاد داشتم و چند بار هم در کمپ ترک اعتیاد بستری شدم. آخرین بار که ترک کردم تصمیم گرفتم از شهرمان به تهران بیایم و کار کنم پس به همراه همسر و فرزندم به تهران آمدیم و من به عنوان پرستار سالمند در یک شرکت مشغول به کار شدم. آنها من را به خانه سعید ۶۱ساله فرستادند. سعید خانواده داشت و همسر و فرزندانش هم با او زندگی میکردند. او چند بیماری داشت اما به جز آن بسیار بدرفتاری میکرد. یک روز به من گفت از شوهرت طلاق بگیر و من عقدت میکنم تا با هم زندگی کنیم. او رفتار نامناسبی با من داشت. چند بار به من پیشنهاد داد با او رابطه داشته باشم که من قبول نکردم.
متهم گفت: روز حادثه دختر مقتول به دنبال مادرش آمد و او را با خود برد. من در خانه با سعید تنها بودم. او چند ساعتی بود که بدرفتاری میکرد. مدام به همسایهها فحش میداد و عربده میکشید. بعد به من دستدرازی کرد و من که مستاصل شده بودم و نمیدانستم باید چه کنم تصمیم گرفتم کاری کنم که چند ساعتی بخوابد. برای شام آبگوشت درست کرده بودم. ۳۰ عدد از قرصهایی را که دکتر برای خودم به خاطر اعتیادم تجویز کرده بود حل کردم و داخل آبگوشت ریختم. سعید فقط یک قاشق از آن را خورد. بعد گفت اشتها ندارد و خوابش میآید. به اتاقش رفت و خوابید. صبح که بیدار شد حالش خوب نبود و دو بار استفراغ کرد. من با اورژانس تماس گرفتم و به خواهر و دختر سعید هم خبر دادم اما تا آنها برسند سعید تمام کرده بود. وقتی اورژانس آمد، گفتند او فوت کرده است و علت فوت را ایست قلبی عنوان کردند. من بعد از یک هفته به اولیای دم گفتم که به سعید دارو دادهام چون عذاب وجدان داشتم؛ اما واقعاً قصد قتل نداشتم و اصلاً نمیخواستم او را بکشم. سعید از غذایی که آلوده بود فقط یک قاشق خورد نه بیشتر.
متهم ادامه داد: من مدتها درگیر اعتیاد بودم و تازه خودم را نجات داده بودم. وضعیت خوبی نداشتم. داشتم کار میکردم و میخواستم به خاطر فرزندم که چند سال است او را ندیدهام سالم زندگی کنم. شوهرم پای من مانده و طلاقم نداده است. من از دادگاه درخواست کمک دارم.
در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید