کار عروس وسواسی به دادگاه خانواده کشید
زن وسواسی در دادگاه گفت: من هرگز به دکتر نمیروم مگر من بیمار هستم؟ جناب قاضی! اگر من بروم دکتر، شوهرم و خانوادهش میگویند من بیمار روانی هستم.
رفتارهای عجیب دختر جوان توجه حاضران در دادگاه را به خود جلب کرده بود، مدام با اسپری الکل محیط اطراف و دستان خود را ضد عفونی میکرد. دقایقی که گذشت، ناگهان صدای هق هق گریهاش فضا را پر کرد. شوهرش که کنارش ایستاده بود، با ناراحتی توأم با دلسوزی به او نگاه میکرد.
به گزارش ایران، دقایقی بعد مدیر دفتر قاضی شعبه 22 دادگاه خانواده از اتاق بیرون آمد و با صدای بلند گفت مراجعه کننده ساعت ۹ اعلام حضور کند.
زوج جوان وارد اتاق قاضی شدند. دختر جوان به اسم مهتاب به محض ورود به اتاق قاضی دوباره شروع کرد به اسپری کردن الکل روی صندلی و اطراف خود و به قدری با حساسیت این کار را میکرد که ناگهان قاضی گفت دخترم چیکار میکنی اینجا به اندازه کافی تمیز است نیاز به این کارها نیست..!!
در همین لحظه همسرش گفت: حاج آقا میبینید همسرم وسواس دارد تمام مشکل ما سر همین موضوع است؛ من دیگه خسته شدم و نمیدانم چکار کنم.
قاضی رو به مهتاب کرد و گفت: دخترم علت این کارها چیست؟
مهتاب گفت: من کار عجیبی نمیکنم فقط از کثیفی و بیماری رنج میبرم. من بیمار نیستم فقط دلم میخواهد همه جا تمیز باشد.
شوهرش در جواب گفت: تو بیمار هستی عزیزم، باید خودت را درمان کنی. هر روز در و دیوار خانه را میشوری، وقتی من از سر کار برمیگردم مجبورم میکنی اول به حمام بروم و تمام لباسهایم را میشوری. تمام وسایل زندگیمان از بس شسته شده، خراب و پوسیده شده است. جناب قاضی من دلم برای خودش میسوزد چون از این بیماری رنج میبرد و عذاب میکشد. هر چه میگویم برویم دکتر تا درمان شوی، قبول نمیکند، حالا میخواهم جدا بشوم چون واقعاً خسته شدم.
قاضی چند دقیقهای سکوت کرد و پس از آن گفت: دخترم علت اینکه به دکتر مراجعه نمیکنی، چیست؟
مهتاب گفت: من هرگز به دکتر نمیروم مگر من بیمار هستم؟ جناب قاضی! اگر من بروم دکتر، این آقا و خانوادهش میگویند من بیمار روانی هستم. من مشکلی ندارم، این آقا مشکل دارد بهداشت را رعایت نمیکند و وقتی من به این موضوع اهمیت میدهم، میگوید تو وسواسی هستی.
مرد جوان گفت: آقای قاضی حتی همسایهها هم میدانند که او وسواس دارد. من حتی اجازه ندارم به کنترل تلویزیون دست بزنم همش میگه برو دستت را بشور، خودش آنقدر دست و پایش را شسته، مدام استخوانهایش درد میکند. در این سن این طوری رفتار میکند وای به حال چند سال دیگر. من میخواهم جدا شوم تا حداقل اعصابم راحت باشد.
قاضی دادگاه که عمق فاجعه و مشکل این زوج جوان ۲۵ ساله را متوجه شده بود، به آنها گفت: شما الان دچار یک لجبازی کودکانه شدهاید به این زودیها حکم طلاق را صادر نمیکنم. ابتدا باید دو ماه به واحد مشاوره بروید اگر مشکلتان حل نشد، آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
دیدگاه تان را بنویسید