کد خبر: 565780
|
۱۴۰۱/۰۵/۰۵ ۲۳:۳۰:۰۰
| |

جوان متهم به سرقت در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» بازگو کرد:

تلاش‌های نافرجام برای رسیدن به عشق سال‌های دور

جوان افغانستانی برای ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش به ایران آمد اما به اتهام سرقت روانه زندان شد.

تلاش‌های نافرجام برای رسیدن به عشق سال‌های دور
کد خبر: 565780
|
۱۴۰۱/۰۵/۰۵ ۲۳:۳۰:۰۰

صالح سال‌ها قبل عاشق شد؛ اما هنوز به عشق‌اش نرسیده است. این جوان افغانستانی راهی ایران شد و زندگی‌اش به کلی تغییر کرد. او حالا به جرم سرقت و ضرب و جرح دستگیر شده و ممکن است دادگاه او را به افغانستان برگرداند. صالح ۲۵ ساله است و حالا تکلیف زندگی‌اش را دستبندی که دور دستانش نقش بسته مشخص می‌کند. گفت‌وگوی اعتمادآنلاین با این متهم را بخوانید:

*چند سال است به ایران آمده‌ای؟

چهار سال قبل آمدم. در جنگ پدر و مادر و پنج برادرم کشته شدند، من هم تنها مانده بودم و به ایران آمدم تا گلی را پیدا کنم.

*این دختری که می‌گویی کیست؟

دختری که دوستش داشتم. فامیل‌مان بود، از فامیل‌های دورمان. من آمدم ایران چون او هم به ایران آمده بود. وقتی ۱۲ ساله بود با پدر و مادرش به ایران آمد.

*از او خواستگاری کردی؟

نه اما پدرش می‌داند او را می‌خواهم، با هم صحبت کردیم. قرار بود من شیربها را جور کنم و بدهم او هم دختر را به من بدهد.

*توانستی شرط پدر گلی را انجام بدهی؟

کمی پول داشتم اما او بیشتر می‌خواست. من داشتم کاری می‌کردم گفتم بگذار اسمم را روی اسم دختر بگذارم بعد پول را می‌دهم؛ اما قبول نکرد. ولی قول داد صبر کند و من هم داشتم پول جمع می‌کردم که این اتفاق افتاد.

*چرا بازداشت شدی؟

یک باند سرقتی را گرفتند که از ویلای صاحبکار من هم سرقت کرده بود، بعد گفتند تو هم با دزدها همدستی کرده‌ای من را بازداشت کردند.

*اتهام را قبول داری؟

من قبول ندارم. چون یکی از اعضای باند هم‌ولایتی من بود چنین اتهامی به من زدند، بعد هم گفتند سند بیاور آزاد شو من هم که سند ندارم.

*خانواده گلی از ماجرا خبر دارند؟

ندارند. فکر می‌کنند من رفته‌ام افغانستان کاری انجام بدهم و برگردم. اگر بفهمند، گلی را شوهر می‌دهند. من به خاطر او آمدم.

*اما مدارکی علیه تو وجود دارد.

من نمی‌دانم چه اعترافاتی کرده‌اند که من را گرفته‌اند ولی من سرقت نکردم.

*تو سابقه داری؟

بله سابقه دارم ولی سابقه مواد بود.

*می‌دانی ممکن است تو را رد مرز کنند؟

از همین می‌ترسم، چون گلی گفته به افغانستان نمی‌آید و اگر می‌خواهم با او ازدواج کنم باید در ایران برایش زندگی درست کنم. حالا نمی‌دانم باید چطوری با گلی ازدواج کنم. من دزدی نکردم. سابقه‌های دیگر برای مواد بود که با برادر گلی می‌کشیدم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها