«اعتمادآنلاین» از پیگیری یک پرونده گزارش میدهد:
مجازات قصاص برای پسر عاشقی که زن مطلقه را کشت
پسر جوان وقتی فهمید زن مورد علاقهاش از ازدواج با او پیشمان شده است دست به جنایت زد.
پسر جوان که زن مورد علاقهاش را به قتل رسانده است به قصاص محکوم شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد جوان وقتی پاسخ منفی از زن جوان شنید با کارد به او حمله کرد و وی را به قتل رساند. متهم برای مدتی به ترکیه فرار کرده بود اما بعد دوباره به ایران برگشت و خودش را تسلیم ماموران کرد.
قتل عاشقانه یک زن مطلقه
دو سال قبل به پلیس خبر رسید زن جوانی به نام شیدا با چاقو مورد حمله قرار گرفته و به قتل رسیده است. وقتی ماموران پلیس تهران در محل حادثه حاضر شدند با دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد.
اولین کسی که مورد بازجویی قرار گرفت، دوست شیدا بود. او گفت: شیدا مدتی قبل با جوانی دوست شد رادین از شیدا خواستگاری کرده بود. شیدا دوست نداشت با رادین ازدواج کند چون واقعیت را به او نگفته بود وقتی شیدا گفت که قبلا ازدواج کرده و فرزند دارد اختلاف بین آنها بالا گرفت اما باز هم رادین به این ازدواج اصرار داشت. روز حادثه هم آنها با هم قرار داشتند و رادین او را با چاقو زد.
وقتی ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند متوجه شدند رادین از مرز خارج شده است. رادین ۶ ماه بعد خودش را به پلیس معرفی کرد و گفت شیدا را به قتل رسانده است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی اولیای دم شیدا درخواست قصاص کردند و شوهر سابق او نیز از طرف فرزندش برای متهم درخواست قصاص کرد.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من و شیدا مدتی قبل در فضای مجازی با هم آشنا شده بودیم. من به او دل باختم و به او پیشنهاد ازدواج دادم، اما فهمیدم مطلقه است و یک فرزند دارد. با این حال من به او گفتم قصد دارم با او ازدواج کنم و اگر دیگر به زندگی قبلیاش بازنمیگردد، به زودی به خواستگاریاش میروم و با ازدواج میکنم. او هم قبول کرد .
متهم در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز ما با هم قرار ملاقات گذاشتیم و شام خوردیم، اما آن شب رفتارهای شیدا عوض شده بود. او به یکباره گفت از ازدواج با من منصرف شده و دیگر نمیخواهد با من ازدواج کند. من از شنیدن این حرف عصبانی شدم و ما سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. او اسنپ گرفت و میخواست به خانهشان برگردد که مانع او شدم. شیدا فحاشی کرد و گفت دیگر نمیخواهد مرا ببیند. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم با چاقویی که همان روز خریده بودم چند ضربه به او زدم و سپس فرار کردم.
او در حالی که سرش را پایین انداخته بود ابراز پشیمانی کرد و گفت: باور کنید من شیدا را دوست داشتم و در یک لحظه حرفهایش باعث شد کنترل اعصاب را از دست بدهم و او را بکشم. من باور نمیکنم ۱۳ ضربه چاقو به او زدهام. من از مرگ او پشیمان هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.
دیدگاه تان را بنویسید