عاقبت زنی که شوهرش را با همدستی مردی دیگر کشت، چه شد؟
در شرایطی که همهچیز برای اجرای حکم قصاص مهیا بود، تلاش برای جلب رضایت از اولیای دم که فرزندان مقتول بودند شروع شد تا اینکه آنها حاضر شدند به شرط دریافت دیه، از قصاص قاتلان پدرشان یعنی مادرشان و مرد آشنا گذشت کنند.
زنی که با همدستی مردی آشنا، جان شوهرش را گرفته و به قصاص محکوم شده بود، با بخشش فرزندانش از مجازات مرگ رهایی یافت.
به گزارش همشهری، ششم اسفند سال 97گزارش یک قتل در یکی از استانهای اطراف تهران به پلیس اعلام شد. گروهی از مأموران تحقیقات خود را در اینباره آغاز کردند. بررسیها حکایت از این داشت که یک مورد درگیری در پشت بام یک ساختمان مسکونی رخ داده و مردی جوان با ضربات چاقو به قتل رسیده است. وقتی تیم جنایی در محل حادثه حاضر شد، همسر مقتول که بهشدت گریه میکرد مدعی شد که مردی غریبه وارد ساختمان شده و در جریان درگیری جان شوهرش را گرفته است. اما مأموران روی لباسهای زن جوان لکههای خون کشف کردند که نشان میداد او احتمالا با مقتول درگیر شده است و حقیقت را کتمان میکند. وی که نخستین مظنون پرونده بود، دستگیر شد تا اینکه در بازجوییها اسرار قتل شوهرش را فاش کرد. وی گفت: با شوهرم اختلاف داشتیم تا اینکه مدتی قبل که درخواست یک خودروی اینترنتی کرده بودم، با جوان راننده که سهیل نام دارد آشنا شدم. در بین راه سر صحبت باز شد و از مسائل و مشکلات زندگی گفتیم. وی گفت: آشنایی ما ادامه یافت و از آن روز به بعد هر بار که قصد داشتم جایی بروم با سهیل تماس میگرفتم و او دنبالم میآمد و در مسیر با هم حرف میزدیم. مدتی که گذشت شوهرم به رفتارهایم مشکوک شد. یک روز که با سهیل تماس گرفتم تا همراه او به خانه یکی از بستگانم بروم، شوهرم متوجه و راز من برملا شد. او از من خواست تا با سهیل تماس بگیرم و به بهانهای او را به خانه بکشانم. به من میگفت میخواهد با سهیل صحبت کند و بیخبر از نقشهای که شوهرم در سر داشت، جوان راننده را به بهانه بردن وسیله سنگین به خانه کشاندم. متهم در ادامه گفت: وقتی او پا در خانه گذاشت ناگهان شوهرم با چاقو به سمتش حمله کرد. آنها با هم درگیر شدند، سهیل شوهرم را هل داد و از خانه خارج شده و به سمت پشت بام رفت. شوهرم نیز بهدنبال او رفت و در پشت بام دوباره با هم درگیر شدند. من هم از ترسم یک چاقو از خانه برداشتم و به سمت پشت بام رفتم. در آنجا شوهرم را دیدم که با سهیل گلاویز شده و من هم برای اینکه به درگیری خاتمه بدهم وارد دعوای آنها شدم اما نمیدانم چه شد که چاقو به شوهرم برخورد کرد درحالیکه میخواستم با چاقو سهیل را تهدید کنم تا او دست از سر شوهرم بردارد.
زن جوان مدعی شد: در درگیری به اشتباه، چاقو به شوهرم خورد و او که زخمی شده بود دست از درگیری برداشت و در آن زمان سهیل، با چاقو چند ضربه دیگر به شوهرم زد و فرار کرد. با اعتراف این زن، سهیل دستگیر شد و او نیز به قتل اعتراف کرد.
متهمان پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفتند. از آنجا که بررسیها نشان میداد هر دوی آنها در جنایت نقش مستقیم داشتند، با شکایت اولیای دم، هردو به قصاص محکوم شدند. حکم قصاص آنها به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و شمارش معکوس برای اجرای حکم زن و مرد جوان آغاز شد. در شرایطی که همهچیز برای اجرای حکم مهیا بود، تلاش برای جلب رضایت از اولیای دم که فرزندان مقتول بودند شروع شد تا اینکه آنها حاضر شدند به شرط دریافت دیه، از قصاص قاتلان پدرشان یعنی مادرشان و مرد آشنا گذشت کنند. به این ترتیب زن جوان با بخشش فرزندانش و مرد اعدامی از مرگ رهایی یافتند که بخشی از دیه توسط خانواده قاتلان و بخش دیگری با کمک و تلاش گروه چتر نجات و خیرین پرداخت شد تا بهزودی شرایط آزادی زن و مرد زندانی فراهم شود.
دیدگاه تان را بنویسید