ارتباط خیابانی دختر نوجوان پدرش را زیر تیغ قصاص برد
مرد 35 ساله پسری را که گمان میکرد برای دختر 15 سالهاش مزاحمت ایجاد کرده است به قتل رساند اما بعد مشخص شد دختر و پسر جوان با هم ارتباط داشتند.
مرد 35 ساله که جوان موتورسوار را با انگیزه مزاحمت برای دخترش به قتل رسانده بود با صدور حکم دادگاه در حالی زیر تیغ قصاص نفس قرار گرفت که تحقیقات قضایی از ارتباط خیابانی دختر و پسر مذکور حکایت داشت.
به گزارش روزنامه خراسان، متهم این پرونده جنایی که شهریور گذشته برای آخرین بار پای میز عدالت نشسته بود، اگرچه به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت اما ادعاهای دیگری را مطرح کرد و با بیان این که «من قصد کشتن جوان موتورسوار را نداشتم و تنها می خواستم او را بترسانم!» درباره چگونگی وقوع این جنایت هولناک به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: آن شب منتظر دخترم بودم تا از سرکارش به خانه بازگردد. او به عنوان فروشنده در یکی از فروشگاه های مشهد مشغول کار بود و هر شب به تنهایی به منزل بازمی گشت ولی وقتی من از حیاط بیرون آمدم او را در کنار جوان موتورسواری دیدم که دستش را گرفته بود و قصد داشت به زور دختر 15 ساله ام را سوار موتورسیکلت کند! من چند بار دیگر آن جوان را در خیابان دیده بودم و تصورم این بود که او قصد خواستگاری از دخترم را دارد اما هنگامی که این صحنه را با چشمان خودم مشاهده کردم دیگر نتوانستم تحمل کنم و به سمت جوان موتورسوار رفتم که در کوچه محل سکونت ما توقف کرده بود.
وی ادامه داد: در حالی که دخترم راهی منزل شد، من به آن جوان موتورسوار هشدار دادم که مزاحم دخترم نشود! همین موضوع به آغاز مشاجره لفظی بین ما انجامید و او که قوی هیکل تر از من بود تلاش می کرد با من درگیر شود ولی من سوئیچ موتورسیکلت او را برداشتم و با هم یقه به یقه شدیم. در همین لحظه بود که پسر 10 ساله ام با دیدن صحنه درگیری به داخل منزل رفت و کاردی را برایم آورد که درون غلاف بود! من هم بی درنگ کارد را از دست پسرم گرفتم و با آن چند ضربه روی باک موتورسیکلت وی زدم! من به هیچ وجه قصد نداشتم او را با کارد به قتل برسانم و فقط برای ترساندن او چاقوکشی کردم. با وجود این، درگیری فیزیکی ما با خشم و عصبانیت آنی گره خورد که در این میان دیگر متوجه رفتار و حرکاتم نشدم و با همان کارد ضربه ای را به صورت کلنگی بر ناحیه گردن آن جوان موتورسوار فرود آوردم. به گزارش روزنامه خراسان، متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی هادی دنیادیده (رئیس دادگاه) مبنی بر این که فقط یک ضربه به گردن او زدید؟ گفت: نه! در اثنای درگیری ضرباتی را هم بر نقاط دیگر پیکر وی زدم!
او سپس ادامه داد: در این گیرودار، پسر جوان از داخل جیبش سوئیچ یدکی موتورسیکلت را بیرون آورد و با آن موتورسیکلت را دوباره روشن کرد و با همان سرووضع خون آلود به راه افتاد اما بعد از مسافت کوتاهی، تعادل خودش را از دست داد و پس از برخورد با دیوار روی سنگ فرش های پیاده رو سقوط کرد. با آن که چند نفر از اهالی محل شاهد این صحنه بودند اما دخالتی نکردند و من به تنهایی با آن جوان درگیر شدم.
«بشیر احمد» (متهم ) در پاسخ به سوال قاضی غلامرضا مصطفوی (مستشار دادگاه) که چه کسی به اورژانس 115 زنگ زد؟ نیز گفت: من به دخترم گفتم که با اورژانس تماس بگیرد! در این لحظه مقام قضایی گفت: اما شما در اعترافات قبلی خودتان گفتید که «دخترم در منزل بود و من خودم به اورژانس زنگ زدم!» متهم با شنیدن اظهارات قبلی خود لحظاتی سکوت کرد و سپس افزود: نمی دانم!
وی در حالی تلاش می کرد تا با تناقض گویی، راهی برای گریز از مجازات بیابد که در تنگنای سوالات فنی و گاهی انحرافی قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرار گرفته بود و راهی برای فرار از مخمصه های خود ساخته نداشت. حتی ادعای جنایت تحت تاثیر قرص های مصرفی نیز نتوانست او را از این مخمصه نجات دهد چرا که پزشکی قانونی سلامت روانی وی را تایید کرده و او را مسئول اعمال خویش دانسته بود.
در نهایت پس از پایان جلسه دادگاه و اعترافات متهم در آخرین دفاعیات، قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی وارد شور شدند و به اتفاق آرا با استناد به دلایل و مدارک مستند، «بشیر احمد» (متهم) را به دلیل ارتکاب قتل عمدی جوان 21 ساله به قصاص نفس محکوم کردند.
در این حکم که به امضای قضات هادی دنیادیده (رئیس) و غلامرضا مصطفوی (مستشار دادگاه) رسیده، همچنین متهم به قتل به دلیل ایراد صدمات غیر کشنده به پرداخت دیه و از جنبه عمومی ایراد جرح با چاقو به تحمل یک سال زندان محکوم شده است چرا که قضات دادگاه با دلایلی قاطع و مستند به اعترافات متهم در مراحل دادرسی، موضوع دفاع مشروع را نیز که از سوی وی در دادگاه بیان شده بود،رد کردند و این گونه وی در حالی زیر تیغ قصاص نفس قرار گرفت که دختر نوجوان در مرداب ارتباط خیابانی با جوان موتورسوار، صحنه دلخراشی را رقم زدند!
دیدگاه تان را بنویسید