سارق حرفهای از مالباختگان اخاذی می‌کرد
متهم گفت: با دختری آشنا شده بودم و تحت تاثیر حرفهای او سرقت را شروع کردم. باور کنید وضع مالی‌مان خوب است و نیازی به سرقت نداشتم. خودم لباس‌فروشی دارم و پدرم بازاری است.
پسر جوان که تحت تاثیر زنان از خودروها سرقت می‌کرد، پس از سرقت سه میلیاردی از خودرویی در تهران دستگیر شد. سارق در تماس با مالباختگان برای بازگرداندن مدارک‌شان از آنها اخاذی می‌کرد.
به گزارش جام‌جم، سرهنگ علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ دیروز در تشریح این پرونده گفت: «در چند ماه گذشته شکایت‌هایی درباره سرقت از داخل خودروها در پلیس آگاهی تهران مطرح و تحقیقات در این باره آغاز شد. متهمان با تخریب شیشه خودروهای پارک شده از داخل آن سرقت می‌کردند. در یکی از سرقت‌ها که در خیابان سی‌تیر رخ داد، دزدان با شکستن شیشه خودروی شاسی بلندی از داخل آن سه میلیارد تومان طلا و پول سرقت کردند.»
وی ادامه داد: «اغلب سرقت‌ها در مراکز تجاری یا مقابل رستوران‌ها رخ می‌داد و کارآگاهان پلیس آگاهی چهار نفر را در این رابطه شناسایی و دستگیر کردند. دزدان برای این‌که کسی به آنها شک نکند، خانمی را با خود همراه می‌کردند و یک عضو باند هم نقش زاغ‌زن داشت. اموال زیادی از دزدان کشف شده و تحقیقات برای شناسایی مالباختگان ادامه دارد.»
گفت‌و‌گو با سرکرده باند به مالباختگان کمک می‌کردم ۲۸ سال دارد و خود را قربانی نقشه زنان می‌داند و می‌گوید: «مشکلم این است که نمی‌توانم در برابر وسوسه زنان مقاومت کنم.» پسر جوان در گفت‌و‌گویی از شیوه سرقت‌هایش گفت که در ادامه می‌خوانید.
*سابقه داری؟
بله. یک‌بار دستگیر و زندانی شدم.
*به چه اتهامی؟
سرقت لوازم داخل خودرو.
*معتادی؟
آن موقع نبودم اما الان شیشه می‌کشم.
*چرا سرقت می‌کردی؟
با دختری آشنا شده بودم و تحت تاثیر حرفهای او سرقت را شروع کردم. باور کنید وضع مالی‌مان خوب است و نیازی به سرقت نداشتم. خودم لباس‌فروشی دارم و پدرم بازاری است.
*چقدر حبس کشیدی؟
دوسال. عید امسال آزاد شدم.
*چرا دوباره سمت سرقت رفتی؟
در خیابان با زن معتادی آشنا شدم. او حرفهای بود و مرا هم معتاد کرد. بعد گفت برای تامین هزینه موادمخدر باید سرقت کنیم. من هم در برابر وسوسه زنان هیچ مقاومتی ندارم و با او همراه شدم.
*چطور سرقت می‌کردید؟
مینا ماشین‌ها را شناسایی می‌کرد و من هم از داخل‌شان سرقت می‌کردم.
*کجاها سرقت می‌کردید؟
هر جا که امکانش بود. یک روز صبح رفتیم به یک طباخی کله پاچه بخوریم، وقتی برگشتیم متوجه خودروی مزدا ۳ شده و گفت داخلش وسایل خوبی است و من سرقت کردم. در شهر پرسه می‌زدیم و هر خودروی باارزشی می‌دیدیم از داخلش سرقت می‌کردیم.
*بعد با مالباختگان تماس می‌گرفتی و از آنها اخاذی می‌کردی؟
به آنها کمک می‌کردم تا به مدارک‌شان برسند.
*چقدر می‌گرفتی؟
بین پنج تا ۱۰میلیون تومان. یک دکتر زیبایی بود که برای مدارکش ۱۰میلیون تومان داد.
*به همین دلیل وسایل سرقتی را در خانه نگه می‌داشتی؟
تعدادی از این وسایل متعلق به خودم است و سرقتی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید