انگیزه اصلی ربودن پروفسور فرهود چه بود؟
مرد آدمربا گفت: وقتی دوستانم را اجیر کردم به آنها گفتم وقتی خودتان را مأمور معرفی کردید، به دروغ به او بگویید که فلان زنی که با شما ارتباط دارد و به او کمک مالی میکنید، از سوی مأموران بازداشت شده و شما باید به اداره پلیس بیایید و درباره رابطه خودتان با او توضیح بدهید.
مردان فریبکار که در اوج اغتشاشها پدر علم ژنتیک را برای اخاذی ۸ میلیارد تومانی ربودهبودند، به جرم خود اعتراف کردند. عامل اصلی حادثه مدعی است پروفسور را به بهانه اینکه زنی بیوه نیاز به کمک دارد، او را ربوده و به ویلایی در شمال کشور منتقل کردهبودند.
به گزارش جوان، طراح نقشه ربایش پروفسور داریوش فرهود، مرد جوانی به نام کامران است که به گفته خودش چند سالی برای آقای فرهود کار میکرده و با او رفت و آمد خانوادگی داشتهاست. متهم ادعا میکند با اصرار پروفسور چند سال قبل با منشیاش ازدواج کردهاست و همین ازدواج باعث شد تمام دار و ندارش را از دست بدهد. او به خاطر همین موضوع از دکتر کینه به دل میگیرد و با ربودن او میخواهد اموالی را که از دست داده دوباره با اخاذی از دکتر به دست بیاورد. وی ادعا میکرده پروفسور به زن بیوهای کمک مالی میکند و از رابطه آنها با خبر بوده است و روز حادثه هم به همدستانش گفته به دروغ به او بگویند آن زن بازداشت شده و شما هم باید برای توضیح به اداره پلیس بیایید.
*کامران چطور با پروفسور فرهود آشنا شدی؟
من از سال ۸۱ دکتر را میشناختم. آن زمان در یوسفآباد زندگی میکردم که یکی از بستگان دکتر با ما همسایه بود و همسایهمان مرا به دکتر معرفی کرد. پس از این، او من و همسرم را به باغش در هشتگرد دعوت کرد و گفت اهالی روستا قصد دارند باغش را از دستش بیرون بیاورند و مرا استخدام کرد و من هم باغش را زنده کردم و بعد هم در محل کارش مشغول به کار شدم.
*چه کاری؟
*من ناظر خرید و در واقع مورد اعتماد پروفسور و در جریان تمامی کارهای او بودم. معمولاً از وسایل آزمایشگاهی گرفته تا مواد خوراکی همه را من میخریدم.
*چه شد که با او اختلاف حساب پیدا کردی؟
اختلاف حسابی نداشتم. در مدتی که پیش او بودم، حق و حقوق مرا به صورت کامل پرداخت کرد. او رابطه خوبی با من داشت و حتی به خانهام رفت و آمد داشت و چند باری در خانه ما ناهار هم خورد.
*چرا میخواستی ۸ میلیارد تومان از او اخاذی کنی؟
من نمیخواستم از او اخاذی کنم. او خودش قول داده بود برای من خانهای بخرد. او یه جوری به من بدهکار بود.
*بدهیاش چه بود؟
واقعیتش مربوط به ماجرایی در سال ۹۵ میشود که با منشی او ازدواج کردم و زندگیام تباه شد.
*بیشتر توضیح بده؟
من کارمند دکتر بودم و دکتر هم رابطهاش با من خیلی خوب بود. مدتی بعد من در حالی که دو دختر داشتم، از زن اولم جدا شدم و دکتر اصرار کرد با منشیاش به نام مهین ازدواج کنم. او گفت مهین پنج سال است در مطبش کار میکند و او را کامل میشناسد. من به آقای فرهود اعتماد کردم و همراه او به خواستگاری مهین رفتم. در مجلس خواستگاری دکتر به من گفت سه دانگ خانهام را به نام او بزنم و ۱۱۴ سکه هم مهریهاش کنم. من خانهام را در یوسف آباد فروختم و در خیابان فردوس نزدیک خانه مادر مهین آپارتمانی خریدم و سه دانگ آن را به نام مهین زدم. سه ماه بعد از ازدواج مهین زیر قولش زد و گفت خانه و مهریهام را میخواهم. او مهریهاش را اجرا گذاشت و من حیران و سرگردان خیابان شدم. من فکر کردم آقای فرهود عمدی این بلا را سرم آورد، چون من به اصرار او این اشتباه را مرتکب شدم و او هم کامل مهین را میشناخت، اما مرا در دام او انداخت. پس از اینکه به مشکل برخوردم، سال ۹۶ از محل کارم بیرون آمدم.
*بعد به چه کاری مشغول شدی؟
ماشین خرید و فروش میکنم.
*چه شد که پس از پنج سال تصمیم به آدمربایی گرفتی؟
الان من شش ماه است داخل خودروام میخوابم و شکایتم در دادگاه به جایی نرسید و از طرفی هم قرار بود دکتر برای من خانه ۵۰ متری بخرد تا با دو دخترم زندگی کنم، اما امروز و فردا میکرد و من هم تصمیم گرفتم او را به ویلای خودم در شمال ببرم تا برای من خانهای بخرد یا پولش را بدهد. چون الان خانه من حدود ۸ میلیارد تومان ارزش دارد.
*شما دکتر را تهدید کرده بودید که اگر به شما پول ندهد، رابط پنهانی او با زنی را بر ملا میکنید و به همین خاطر هم دکتر قبول کرده بود، درست است؟
نه قرار نبود آبروی دکتر را ببریم، چون او آدم خیر و آبرومندی است. وقتی دوستانم را اجیر کردم به آنها گفتم وقتی خودتان را مأمور معرفی کردید، به دروغ به او بگویید که فلان زنی که با شما ارتباط دارد و به او کمک مالی میکنید، از سوی مأموران بازداشت شده و شما باید به اداره پلیس بیایید و درباره رابطه خودتان با او توضیح بدهید. در واقعاً به این بهانه قرار بود دوستانم سوار خودروی او شوند.
*گفتهشده شما از رابطه دکتر با آن زن فیلم و عکس داشته اید و با تهدید انتشار این فیلم و عکس میخواستید ۸ میلیارد تومان اخاذی کنید؟
نه ما فیلم و عکسی نداشتیم. رابطه دکتر با آن زن فقط رابطه کمک به او بود. آن زن بیوه و از آشنایان دور آقای فرهود بود و دکتر هم از ۲۰ سال قبل به او فقط کمک مالی میکرد و رفت و آمدش هم به همینخاطر بود. دکتر آدم خیری بود و حتی دختر بزرگ آن زن را برای تحصیل به یکی از کشورهای اروپایی فرستاد.
*یعنی او را تهدید نکردید؟
نه.
*چطور بدون تهدید قبول کرد ۴ میلیارد تومان به شما بدهد؟
چون او باعث شد زندگیام خراب شود و خودش هم میدانست. او اصرار کرد تمام زندگیام را به نام منشیاش بزنم. از طرفی هم او خیر بود و میدانستم به من کمک میکند.
*چرا به مطبش نرفتید تا از او بخواهید به قولش عمل کند؟
او ۳۰ تا کارمند دارد و نمیخواستم کارمندانش متوجه شوند. چون همه آنها مرا میشناختند.
*حرف آخر.
پشیمان هستم. زندگیام را خرابتر کردم.
دیدگاه تان را بنویسید