پیرمرد عنکبوتی: از بچگی عاشق دزدی بودم
من سارق در حاشیه هستم. بیشتر سرقتهای معمولی انجام میدهم، آن هم برای دلم، چون واقعاً عاشق سرقتم. اصلاً دوست ندارم به صورت باندی یا سرقت خاص انجام دهم.
سارق سالخورده که به اتهام سرقت بازداشت شده، مدعی است از کودکی عاشق دزدی بودهاست و ترجیح میدهد به جای در از دیوار وارد خانهها شود.
به گزارش جوان، در پنجمین طرح کاشف پلیس آگاهی، مأموران پلیس تعداد زیادی از سارقان سابقهدار را بازداشت کردهبودند. یکی از متهمان مرد حدوداً ۶۰ سالهای بود که کلکسیونی از سرقتهای گوناگون در پروندهاش ثبت شدهبود. متهم ادعا میکرد عاشق سرقت است و سرقت با خونش عجین شدهاست. شاهرخ میگوید برای بچههای محلش کلاس سرقت رایگان میگذارد، سارق تربیت میکند و از کارش هم رضایت دارد. متهم در گفتگو با خبرنگار ما سرگذشت را سرقتهایی که تاکنون رقم زده را شرح داد.
*شاهرخ اولین سرقتی که انجام دادی به یاد داری؟
بله، اولینبار جیب پدرم را زدم. همان سرقت سرنوشت زندگی مرا رقم زد و هنوز که هنوز است من تاوان همان سرقت را میدهم.
*در اولین سرقتت چند ساله بودی؟
شش یا هفت ساله بودم. پدرم سوپر مارکت داشت، اما اجازه نمیداد از مغازهاش خوراکی بردارم. به همین خاطر به صورت پنهانی از جیبش پول بر میداشتم و به سوپرمارکتهای دیگری میرفتم و خوراکی میخریدم. برداشتن پول بدون اجازه از جیب پدرم برای من عادت شدهبود و کمکم از مغازه پدرم و مغازه دیگران هم خوراکی سرقت میکردم. خیلی خوشحال بودم و فکر میکردم سوپرمن هستم و ادامه میدادم تا اینکه سرقت عادت و زندگی من شد.
*قصد نداری در این سن و سال سرقت را کنار بگذاری؟
نه، من عاشق سرقت هستم. سرقت با خون من عجین شده و سرقت الان جزئی از زندگی من است و اصلاً نمیتوانم آن را رها کنم.
*یعنی نمیخواهی خودت را بازنشسته کنی؟
نه. من همین الان اگر آزاد شوم، دوباره به سراغ سرقت میروم.
*چند بار سابقه دستگیری داری؟
الان یادم نیست، اما فکر کنم ۲۰ باری دستگیر شدهام.
*چه سرقت میکردی؟
من همه چی سرقت میکردم. از سرقت وسایل خانه گرفته تا سرقت خودرو و تجهیزات خودرو و سرقتهای خرد دیگر. مثلاً در هر خودرویی که دزدگیر نداشتهباشد، در کمتر از ۱۰ ثانیه باز میکنم و از دیوار راست هم بالا میروم.
*چرا دیوار؟
من وقتی وارد خانه خودم هم میشدم، دوست نداشتم از در وارد شوم و از دیوار میپریدم داخل خانهمان. قبلاً مثل مرد عنکبوتی از دیوار بالا میرفتم و از منازل سرقت میکردم، اما الان پایم درد گرفته و برای من کمی سخت شدهاست.
*بزرگترین سرقتی که انجام دادی چه بود؟
حدود ۵۰ دستگاه لپتاپ از چند شرکت سرقت کردم و بعد هم دستگیر شدم.
*سرقت مسلحانه از بانک یا طلافروشی انجام ندادی؟
نه، من سارق در حاشیه هستم. بیشتر سرقتهای معمولی انجام میدهم، آن هم برای دلم، چون واقعاً عاشق سرقتم. اصلاً دوست ندارم به صورت باندی یا سرقت خاص انجام دهم.
*درس خواندی؟
بله تا سیکل خواندهام، اما به خاطر سرقتهایی که انجام میدادم، موفق نشدم ادامه تحصیل دهم. البته هنرمند هستم.
*چه هنری؟
خطاطم و علاقه زیادی هم به خطاطی دارم.
*زن و بچه داری؟
بله دو تا پسر دارم. البته زنم به خاطر اینکه همیشه در زندان بودم از من جدا شد.
دوست داری پسرانت راهت را ادامه بدهند؟
بله. پسرانم را آموزش هم میدهم. (میخندد و میگوید شوخی کردم پسرانم آدمهای درست و حسابی هستند.)
*پسرانت چه کارهاند؟
آنها تحصیلکردهاند و خیلی هم مقید به رعایت قانونند و الان هم در ترکیه مشغول کار و زندگی هستند.
*در زندان روشهای جدید سرقت هم یاد گرفتی؟
بله در زندان همه به هم روشهای جدید سرقت را یاد میدهند. البته من هم سعی میکنم روشهای جدیدی به دوستانم آموزش بدهم.
*پس شما آموزش سرقت هم میدهی؟
بله، من به بچههای محلهام که دوست دارند سارق شوند به صورت رایگان آموزش سرقت میدهم. در واقع سارق تربیت میکنم و خیلی هم راضی هستم.
*حرف آخر؟
خمار یک نخ سیگارم، اما فندک و کبریت ندارم. میتوانی برایم فندک جور کنی؟
دیدگاه تان را بنویسید