زن جوان برای «اعتمادآنلاین» زندگی پردردش را روایت میکند:
از طلاق از شوهر معتاد تا دستگیری در پاتوق خلافکاران
زن جوان میگوید از شوهر معتادش طلاق گرفت اما خودش نیز درگیر اعتیاد شده بود و در نهایت وارد رابطهای اشتباه شد.
سه سال از آشنایی سودابه و سیاوش گذشته بود که اتفاقی تلخ رخ داد و باعث شد سودابه حالا زنی افسرده و غمگین باشد.
این زن برای اعتمادآنلاین از زندگی پر از درد و پروندهای که برای او تشکیل شده است میگوید:
*چرا به دادگاه آورده شدی؟
به اتهام رابطه نامشروع. من را در خانه سیاوش بازداشت کردند.
*در آن خانه چه میکردی؟
من با سیاوش زندگی میکردم. آن خانه پاتوق بود
*با سیاوش چه نسبتی داری؟
نسبتی که ندارم، فعلاً نامزد بودیم.
*سیاوش چرا بازداشت شد؟
او موادفروش است، در آن خانه معتادان را میآورد که مواد بکشند بعد از آنها پولی میگرفت، اینطوری زندگانیمان را میگذراندیم.
*بچه هم داری؟
من از شوهر اولم یک بچه دارم که مادرم نگهداریاش میکند.
*چرا بچهات را خودت نگهداری نمیکنی؟
نمیتوانستم. از پس خرج بچه برنمیآمدم.
*پدرش کجاست؟
پدرش اعتیاد داشت، طلاق گرفتم بچه را به مادرم دادم و خودم دنبال زندگیام رفتم. خیالم راحت است که مادرم از او نگهداری میکند. مادرم بچه را مدرسه میفرستد و جایش خوب است. اما با من خوب نبود.
*چرا؟
من اعتیاد داشتم بعد هم که با سیاوش آشنا شدم مادرم دیگر من را تحمل نکرد.
*حالا خانوادهات از اتفاقی که برایت افتاده خبر دارند؟
خبر ندارند. آنها نمیدانند چه شده است. من هم دوست ندارم بدانند. دورادور میدانم که دخترم زندگی خوبی دارد و همین برایم کافی است.
*از روز بازداشت بگو.
روز سیاهی برای من بود. در خانه بودیم که ماموران آمدند. معتادها و سیاوش را بازداشت کردند من را هم بازداشت کردند. گفتند باید بیایی، اگر کاری نکرده باشی آزاد میشوی. با اینکه در توزیع مواد نقشی نداشتم اما به خاطر رابطه نامشروع بازداشت شدم. کمی هم مواد در وسایلم پیدا کردند که همین باعث شد در زندان بمانم.
*سیاوش را دوست داری؟
اینکه سرپناهی داشتم برایم کافی بود.
دیدگاه تان را بنویسید